آشنایی با جند تن از آقازاده ها + عکس

اظهارات اخیر یک آقازاده در مورد تاثیر “ژن” مسئولان بر “فرهیختگی” فرزندان، با استقبال پرشور کارکنان فضای مجازی مواجه شده. به همین بهانه امروز، محض نمونه به مرور – فقط – ۱۰ تا آقازاده‌های نابغه مسئولان و هنرهایشان می‌پردازیم.

حمید رضا عارف (آقازاده محمدرضا عارف). اخیرا با افتخار گفته تا حالا ۴ شرکت راه اندازی کرده. وقتی ۲۵ سالش بود شرکت مخابراتی ام. تی. ان را از آفریقای جنوبی به ایران آورد و می‌گوید این کار به خاطر هوش زیادش بوده. گفته می‌شود این آقازاده فکر می‌کند ضریب هوشی همه جوان‌های ۲۵ ساله‌ای که نمی‌توانند شرکت خارجی به ایران بیاورند پایین است.

الیاس قالیباف (آقازاده محمدباقر قالیباف). آقا الیاس عضو هیات مدیره موسسه رسانه‌ای “سیمای مهر هستی” است که کار فرهنگی می‌کند. مثلا، ناشر مجله “زندگی ایرانی” و صاحب امتیاز “فردا نیوز”، “شفاف” و “عصرایران” است. این آقازاده، رئیس هیات مدیره موسسه “شمس الشموس” صاحب امتیاز مجتمع آموزشی “مهر هشتم” هم هست و همه این مقام‌ها را به خاطر لیاقتش به دست آورده. در سال ۹۴ عوامل صهیونیسم بین الملل متهمش کردند که در یک اختلاس چندهزار میلیارد تومانی در شهرداری تهران دست داشته که با دخالت به موقع دستگاه قضایی تبرئه شد.

فریدالدین حداد عادل (آقازاده غلامعلی حداد عادل). آقا فرید رئیس شورای سیاست گذاری مجله “همشهری جوان”، عضو شورای سیاستگذاری خبرگزاری مهر، عضو شورای سیاست گذاری مجله “پنجره” و عضو شورای سیاست گذاری مجله “مثلث” است. برای آنکه پول توجیبیش در بیاید ابوی او را مدیر مجتمع آموزشی “فرهنگ” هم کرده که خیلی از بچه‌های مقامات آنجا می‌روند. این آقا زاده نابغه سال ۸۹ پیش بینی کرد آمریکا به ایران حمله می‌کند و بعدش چون “اجداد ما روی زین اسب بزرگ شده‌اند” آمریکا شکست می‌خورد. گفته می‌شود مامان و بابا خیلی از تحلیل آقازاده خوششان آمد.

مهدی احمدی نژاد (آقازاده محمود احمدی نژاد). بابای این آقازاده می گفت مثل مردم مستضعف زدگی می‌کند اما سال۹۰ معلوم شد آقا مهدی در یک دانشگاه خصوصی بین‌المللی – پردیس کیش- دارد کارشناسی ارشد می‌خواند که شهریه هر ترمش ۴ هزار یورو است. به حساب الان می‌شود ترمی ۲۰ میلیون تومان. در تصویر بالا، ژن مرغوب این آقازاده به خوبی مشخص است.

مهدی هاشمی (آقا زاده اکبر هاشمی رفسنجانی). وقتی ابوی آقامهدی با “آقا” خوب بود، در سن ۲۴ سالگی شد مدیرعامل “شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی کشور” و چند سال بعدش هم شد “رئیس سازمان بهینه سازی مصرف سوخت ایران”. اما از وقتی “آقا” با ابوی آقامهدی بد شد، همه چیز عوض شد. درنتیجه، الان شده تنها آقازاده ای که به خاطر پرونده مالی به ۱۰ سال زندان محکوم شده و دارد حبسش را می‌کشد.

حمید یزدی (آقازاده محمد یزدی). عباس پالیزدار، رئیس هیات تحقیق و تفحص مجلس هفتم از قوه قضاییه، در اردیبهشت ۸۷ گفت: “آیت الله یزدی نامه نوشت به آقای فروزش [وزیر اسبق جهاد کشاورزی] که حمیدمان بیکار است، ترتیبی اتخاذ فرمایید تا از جنگل‌های شمال، جهت صادرات چوب بهره‌مند گردد. همان زمان آقای حمید یزدی مدیرکل حوزه ریاست قوه قضائیه بود! این کار هم انجام شد و جنگل‌های شمال به تاراج رفت.” بعد طبیعتا معلوم شد پالیزدار به دنبال بدنام کردن نظام بوده و به ۱۰ سال زندان محکوم شد. (در تصویر، آقاحمید همان است که با یک حالت معصومانه‌ای روی زمین نشسته.)

علی مصباح یزدی (آقازاده محمدتقی مصباح یزدی). علی آقا همان وقت‌ها که ابویش به خاتمی و غرب فحش می‌داد، با بورس موسسه امام خمینی به ریاست ابوی رفت کانادا درس بخواند. بعد که درسش تمام شد، وایستاد وردست ابوی تا کار یاد بگیرد. علی آقا خرداد ۸۹ برای دست گرمی اولین حکم ارتدادش رو صادر کرد: “‌هر كس دانسته ولايت فقيه را انكار كند،‌ مرتد است”. بعد، شهریور ۹۴ گفت: “مادر حاج آقا [ابوی] به ایشون حامله بودند خواب می‌بینند که وضع حمل کردند و قرآن متولد شده”… که دیگر ابوی فهمید علی آقا همه چیز را خوب یاد گرفته.

محمدعلی مکارم شیرازی (آقازاده آیت الله ناصر مکارم شیرازی). ضدانقلاب می‌گویند با همراهی فامیلشان آقا جواد مدلل توی کار “مافیای شکر” است. عباس پالیزدار اریبهشت ۷۸ گفت وقتی پرونده آقا جواد رفته قوه قضاییه، حاضر شده‌اند ۷۰۰ میلیارد تومان رشوه بدهند تا پرونده بسته شود. پسر دیگر آیت الله مکارم شیرازی، آقا محمدرضا، گفته درست است که اخوی “تاجر شکر” است ولی طفلکی “چند بار ضرر فاحش کرده”. بعد از مصاحبه، قرار شد مردم گل‌ریزون کنند تا ضرر آقازاده جبران شود (چون عکس آقا محمدعلی را نداشته‌ایم- شکر توی کلام‌تان- به جایش از عکس تزئینی استفاده شده).

ناصر واعظ طبسی (آقازاده عباس واعظ طبسی). آقا ناصر در دوبی واسه خودش یک بنیاد داشت به اسم “المکاسب” که توی آن کسب حلال می‌کرد و بعد یک سری معاند این شرکت را به۱۰۰ میلیارد تومان اختلاس متهم کردند. بعد، تیر ۱۳۸۰ آقا ناصر یه کوچولو زندان رفت ولی با ضمانت ابوی آمد بیرون. بعدش هم دادگاه با این توضیح که آقازاده نمی‌دانسته فعالیت‌هایش خلاف قانون است، آقا ناصر را تبرئه کرد. (در عکس بالا، آقا ناصر همان است که با تسبیح بزرگه بازی می‌کند).