۱۴۰۱/۰۷/۰۷

بازداشت شهریاری، فرار مدیری و سند جعلی عدالت علی ..

 همزمان با بازداشت محمود شهریاری و خروج مهران مدیری از کشور گروه عدالت علی سندی محرمانه از مهسا امینی را منتشر کرده که احتمالا جعلی است. 

به گزارش همشهری آنلاین، در پی اعلام جرم علیه برخی از سلبریتی‌ها به جهت تشویق به اغتشاش و هم‌صدایی با دشمن، محمود شهریاری مجری سابق صدا و سیما با صدور دستور قضائی ساعتی پیش بازداشت شد. پیش از این خبرگزاری ها، از اعلام جرم مدعی‌العموم علیه برخی از سلبریتی‌ها از جمله برخی بازیگران و مجری‌های سابق صدا و سیما خبر داده بود.
پیگیری‌های خبرنگاران حاکی از این است که دستور جلب یکی دیگر از بازیگران که در جریان اغتشاشات اخیر با دشمن هم‌صدایی می‌کرده، صادر شده است.
 بر اساس این گزارش، فرایند پیگیری قضائی در خصوص ادعاهای بی‌اساس و دروغین برخی دیگر از سلبریتی‌ها در فضای مجازی در حال انجام است.
 رسانه ها طی گزارشی تحت عنوان ضریب دادن به ادعاهای پوشالی ضدانقلاب از سوی «سلبریتی‌های ناآگاه» به بررسی نقش این افراد در انتشار فراگیر سناریوسازی‌های رسانه‌های معاند پرداخته بودند.

۱۴۰۱/۰۷/۰۵

گروسی: مذاکرات آژانس اتمی با ایران از سر گرفته شده است

رافائل گروسی، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در وین با رییس سازمان انرژی اتمی ایران دیدار کرد. 
دیدار و گفت‌وگوهای این دو در حاشیه نشست عمومی اژانس انجام گرفت.
رافائل گروسی، رییس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دوشنبه شب ۲۶ سپتامبر (۴ مهر ماه) با انتشار پیامی در شبکه توییتر از دیدار و گفت‌وگو با محمد اسلامی رییس سازمان انرژی اتمی ایران در وین خبر داد.
گروسی نوشته است: «گفت‌وگو با ایران بر سر پرسش‌های پاسخ داده‌نشده که مربوط به کنترل امنیتی هستند، از سر گرفته شد.»
دیدار و گفت‌وگوی گروسی و اسلامی در حاشیه کنفرانس عمومی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در وین صورت گرفت.
هفته گذشته و در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل، ابراهیم رییسی در مصاحب با شبکه خبری سی‌بی‌سی گفته بود، جمهوری اسلامی برای انجام توافق هسته‌ای با غرب آماده است اما نخست باید پرونده ایران در آژانس اتمی بسته شود. 
DW

۱۴۰۱/۰۷/۰۲

امین تارُخ، بازیگر باسابقه ایرانی، درگذشت

 

امین تارخ، بازیگر باسابقه سینما، تئاتر و تلویزیون و مدرس بازیگری، در بیمارستان‌ی در تهران در ۶۹ سالگی درگذشت.
رسانه‌های ایران روز شنبه دوم مهر گزارش دادند که آقای تارخ چند روز پیش سکته قلبی کرده و در بیمارستان بستری بود. امین تارخ متولد ۲۰ مرداد ۱۳۳۲ در شیراز بود و کار بازی در تئاتر و تلویزیون را پیش از انقلاب ایران آغاز کرد. او با بازی در فیلم «مرگ یزدگرد» به کارگردانی بهرام بیضایی پا به عرصه سینما گذاشت. در ادامه این بازیگر در فیلم‌های پرشماری از جمله «سرب» به کارگردانی مسعود کیمیایی، «مادر» ساخته علی حاتمی، «سارا» اثر داریوش مهرجویی و «ساغر» به کارگردانی سیروس الوند بازی کرد. همچنین ایفای نقش او در سریال‌های تلویزیونی «ابن سینا» و «سربداران» به شهرتش نزد مردم بیشتر کمک کرد. مجموعه تلویزیونی «آپارتمان» کاری از اصغر هاشمی در اوایل دهه هفتاد، از دیگر کارهای معروف تارخ در بازیگری است. 
این بازیگر در بیش از چهل سال فعالیت هنری، جوایزی را به ویژه در جشنواره‌های فیلم فجر به دست آورد.
 رادیو فردا

۱۴۰۱/۰۶/۳۰

بگومگوی مجری و کرباسچی درباره ماجرای مهسا امینی

در جریان مناظره دیشب میبان کرباسچی و گنجی و کوشکی، کرباسچی در پاسخ به اظهارات کوشکی که گفت: در زمان پیامبر زنانی که حجاب را رعایت نمی‌کردند مجازات می‌کردند، گفت: البته آن‌ها را نمی‌کشتند!

   
 پس از این میهانان برنامه و مجری کرباسچی را متهم کردند اصرار دارد معتقد است مهسا امینی کشته شده است
 کرباسچی: باید نصف خانم‌های شرکت کننده در تشییع سردار سلیمانی را می‌گرفتید
 
غلامحسین کرباسچی - مدیر مسئول روزنامه هم میهن در گفتگو شبکه خبر :
اگر بخواهیم رکن اصلی قانون را اجرا کنیم باید از همین در استودیو که در آن حضور داریم شروع کنند به گرفتن خانم ها/ پس وقتی میبینیم که یک قانون در یک زمانی تصویب شده که در حال حاضر یک اکثریت قاطعی از جامعه به آن عمل نمیکنند؛ باید این قانون مورد تجدید نظر قرار بگیرد.
سایت گویا

۱۴۰۱/۰۶/۲۹

علی باقری رییس تیم مذاکره کننده ایران از دیدارش در نیویورک با انریکه مورا هماهنگ کننده مذاکرات احیای برجام خبر داد.

 

علی باقری: باتوجه به پیام‌های دریافتی از آژانس، امروز با مورا دیدار خواهم کرد
علی باقری رییس تیم مذاکره کننده ایران از دیدارش در نیویورک با انریکه مورا هماهنگ کننده مذاکرات احیای برجام خبر داد.
علی باقری، معاون وزیر خارجه ایران گفت: با توجه به پیام‌های دریافتی از آژانس بین‌المللی و گروسی امروز در حاشیه‌های جلسات دیپلماتیک دیدار و گفت‌وگویی با انریکه مورا می‌کنم لازم به ذکر است که اخیرا، مرندی، مشاور تیم مذاکره کننده ایران نیز گفته بود:
 مشاور تیم مذاکره‌کننده ایران در مذاکرات وین در پیامی، سفر سرپرست تیم مذاکره‌کننده ایران به همراه سید ابراهیم رئیسی به نیویورک را فرصتی برای شرکای اروپایی برجام دانست تا آمریکا را ترغیب کنند مسائل باقی‌مانده را حل‌وفصل کند همچنین کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه در کنفرانس خبری روز گذشته خود در پاسخ به سفر رئیس جمهور به نیویورک و اینکه‌ علی باقری نیز در سفر حضور دارد و امکان برگزاری جلسه‌ای در نیویورک در خصوص مذاکرات رفع تحریم‌ها برگزار شود نیز گفت:
 سفر رئیس جمهور و هیأت همراه برای مشارکت در هفتاد و هفتمین اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل انجام شده است. 
 در ارتباط با حضور آقای باقری معاون سیاسی وزیر امور خارجه و مذاکره کننده ارشد ایران برای همراهی با هیأت ایران است و برنامه تعریف شده‌ای برای گفت‌وگو درباره مذاکرات رفع تحریم‌ها در چارچوب این سفر وجود ندارد ولی نشست‌های بین‌المللی فرصت خوبی است برای نشست‌های سیاسی و مذاکرات حاشیه‌ای بین مقامات کشورها و فرصتی برای تبادل نظر در خصوص موضوعات مورد علاقه دوجانبه، منطقه‌ای و موضوعات چندجانبه و بین‌المللی است. 
اینکه در حاشیه نشست گفت‌وگوهایی در خصوص موضوع هسته‌ای و مذاکرات رفع تحریم‌ها صورت بگیرد من این احتمال را رد نمی‌کنم و ایران به صورت طبیعی از هر فرصتی برای بیان دیدگاه‌های خود در موضوعات مورد علاقه دوجانبه و بین‌المللی استفاده می‌‌کند. ایران هیچ وقت میزمذاکرات را ترک نکرده و مذاکرات را به عنوان روش مناسب و منطقی و معقول برای حل وفصل اختلافات می‌داند.
(Entekhab.ir) :

۱۴۰۱/۰۶/۲۷

پهپادهای ایرانی به ارتش اوکراین "خسارت جدی زده‌اند"

 

بر اساس گزارش وال‌استریت ژورنال، روسیه با استفاده از پهپادهای انتحاری ایران خسارات سختی را به ارتش اوکراین وارد کرده است. "شاهد ۱۳۶ دلتا" ساخت ایران در روسیه با نام دیگر رنگ شده و به عنوان پهپاد روسی استفاده شده است.
روزنامه وال‌استریت ژورنال روز شنبه ۲۶ شهریور (۱۷ سپتامبر) به نقل از فرماندهان اوکراینی نوشت که روسیه اخیرا «با پهپادهای انتحاری ایرانی و در اولین استقرار گسترده یک سامانه تسلیحاتی خارجی از زمان آغاز جنگ، آسیب جدی به نیروهای اوکراین وارد کرده است». به گفته رادیون کولاگین، از فرماندهان نیروی زمینی اوکراین پهپادهای "شاهد ۱۳۶ دلتا" توسط روسیه رنگ شده و با نام "گرانیوم۲" در جنگ علیه اوکراین مورد استفاده قرار گرفته‌اند. این پهپادها خودروهای زرهی و توپخانه اوکراین در شمال شرقی منطقه خارکیف را هدف قرار داده‌اند. آمریکا از ماه‌ها پیش اعلام کرده بود که روسیه به دنبال استفاده از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین است. روسیه اوایل سال جاری هیئت‌هایی را برای بررسی پهپادهای ایران به این کشور اعزام کرده بود.
 برنامه پهپادهای ایران در سال‌های اخیر گسترش یافته و این کشور آنها را به یمن، عراق، سوریه و لبنان نیز صادر کرده است، اما این نخستین بار است که گفته می‌شود ایران از این پهپادها در خارج از مرزهای خاورمیانه استفاده کرده است. افزایش همکاری‌ روسیه و ایران در جنگ اوکراین هفته گذشته نیروهای اوکراینی عکس‌هایی از یک پهپاد را نشان دادند که گفته شد شماره سریالی آنها احتمالا از سری پهپادهای انتحاری ایران است. وزارت دفاع بریتانیا نیز اعلام کرد که روسیه احتمالا از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین اوکراین استفاده می‌کند که بردی تا دو هزار و ۵۰۰ کیلومتر دارند. روسیه از این پهپادها در خط مقدم جبهه استفاده کرده و هنوز آنها را برای حمله به اهدافی در مناطق داخلی اوکراین به کار نبرده است.
 وال‌‌استریت ژورنال در گزارش خود نوشته است که استفاده روسیه از پهپادهای ایرانی نشان می‌دهد که این کشور خود پهپادهای پیچیده زیادی ندارد و همکاری‌های روسیه و ایران در این زمینه در حال افزایش است. این گزارش به نقل از نیروهای اوکراینی‌می‌گوید ‌که پهپادها به صورت جفت پرواز می‌کنند و سپس به اهداف برخورد می‌کنند. ژنرال کولاگین به این روزنامه گفته است: 
«روسیه قبل از استفاده گسترده از شاهد، ماه گذشته آزمایشی را انجام داد و یک هویتزر یدک‌کشی ۱۵۵ میلی‌متری M777 آمریکا را هدف قرار داد.» به گفته او یک پهپاد ایرانی دیگر نیز پیدا شده است که دچار نقص فنی شده بود. 
پهپادهایی که ردگیری ‌آنها دشوار است استفاده از این پهپادها در حالی به نیروهای اوکراین خسارت جدی زده که روسیه در حال از دست دادن موقعیت خود در خارکیف است و نیروهایش به عقب رانده می‌شوند. روسیه امیدوار است بتواند پیشروی اوکراین را در این منطقه کم کند و از سرعت آن بکاهد. اوکراین در هفته‌های اخیر بیش از هشت هزار کیلومتر مربع را آزاد کرده است. بیشتر بخوانید:زلنسکی: ۶۰۰۰ کیلومتر مربع از مناطق اشغالی را پس گرفته‌ایم اوکراین نیز از هواپیماهای بدون سرنشین علیه نیروهای روسیه استفاده می‌کند. هواپیماهای بدون سرنشین در میدان جنگ اهمیت فزاینده‌ای پیدا کرده‌اند
وال‌استریت ژورنال به نقل از کولاگین نوشته است که پهپادهای ایرانی کوچک هستند و در ارتفاع کم پرواز می‌کنند و ردگیری آنها از سوی رادار سیستم‌های ضدهوایی دشوار است. شرکت‌های ایرانی که در ساخت و انتقال هواپیماهای بدون سرنشین به روسیه فعالیت می‌کنند، از سوی آمریکا تحریم شده‌اند. ایران به شکل علنی از روسیه در جنگ علیه اوکراین حمایت نکرده است.
DW

۱۴۰۱/۰۶/۲۶

واکنش گروه‌ها و چهره‌های سیاسی داخل ایران به مرگ مهسا امینی: «بساط گشت ارشاد را برچینید»

همزمان با واکنش‌های گسترده داخلی و خارجی به مرگ مهسا امینی، قربانی سیاست جمهوری اسلامی برای اجرای حجاب اجباری، برخی سازمان‌ها و گروه‌های داخلی و همچنین شخصیت‌های وابسته به حکومت به این موضوع واکنش نشان دادند. 

«مجمع نیروهای خط امام» در بیانیه‌ای اقدامات صورت‌گرفته در ماه‌های اخیر «به نام مبارزه با بی‌حجابی» را «روشی بغایت غلط و متأثر از نگاهی متحجرانه به دین و بدبینانه به دیگران و سخت گیرانه درباره جامعه» توصیف کرد. «حزب اتحاد ملت ایران» نیز با انتشار بیانیه‌ای از گشت ارشاد با عنوان «پلیس غیر اخلاقی و تنش‌آفرین» نام برد و خواستار «برچیده شدن بساط آن» شد.

 در همین حال علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت ابراهیم رئیسی، در توئیتی از مرگ مهسا امینی به عنوان «درگذشت غم‌انگیز» نام برد و گفت که «تلخی برخی اتفاق‌ها به راحتی فراموش نمی‌شود.» محمدجواد ظریف، وزیر خارجه سابق ایران، نیز در توئیتی نوشت: «به سهم خود شرمنده و عذرخواهم.» در روزهای گذشته علاوه بر واکنش‌های جهانی به مرگ مهسا امینی، طیف گسترده‌ای از شخصیت‌های شناخته‌شده در داخل و خارج از ایران، اعم از هنرمندان، ورزشکاران، کنشگرانی مدنی و سیاسی و کاربران شبکه‌های اجتماعی، به این موضوع واکنش نشان دادند و از فشارهای انتظامی و امنیتی در مورد موضوع حجاب و پوشش در ایران که به‌ویژه در ماه‌های گذشته افزایش یافته انتقاد کردند.

 مهسا امینی که همراه با خانواده‌‌اش برای دیدار با خویشاوندان از سقز به تهران سفر کرده بود، روز ۲۲ شهریور ساعاتی پس از بازداشت به دست ماموران گشت ارشاد به کما رفت و پس از سه روز در بیمارستان جان باخت.

پیک ایران

آیت‌الله خامنه‌ای در مراسم عزاداری اربعین حاضر شد

در تصاویری که از مراسم امروز توسط سایت رسمی آقای خامنه ای منتشر شده، رهبر جمهوری اسلامی ایران مطابق رویه ای که پس از شیوع ویروس کروناه داشته ماسک به صورت دارد .
در تصاویری که از مراسم امروز توسط سایت رسمی آقای خامنه ای منتشر شده، رهبر جمهوری اسلامی ایران مطابق رویه ای که پس از شیوع ویروس کروناه داشته ماسک به صورت دارد
 یک ساعت پیش آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران، در یک مراسم عزاداری رسمی که در محل دفتر رهبری در تهران برگزار شده، شرکت کرده است. در روزهای اخیر شایعاتی درباره وضعیت سلامتی آقای خامنه‌ای جریان داشته است. آخرین دیدار عمومی آیت الله خامنه ای پیش از مراسم عزاداری امروز بر اساس آنچه در سایت رسمی او در دسترس است، مربوط به یازده روز پیش بوده است.
 یک روز پیش از این مراسم، روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز گزارش داده بود که رهبر جمهوری اسلامی ایران به دلیل بیماری تمامی برنامه‌هایش را در هفته گذشته لغو کرده است. این روزنامه به نقل از منابع مطلع خود نوشته بود که آقای خامنه ای در هفته گذشته با درد شدید معده و تب بالا روبه‌رو بوده و به دلیل «انسداد روده» تحت عمل جراحی قرار گرفته است. در تصاویری که از مراسم امروز توسط سایت رسمی آقای خامنه ای منتشر شده، رهبر جمهوری اسلامی ایران مطابق رویه ای که پس از شیوع ویروس کروناه داشته ماسک به صورت دارد. در این مراسم ظاهرا برای رهبر جمهوری اسلامی برنامه سخنرانی گنجانده نشده است.
شرکت کنندگان در این مراسم عزاداری «هیات‌های دانشجویی سراسر کشور» عنوان شده اند.
شایعات درباره وضعیت سلامت آیت لله خامنه ای پس از آن مطرح شد که پس از نشست مجلس خبرگان رهبری که هر شش ماه یک بار برگزار می شود، اعضای این مجلس بر خلاف دفعات گذشته که به دیدار آیت الله خامنه ای می روند، ملاقاتی با وی انجام ندادند. مجلس خبرگان رهبری که اختیار عزل و نصب و انتخاب رهبر بعدی جمهوری اسلامی ایران را دارد هر سال در شهریور و اسفند ماه جلسه دارد و در پایان نشست خود که معمولا دو روزه است، اعضا به دیدار آیت الله خامنه ای می روند.

۱۴۰۱/۰۶/۲۵

پشت پرده سفر یک روزه دکتر محسن رضایی به قم

 انتقاد رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از دولت در دیدار محسن رضایی -  خبرآنلاین

معاون اقتصادی ابراهیم رئیسی مدعی شد که دولت با تغییر نظام یارانه‌ای کشور و نحوه پرداخت ارز ترجیحی کالاهای اساسی، «رفع فقر و کمک به جهش تولید» را در سال‌ جاری آغاز کرد

محسن رضایی، معاون اقتصادی ابراهیم رئیسی، در سفری به قم، ضمن دیدار با چند نفر از مراجع و روحانیون، در توجیه شکست طرح‌های اقتصادی دولت رئیسی، تورم و گرانی‌ها، کسری بودجه، نقدینگی، و فساد گسترده در سیستم بانکی کشور را به دولت‌های قبلی نسبت داد و با وجود فقیرتر شدن میلیون‌ها ایرانی در اثر طرح‌های اقتصادی دولت سیزدهم، گفت که هدف این دولت رفع فقر و جهش تولید در سال‌ جاری است.

معاون اقتصادی رئیسی در جریان این سفر با حسین نوری همدانی و جعفر سبحانی از مراجع قم و همچنین حسینی بوشهری، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، و علی عباسی، رئیس جامعه المصطفی العالمیه، دیدار کرد.

رضایی در جریان این دیدارها، مسئولیت شکست طرح‌های اقتصادی دولت رئیسی را متوجه دولت‌های قبلی کرد و گفت: «دولت سیزدهم با مشکلات انباشته‌شده از دهه‌های گذشته در اقتصاد کشور مواجه است.»

معاون اقتصادی رئیسی گفت: «توجه به نیازهای اقتصادی و معیشتی در کنار توجه به مسائل دینی و معنوی مردم دو وظیفه سنگین دولت سیزدهم است.»

محسن رضایی با اشاره به اقدام دولت در حذف ارز ترجیحی واردات کالاهای اساسی گفت: «بخش مهمی از یارانه اختصاص‌یافته به مردم قاچاق می‌شد و بخش دیگری نیز به دست جامعه هدف نمی‌رسید.»

او همچنین مدعی شد که دولت با تغییر نظام یارانه‌ای کشور و نحوه پرداخت ارز ترجیحی کالاهای اساسی، «رفع فقر و کمک به جهش تولید» را در سال‌ جاری آغاز کرد.ادعای رضایی درباره کاهش فقر با اجرای طرح‌های دولت رئیسی، در حالی است که بنابر گزارش مرکز آمار ایران در مرداد ماه، شکاف تورمی اقشار کم‌درآمد با اقشار پردرآمد بیش‌ازپیش افزایش یافته است. در حالی‌که در تیرماه شکاف نرخ تورم سالانه برای دهک اول، کم‌درآمدترین دهک جامعه، با دهک دهم، پردرآمدترین اقشار جامعه، ۵.۷ درصد بود، در مرداد ماه این فاصله به ۶.۹ درصد افزایش یافته است.

معاون اقتصادی رئیسی در بخش دیگری از سخنان خود در قم با تائید رشد نقدینگی آن را به دولت‌های گذشته نسبت داد و گفت: «نقدینگی عظیم و فراوان در کشور به‌جای ایجاد آبادانی و افزایش تولید تبدیل به عاملی تورم‌زا در کشور در دهه‌های گذشته شده است.»

رضایی در ادامه با تایید «کسری بودجه دولت و استقراض از بانک مرکزی»، گفت: « کسری بودجه دولت، استقراض از بانک مرکزی و خلق پول توسط بانک‌ها به‌صورت نامتعارف از دیگر عوامل مهم دامن زدن به تورم در کشور است.»

معاون اقتصادی رئیسی گفت: «این عوامل باعث شده تا قیمت کالاها در کشور واقعی نباشد و قدرت خرید مردم کاهش یابد و دولت سیزدهم پس از یک آسیب‌شناسی جدی به این نتیجه رسید که باید هرچه سریع‌تر اصلاحات اقتصادی و بانکی آغاز شود.»

برخلاف سخنان رضایی، بررسی آمارهای رسمی بانک مرکزی درباره روند افزایش نقدینگی نشان می‌دهد که از ابتدای فعالیت دولت رئیسی تا پایان تیر ماه ۱۴۰۱، معادل یک هزار و ۳۲۹ هزار میلیارد تومان بر حجم نقدینگی افزوده شده است که بیانگر ادامه چاپ پول بدون پشتوانه است.

محسن رضایی، معاون اقتصادی رئیسی، در بخش دیگری از سخنان خود در قم با تایید جهش تورم پس از اجرای طرح‌های اقتصادی دولت از جمله حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی، گفت: «در خردادماه سال جاری به‌دلیل طرح اصلاح ارز ترجیحی تورم افزایش داشت، اما در ماه‌های بعد کاهش یافت و در حال حاضر شاهد نرخ کاهشی تورم ماهانه هستیم.»

این در حالی است که بنابر گزارش رسمی مرکز آمار ایران، تورم در مرداد ۱۴۰۱ به ۴۱.۵ درصد رسیده و نسبت به تیرماه یک درصد افزایش یافته است.

علاوه بر این، حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی و دیگر برنامه‌های اقتصادی دولت، سبب شده است تا حتی مرکز آمار ایران نیز تایید کند که در ۱۰ استان ایران، نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه گروه خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها در تیر ماه بیش از ۹۰ درصد افزایش یافته و حتی در استان قزوین به ۹۸.۳ درصد و در استان البرز به ۹۷.۹ درصد رسیده است.

علاوه بر این، بنابر تازه‌ترین گزارش مرکز آمار ایران، نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه تولیدکننده در فصل بهار ۱۴۰۱، با جهشی ۷.۳ درصدی به ۴۹.۳ درصد افزایش یافته است.

اهمیت تورم تولیدکننده این است که این شاخص بیانگر تغییرات قیمت در هزینه‌های تولید است و با جهش تورم تولیدکننده، این روند در ماه‌های بعد به رشد قیمت‌ها و جهش نرخ تورم کالاها و خدمات مصرفی انتقال خواهد یافت.

جهش قیمت مسکن نیز یکی دیگر از نتایج برنامه‌های دولت رئیسی در یک سال گذشته است. فقط در تهران بر اساس گزارش بانک مرکزی، در مرداد سال ۱۴۰۰، هم‌زمان با آغاز به کار دولت ابراهیم رئیسی، متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران ۳۰ میلیون و ۹۷۰ هزار تومان بود، اما با افزایش ۱۱ میلیون و ۷۶۰ هزار تومانی در هر متر مربع طی یک سال، در مرداد سال ۱۴۰۱، به ۴۲ میلیون و ۷۳۰ هزار تومان رسیده است.

محسن رضایی، معاون اقتصادی رئیسی، طرح‌های بعدی دولت را انجام تغییراتی در نظام پولی و بانکی کشور عنوان کرد و افزود: «نظام پولی و بانکی باید متحول شود و دولت برنامه‌ریزی جدی در این زمینه را آغاز کرده است.»

رضایی همچنین به مراجع قم وعده داد که «مسئله بانکداری در کشور علاوه بر مشکلات فنی و کارکردی نیازمند مطابقت با قوانین شرع و اسلام است» و گفت: «اصلاح نظام بانکی با بهره‌گیری از نظرات مراجع تقلید انجام می‌شود.»

اشاره رضایی به طرح‌هایی است که دولت بیش از آنکه برای تحول ساختار بانکی اجرا کند با هدف افزایش مالیات‌ستانی از مردم، به اجرا در آورده است. از جمله وزارت اقتصادی دولت سیزدهم اعلام کرده است که از این پس، همه حساب‌های بانکی که ۱۰۰ مورد تراکنش ماهانه با حجم ۳۵ میلیون تومان داشته باشند، حساب تجاری شناخته شده و مشمول پرداخت مالیات می‌شوند.

این در حالی است که ده‌ها نهاد و سازمان اقتصادی تحت نظر علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، نه گزارشی شفاف از درآمدهای خود ارائه می‌کنند و نه مالیات پرداخت می‌کنند.

محور شعارهای ابراهیم رئیسی سال گذشته و در آستانه رسیدن به ریاست‌جمهوری رفع بحران اقتصادی بود، با این حال، کارنامه یک ساله دولت او نشان می‌دهد که دولت او نه تنها به هیچ یک از این شعارها عمل نکرده، بلکه وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم را بیش‌ازپیش وخیم کرده است.

محتوای اصلی سفر محسن رضایی، معاون اقتصادی ابراهیم رئیسی، به قم و دیدارش با چند تن از مراجع، توجیه شکست‌ برنامه‌های دولت سیزدهم و بحرانی‌تر شدن وضعیت اقتصادی است، بحرانی که با تداوم بن‌بست مذاکرات هسته‌ای و خشونت و شدت عمل دولت رئیسی، اکنون جمهوری اسلامی را در داخل و خارج با چالش‌های شدیدتری مواجه کرده است.

 ایندیپندنت فارسی 

ایران به صورت رسمی عضو سازمان همکاری‌ شانگهای شد

در بیست و دومین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای که به میزبانی کشور ازبکستان درحال برگزای است، عضویت رسمی جمهوری اسلامی ایران در این سازمان اعلام شد. اجلاس شانگهای رقیب رو به رشدی در برابر اقتصادهای کشورهای غربی به شمار می رود.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، روز جمعه – ۲۵ شهریور – و در بیست و دومین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای که به میزبانی ازبکستان در شهر سمرقند در حال برگزاری است، به صورت رسمی، عضویت کامل ایران در سازمان شانگهای توسط رییس جمهور ازبکستان اعلام شد.

اسناد عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای ۲۳ شهریور به امضای حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه رسید؛ همچنین پیش از عزیمت رییسی به سمرقند لایحه عضویت ایران در این نهاد اقتصادی منطقه ای برای طی مراحل قانونی تقدیم مجلس شورای اسلامی شد.

بیست و دومین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در سمرقند ازبکستان روز جمعحه به ریاست شوکت میرضیایف رئیس جمهور ازبکستان آغاز شده است.

سران کشورهای چین، روسیه، هند، ایران، ازبکستان، قزاقستان، بلاروس، ترکیه، آذربایجان، قرقیزستان، پاکستان، مغولستان، تاجیکستان و ترکمنستان و ژانگ مینگ دبیر کل سازمان همکاری شانگهای و روسلان میرزایف رئیس کمیته اجرایی ساختار منطقه‌ای ضدتروریسم سازمان همکاری شانگهای در این اجلاس حضور دارند.

اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای هر ساله با محوریت موضوع استراتژی همکاری‌های چندجانبه و حوزه‌های اولویت‌دار توسعه، رسیدگی به موضوعات مهم و تقویت همکاری‌های اقتصادی و سیاسی اعضا برگزار می‌شود.

رییسی با سران کشورهای روسیه، پاکستان، تاجیکستان، قرقیزستان و دبیر کل سازمان همکاری شانگهای در حاشیه ی این اجلاس دیدار و گفت و گو کرده است. مطابق گزارش خبرگزاری ها توسعه روابط همسایگی و منطقه‌ای محور این مذاکرات بوده است. قرار است وی امروز نیز با روسای جمهوری چین و بلاروس نیز دیدار کند.

منبع : اخبارروز

۱۴۰۱/۰۶/۲۳

دست از سر کانون بردارید، به واگذاری‌های دیگر برسید!

چرتکه برداشته‌اند که کتابخانه‌ها ضرر می‌دهد. لابد توقع داشتند کتابخانه‌ها مثل تراکم‌فروشی شهرداری و یک بنگاه ماشین سود بدهد عصر ایران؛ مهرداد خدیر - هر چند با اعلام مدیر عامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از شدت نگرانی دربارۀ واگذاری کتابخانه‌های کانون به نهاد کتاب‌خانه‌های عمومی وزارت ارشاد که به معنی سلب استقلال یک نهاد است کاسته شده اما هنوز به طور کامل منتفی نشده و باید دید زور کدام سو می‌چربد. 
همین که مدیر عامل کانون دل‌گرمی داده باعث امیدواری است چون تصور می‌شد در دولت ابراهیم رییسی اراده‌ای وجود دارد که هیچ نهاد مستقلی را برنتابند هر چند کانون، مستقل به معنی مصطلح آن نیست ولی همین که ساز‌و‌کار آن مانند بوروکراسی‌های خلاقیت‌کُش و ایدیولوژی‌زده نبوده ظاهرا کافی بوده تا تصمیم به واگذاری آن به نهاد کتاب‌خانه‌ها بگیرند و به مرور از صحنۀ آفرینش فرهنگی و هنری و ادبی حذف کنند. چرا‌که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در حال حاضر از بیش از ۱۰۰۰ مرکز فرهنگی و هنری ثابت، سیار روستایی و شهری و پستی برخوردار است که در گسترۀ ایران و در شهرها و روستاها بی سر و صداهای معمول به کودکان و نوجوانان ایرانی خدمات می‌دهند و شماری از برجسته‌ترین شخصیت های فرهنگی و هنری و سینمایی در 50 سال اخیر در بطن و متن کانون بالیده و برخی چون عباس کیا‌رستمی فقید در قله‌های جهانی ایستاده‌اند و قابل حدس بود که ایدۀ واگذاری یا ادغام به ذهن کسانی رسیده که درک و خاطره‌ای از نام و اعتبار کانون ندارند و حالا جای خوش‌حالی است که دست‌کم مدیر عامل کانون با روح آن بیگانه نیست. 
توکن های هواداری در صرافی او ام پی فینکس لیست شد! کانون پرورشش فکری این نکته هم قابل ذکر است که دامنۀ فعالیت‌های کانون فراتر از مراکز فرهنگی و هنری است چرا که تولیدات کانون در حوزه‌های فیلم، کتاب، تئاتر، سرگرمی‌های سازنده و بازی‌های رایانه‌ای و موسیقی از جمله شاخص‌ترین دستاوردهای داخلی و بین‌المللی این مجموعه با ۵۷ سال فعالیت به‌شمار می‌رود. جای خوش‌حالی است که مدیرعامل کانون گفته: "قدر و عظمت علاقه‌مندان کانون را می‌دانیم و آن را پاس می‌داریم و به یاری خدا و حمایت کادر، مربیان، نخبگان و تولیدکنندگان آثار فرهنگی هنری و والدین عزیز برای اعتلای کانون، به صورت شبانه‌روزی خواهیم کوشید... 
خاطرات نسل‌های مختلف در کتابخانه‌های کانون رقم خورده و آشیانه مرغک کانون، کتابخانه‌های کانون است و پرنده، هرگز از آشیانه جدا نخواهد شد." موضع او در قبال ادعای زیان‌دهی هم قابل ستایش است: "بی‌تردید همه‌ سیاست‌گذاران، برنامه‌ریزان و متولیان فرهنگی نیز اذعان دارند که نگاه سودآور و زیان‌ده به مقوله کار تربیتی و فرهنگی اساسا دیدگاه خردمندانه‌ای نیست.
سودآوری یک مرکز فرهنگی تربیتی نظیر کتابخانه، هیچ‌وقت قابل اندازه‌گیری با معیارها و زاویه دید بازرگانی نیست. برای کار فرهنگی و کتابخانه باید هزینه کرد و سوددهی آن، خود را در ارتقای نسل آینده نشان خواهد داد."
با این همه تا همین جا این نقطه منفی در دولت رییسی ثبت شده که در بحث فرهنگ رویکرد شعاری دارند و 43 سال پس از انقلاب اسلامی به سخنانی بازگشته‌اند که در اوج خامی‌ها و خیال‌پردازی های بدو انقلاب هم مطرح نبوده و گزاف نیست اگر گفته شود چنانچه واگذاری اتفاق افتد نمادی از انحطاط خواهد بود و خوراک مناسبی برای رسانه های فارسی‌زبان خارج از ایران که معتقدند این دولت نسبت به هر فعالیت خلاق مستقل فرهنگی و هنری حساس است و خلاقیت‌های هنری را در خدمت تبلیغات خود می‌خواهد و این تصور وجود دارد که وزارت فرهنگ و ارشاد متولی ارشاد مردم و تبلیغ برای دولت است حال آن که وظیفۀ مشخص آن اعتلای فرهنگ و هنر است.
جدای این جا دارد یادآوری شود تجربۀ ادغام‌ها در جمهوری اسلامی در اکثر قریب به اتفاق موارد به شکست انجامیده و پس از چندی ناچار شده‌اند به همان شکل اول بازگردند و اتقاقا اگر بوروکراسی ایرانی نبود انقلابیون کارنازموده در سال‌های نخستین و نوانقلابی‌های تازه از راه رسیده در سال‌های اخیر قادر به اداره امور با همین کیفیت مشهود هم نبودند و در حق بوروکراسی و ساختار اداری کم لطفی می‌کنند. به یاد آوریم که چگونه در دورۀ محمد یزدی در قوه قضاییه دادسراها را منحل کردند ولی بعد با تحمیل خسارات فراوان ناگزیر شدند احیا کنند. به یاد آوریم چگونه وزارتخانه‌های ادغام شده دوباره جدا و دایر شدند و اکثر وزارتخانه‌هایی که تشکیل دادند برچیده شد! 
همین حالا بحث جدایی دوباره وزارت صنایع از بازرگانی یا راه از مسکن و شهرسازی مطرح است. شاید تنها دو ادغام ادامه یافته و ثمر داشته است:
یکی کمیته‌ها در شهربانی و ژاندارمری که این هم در واقع انحلال کمیته‌ها و ژاندارمری بود و دوباره البته پلیس مرزی تشکیل دادند و دیگری جدایی بخش آموزش پزشکی از وزارت علوم و الحاق آن به وزارت بهداشت که اگر چه به گسترش شبکه بهداشت و درمان یاری رساند اما به نظام یک‌پارچۀ آموزش عالی آسیب وارد ساخت و اکنون تا صحبت از وزارت بهداشت و درمان می‌شود کمتر کسی به یاد آموزش پزشکی می‌افتد و از زبان وزیر هم بیشتر دربارۀ بیماری‌ها و قیمت دارو و تعرفه می‌شنویم تا آموزش پزشکی.
با این نگاه چه ادغام باشد چه واگذاری از ابتدا قابل حدس بود که محکوم به شکست است و به همین خاطر اغلب کارشناسان تلقی انحلال داشتند و مخالفت کردند. به جای این‌که از بودجه‌‌های غیر ضرور بکاهند چرتکه برداشته‌اند که کتابخانه‌ها ضرر می‌دهد. لابد توقع داشتند کتابخانه‌ها مثل تراکم‌فروشی شهرداری و یک بنگاه ماشین سود بدهد! اگر به ضرر‌دهی باشد صدا و سیما و روزنامه دولت هم ضرر می‌دهند. چرا واگذار نمی‌کنند؟ چتر صدا و سیمای ملال‌آور و پر هزینه و فربه را مدام گسترش می‌دهند و جای دیگر را می‌گویند ضررده است؟
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اما یک برند است و دربارۀ برندها این قدر گشاده‌دستانه و خام نمی‌توان تصمیم گرفت. می‌خواستم بگویم ناموس فرهنگ و هنر است. اصلا همین ناموس که واژه فارسی است و در ادبیات اصول‌گرایی زیاد به کار می‌رود رساتر است. با این که چهره‌های متنوع فرهنگی و هنری مختلف موضع گرفتند ولی صدایی از نمایندگان مجلس برنخاسته است. 
مشخص نیست این نمایندگان از چه پایگاه اجتماعی و فرهنگی برخاسته‌اند که در این زمینه هم انگار نظر ندارند. در بقیه امور که تکرار کنندۀ مواضع رسمی‌اند. در این فقره هم لابد منتظرند ببینند موضع رسمی چیست ولی نقش خود آنان چه می‌شود؟ کار دولتی که وعده داده بود پرسپولیس و استقلال یا ایران خودرو و سایپا را از دولتی بودن خارج می‌کند به جایی رسیده که رفته سراغ یک نهاد فرهنگی مظلوم و می‌گوید نمی‌صرفد و ضررده است! کانون چه کند که مثل شهرداری و جاهای دیگر بانک ندارد تا پول چاپ کند! کدام ادغام و واگذاری به نتیجه رسیده که سراغ این بخش مظلوم آمده‌اید؟ آشیانۀ مرغکی را که مرغ خیال بچه‌های این سرزمین را پرواز می‌دهد ویران نکنید! بگذارید دست کم چند سال کودکی را خوش و در تخیل باشند.

ضرر ثانیه‌ای ۱۱۰۰ دلاری ایران از امضانشدن برجام|

برای چه خدماتی مدام حجم مالیات‌های مردم را افزایش می‌دهید؟
ماجرای مصوبه شورای پول و اعتبار در خصوص دریافت مالیات از حساب‌هایی که بالای ۳۵میلیون تومان گردش مالی داشته باشد یا در ماه بیش از ۱۰۰ تراکنش داشته باشند از آن دست موضوعاتی است که بررسی آن تصویری شفاف از واقعیت اقتصاد ایران نمایان می‌کند.واقعیتی شفاف از یک اقتصاد تحریمی و رکودزده که به سبک اقتصادهای توسعه‌یافته از مردم مالیات می‌گیرد اما به شکل و شمایل کشورهای فقیر به آنها خدمات ارایه می‌کند. در اتمسفرهای اقتصادی اگر نخواهید یا نتوانید به واقعیت‌های موجود و روش‌های علمی توجه کنید، مدام در مسیر خلق مشکل برای مردم خواهید بود. 
در اقتصاد ایران براساس آمارهای بانک مرکزی در هر ثانیه ۳۴میلیون تومان نقدینگی خلق می‌شود. روش محاسبه‌اش هم اینگونه است که میزان نقدینگی در یک سال تقسیم بر ۱۲، تقسیم بر ۲۴، تقسیم بر ۶۰ و دوباره تقسیم بر ۶۰ که میزان نقدینگی در هر ثانیه را شکل می‌دهد. در واقع معادل ۱۱۰۰دلار در هر ثانیه عدم‌النفع صادراتی است که ایران باید از نفت می‌داشت اما به دلیل تحریم‌ها از آن محروم مانده است. یعنی در هر ثانیه ایران حداقل ۱۱۰۰ دلار در اثر تاخیر در امضای برجام ضرر می‌کند.
توجه کنید این رقم فقط در خصوص نقدینگی است و سایر زیان‌های ایران در حوزه‌های دیگر نیز وجود دارد. اما برای دریافت مالیات باید خدماتی در ازای آن ارایه شود تا مالیات مفهوم پیدا کند. برای چه خدماتی مدام حجم مالیات‌ها را افزایش می‌دهید؟ 
آیا ساختارهای حمل‌ونقل کشور به‌روزآوری شده‌اند؟ آیا خدمات تفریحی و ورزشی و رفاهی ویژه‌ای ارایه می‌شود و... در برابر این پرسش‌ها فقط یک پاسخ وجود دارد؛ دولت کسری بودجه دارد و برای جبران آن نیازمند استفاده از درآمدهای مردم است. 
باید توجه داشت که این ۳۵میلیون تومان اعلام شده، حدود ۱۱۰۰دلار می‌شود. این رقم در برابر درآمدی که شهروندان امارات، عربستان، ترکیه و... کسب می‌کنند عددی نیست.
 ضمن اینکه ایرانیان اندکی این میزان درآمد را دارند. درآمد ایرانیان حدود ۲۰۰دلار ماهانه است. وقتی دولت اقدام به دریافت مالیات بدون ارایه خدمات می‌کند، زمینه مهاجرت ایرانیان به کشورهای همسایه یا سوق دادن آنها به اقتصاد واسطه‌ای و زیرزمینی و غیرشفاف را فراهم می‌سازد. این نوع تصمیم‌سازی‌ها حتی اگر حجم اندکی هم باشد، پرستیژ اقتصاد ایران را کاهش می‌دهد و زمینه خروج سرمایه از کشور را فراهم می‌کند. امیدوارم در این تصمیم با هشدار رسانه‌ها و فعالان اقتصادی تجدید نظر صورت گیرد تا بیش از این شاهد وارد شدن خسارت به اقتصاد و کسب‌وکار ایرانیان نباشیم.

اینجا پیونگ یانگ پایتخت کره دمکراتیک (شمالی) است

رسانه های غرب از کره شمالی تصویری به مردم ارائه کرده و در واقع تلقین کرده اند که گوئی کره شمالی یک ویرانه و گدا خانه است. گداخانه ای که همین رسانه ها بی وقفه هراس از آن را تبلیغ می کنند. همانگونه که نیمه دوم امریکا و شهرهائی مانند نیویورک و خیابان خواب ها، بیکاران، خیابانهای کثیف و .... را نشان نمیدهند و مردم را در رویای "هالیووود" و "بوری هیلز" محبوس نگه داشته اند، از پایتخت و شهرهای کره شمالی هم گزارشی تصویری منتشر نمی کنند تا مردم در آن ویرانه مخوفی که در ذهن آنها ساخته شده باقی بمانند. از درمان مجانی، رفت و آمد بسیار ارزان، نبودن بیکاری، ولگردی و سرگردانی در خیابانها، تحصیل مجانی، مقابله حکومت با فقر و روحیه بشدت ناسیونالیستی مردم کره شمالی چیزی نمی گویند و تصویری نشان نمیدهند. 



این دو عکس شاید تا حدودی برای شما بدیع و شگفت انگیز باشد. اینجا پیونگ یانگ پایتخت کره شمالی است. خیابانها تاریک نیست، از ترافیک خبری نیست، از استقرار گام به گام پلیس و گشت پلیس خبری نیست.!!

سه اشتباه پوتین در ورود به جنگ اوکراین؛ آیا شکست روس‌ها نزدیک است؟

استفن والت پاسخ می‌دهد؛
 شش ماه پس از آغاز جنگ در شرق اروپا، نیرو‌های اوکراینی توانستند ضدحمله‌های موفقی را انجام دهند و بخش‌هایی از مناطق تحت تصرف روسیه را آزاد کنند.
اگرچه روسیه شکست را رد کرده و آن را به جا به جایی نیرو‌ها در خط مقدم ربط می‌دهد، اما برخی از ناظران مایلند که وضعیت کنونی را آغازی برای پایان جنگ بدانند؛ نگرشی که اسفتن والت نسبت به آن هشدار می‌دهد.
به گزارش «پارسینه»، در روز‌های گذشته اخبار جبهه جنگ اوکراین حاکی از آن بوده است که این کشور توانسته بخش‌هایی از مناطق اشغالی را از روسیه بازپس بگیرد. روز دوشنبه ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، گفت که ارتش این کشور نزدیک به ۶ هزار کلیومتر مربع از اراضی در تصرف روس‌ها را آزاد کرده است. ادعای پیشروی اوکراینی‌ها از سوی وزارت دفاع روسیه هم تایید شد، هرچند روس‌ها علت عقب نشینی خود را نه شکست مقابل نیرو‌های اوکراینی، بلکه تغییر تمرکز بر یک جبهه دیگر عنوان کردند. پیشروی‌های اخیر اوکراین مهم‌ترین دستاورد این کشور از ماه آوریل به این سو خواهد بود، زمانی که نیرو‌های روسیه از اطراف کیف، پایتخت، عقب نشینی کردند. با وجود این روس‌ها همچنان یک پنجم خاک اوکراین را در اختیار دارند و بسیاری از کارشناسان هشدار می‌دهند که علی رغم پیشروی برق آسای ارتش اوکراین نباید تصور کرد که کار جنگ تمام است. استفن والت، نظریه پرداز برجسته روابط بین الملل و استاد دانشگاه هاروارد، از جمله کسانی است که با برشمردن اشتباهات ولادیمیر پوتین در ورود به جنگ، تاکید می‌کند که هنوز برای قضاوت درباره روند درگیری‌ها زود است. 
والت می‌نویسد: «چه فکر کنید که انگیزه اصلی پوتین برای حمله ترس از کشیده شدن اوکراین به مدار غرب بود (همانطور که من فکر می‌کنم) یا فکر کنید که یک طمع امپریالیستی آبا و اجدادی بود، رویداد‌های هفته گذشته سه اشتباه اصلی او را در رابطه با ورد به جنگ برجسته می‌کنند.» او نخستین اشتباه پوتین را دست کم گرفتن قدرت ناسیونالیسم اوکراینی‌ها می‌داند و اینکه رئیس جمهور روسیه باور نمی‌کرد که آن‌ها تا این اندازه شدید و مؤثر بجنگند.
اشتباهی که بسیاری از رهبران دیگر هم پیش از این مرتکب شده بودند.
سه اشتباه پوتین در ورود به جنگ اوکراین؛ آیا شکست روس‌ها نزدیک است؟
دلیل دومی که این استاد روابط بین الملل برای ناکام روسیه ذکر می‌کند این است که پوتین میل شدید سایر دولت‌ها برای ایجاد موازنه در برابر تهدید و اقدامات تجاوزکارانه را نادیده یا دست کم گرفت. انگیزه‌های اصلی او هرچه باشد، روسیه اکنون در حال مبارزه با حریفی است که توسط ائتلافی با مجموع منابع بسیار بیشتر حمایت می‌شود. والت می‌نویسد: «جدا از سایر موارد، ضدحمله اخیر اوکراین تقریباً با کمک اطلاعات و برنامه ریزی خارجی (به علاوه تسلیحات البته) همراه بود، اگرچه میزان کامل این کمک‌ها فعلا مشخص نخواهد شد، و اوکراینی‌ها ثابت کرده اند که دانش آموزان ماهری هستند.»
اشتباه سوم پوتین از نظر والت این است که قدرت نظامی روسیه را دست بالا گرفته بود و ادامه می‌دهد: «توضیحات احتمالی زیادی برای این موضوع وجود دارد، اما همه ما می‌توانیم سپاسگزار باشیم که این موضوع ثابت شده است.» استاد دانشگاه هاروارد در کنار سه اشتباه پوتین، دو نگرانی عمده در وضعیت کنونی را هم شرح می‌دهد: «نخست، آیا اوکراین می‌تواند این حرکت را حفظ کند؟ آیا حمله به خارکیف یک موفقیت مجزا خواهد بود یا منادی پیروزی؟ من نمی‌دانم.»
نگرانی دیگر این است که «روسیه چگونه پاسخ خواهد داد؟
آیا پوتین بالاخره اعتراف خواهد کرد که این یک جنگ است و برای آن بسیج خواهد کرد؟ 
آیا این موضوع در این مرحله اهمیت دارد؟ 
آیا او نبرد را تشدید خواهد کرد؟
 شناسایی بسیاری از سناریو‌های ترسناک آسان است، اما پیش بینی احتمال وقوع آن‌ها غیرممکن است.»
والت در پایان بار دیگر تاکید می‌کند که اتفاقات هفته گذشته دلگرم کننده است، اما توصیه حکیمانه «یوگی برا» بیسبالیست فقید آمریکایی را نباید فراموش کرد:
«تا زمانی که تمام نشود، تمام نشده است.»

«ابراهیم رئیسی برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک می‌رود»

غلامحسین اسماعیلی، رئیس دفتر ابراهیم رئیسی روز چهارشنبه گفت که وی تصمیم گرفته است که امسال برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، به نیویورک سفر کند. نشست‌های عمومی هفتاد و هفتمین دوره مجمع عمومی سازمان ملل از روز سه‌شنبه (دیروز) آغاز شده است. 
اما نشست‌های سطح بالای مجمع عمومی از روز ۲۰ سپتامبر (۲۹ شهریور) آغاز خواهد شد. در صورت سفر رئیسی به نیویورک، این نخستین سفر او به ایالات متحده از زمان رسیدن به مقام ریاست‌جمهوری خواهد بود.
قرار است تظاهراتی در نیویورک در اعتراض به سفر وی به این شهر صورت گیرد.

نماینده روسیه در آژانس: بررسی پرونده ایران بدون صدور قطعنامه‌ای در شورای حکام به پایان رسید


 میخائیل الیانوف، نماینده روسیه در سازمان‌های بین‌المللی در وین، در توییتی نوشت که مباحث مربوط به برنامه هسته‌ای ایران در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به پایان رسید و نه تنها قطعنامه‌ای صادر نشد، بلکه تصمیم خاصی هم گرفته نشد. 
به گزارش بی بی سی، به نوشته اولیانوف، این جلسه تنها به تبادل نظر حاضرین گذشته است. شورای حکام در نشست قبلی خود در ماه ژوئن با صدور قطعنامه‌ای در ارتباط با میزان همکاری آژانس و ایران ابراز نگرانی کرده بود. در این سه ماه، روند مذاکرات احیای برجام همچنان بی‌نتیجه پی‌گرفته شد. 
با توجه به ابراز نگرانی‌های اخیر مدیر کل آژانس، گمانه‌زنی‌هایی درباره احتمال صدور قطعنامه‌ای دیگر در شورای حکام علیه ایران منتشر شده بود. اما به نوشته رویترز، تلاش‌های کشورهای غربی با صدور این قطعنامه بی‌نتیجه مانده و حالا آنها به دنبال انتشار یک بیانیه هستند.

۱۴۰۱/۰۶/۲۲

اوکراین برای نخستین بار یک پهپاد ایرانی ارتش روسیه را «سرنگون» کرد

بقایای پهپاد شاهد ۱۳۶ سرنگون شده در اوکراین 
مقام‌های نظامی اوکراین روز سه‌شنبه ۱۳ سپتامبر اعلام کردند که برای نخستین بار یک پهپاد انتحاری مدل شاهد ۱۳۶ ایران را در میدان نبرد با روسیه در جبهه کوپیانسک سرنگون کرده‌اند. یک وبسایت نظامی وابسته به ارتش اوکراین صبح سه‌شنبه تصاویری از بال پهپاد سرنگون شده را منتشر کرد. یک مقام نظامی اوکراین هم این خبر را تائید کرد. در این تصاویر، شماره مدل پهپاد «M214 Geran-2» قید شده است اما نظامیان اوکراینی می‌گویند چنین مدلی در سامانه تسلیحات روسیه ثبت نشده و پهپاد سرنگون شده، با توجه به مختصات آن، مدل شاهد ایرانی است. ایران هنوز واکنشی به این خبر نشان نداده است. 


 ایالات متحده آمریکا در ماه ژوئیه از توافق مسکو با تهران برای خرید پهپادهای نظامی ایران خبر داده بود. با وجود مواضع متناقض مقام‌های ایرانی و روسی راجع به این خبر، واشنگتن هفته گذشته چند شخص حقیقی و حقوقی ایرانی را به‌خاطر ایفای نقش در معامله پهپادی با روسیه، تحریم کرد. ایران، احتمالا پس از اسرائیل و ترکیه یکی از فعال‌ترین خطوط تولید پهپادهای نظامی در خاورمیانه را دارد. حدود ۱۰ سال پیش و در پی سقوط یک پهپاد آرکیو ۱۷۰ ارتش آمریکا در مرز ایران با افغانستان، صنایع دفاعی جمهوری اسلامی فنآوری ساخت پهپاد خود را به‌شدت توسعه داد. متحدان ایران در خاورمیانه و به‌ویژه حوثی‌های یمن از تکنولوژی پهپادی ایران در مقیاس گسترده بهره می‌برند. 
حوثی‌ها با کاربرد حملات ترکیبی موشکی-پهپادی، به اهداف متعددی در عمق خاک عربستان سعودی و حتی امارات، ضربه زده‌اند. حمله به یکی از پالایشگاه‌های آرامکو، مهم‌ترین عملیات ترکیبی شورشیان انصار‌الله یمن به شمار می‌رود. اوکراین یکی از واردکنندگان اصلی پهپادهای بایراکدار (بیرقدار) ترکیه است و گفته می‌شود کاربرد همین پرنده‌های بی‌سرنشین نظامی، یکی از عوامل توانایی دفاعی این کشور در برابر ارتش روسیه است.
Euronews

اسناد مالکیت 3 جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی صادر شد+ سند


سخنگوی قوه قضائیه گفت: اسناد مالکیت جزیره تنب بزرگ، جزیره تنب کوچک و جزیره ابوموسی به نام دولت صادر شد.

«مسعود ستایشی»، سخنگوی قوه قضائیه اظهار کرد: سند رسمی مالکیت جزیره «تنب بزرگ» در استان هرمزگان به مساحت ۱ میلیون ۸۳ هزار ۲۳۵ متر مربع و سند رسمی مالکیت جزیره «تنب کوچک» در استان هرمزگان به مساحت ۱ میلیون و ۳۹۴ هزار و۱۷۹ متر مربع به نام دولت صادر شد.او افزود: همچنین سند مالکیت جزیره «ابوموسی» در استان هرمزگان به مساحت ۱۲ میلیون و ۷۲۲ هزارو ۶۸۳ مترمربع به نام دولت صادر شد.



 ستایشی گفت: این اقدام نقش موثری در تثبیت بستر، حریم رودخانه‌ها و ممانعت از دخل و تصرف دارد و از ساخت و سازهای غیر مجاز در بستر رودخانه‌ها جلوگیری می‌کند.

 نورنیوز - گروه اقتصاد:

۱۴۰۱/۰۶/۲۱

نخست‌وزیر اسرائیل در دیدار با صدراعظم آلمان: مذاکرات احیای برجام شکست خورده است

 
یائیر لاپید در نشست خبری مشترک با صدراعظم آلمان گفت اکنون زمان عبور از مذاکرات شکست خورده برجام فرا رسیده است. نخست‌وزیر اسرائیل یکی از هدف‌های سفر به برلین را هماهنگی مواضع درباره برنامه‌های هسته‌ای ایران عنوان کرد.
نخست‌وزیر اسرائیل در دومین روز از سفر خود به برلین در یک نشست خبری مشترک با صدراعظم آلمان مذاکرات احیای برجام میان نمایندگان جمهوری اسلامی و کشورهای باقیمانده در توافق هسته‌ای با مشارکت غیرمستقیم آمریکا را "شکست‌خورده" خواند و افزود، "زمان آن است که از این مرحله عبور کنیم".
به گزارش خبرگزاری فرانسه، یائیر لاپید بعد از ظهر دوشنبه، ۱۲ سپتامبر (۲۱ شهریور) در برلین گفت، از طریق این مذاکرات به هدف مشترک که جلوگیری از دست‌یابی جمهوری اسلامی به بمب اتمی است نمی‌توان رسید.
هشدار آلمان درباره ناممکن شدن توافق در آینده نزدیک
اولاف شولتس در این نشست خبری ابراز تاسف کرد که جمهوری اسلامی به متن پیشنهادی اتحادیه اروپا برای توافق بر سر احیای برجام پاسخ مثبت نداده و هشدار داد که تهران با این رویکرد توافق در "آینده نزدیک" را ناممکن می‌کند.
مذاکرات احیای برجام فروردین سال پیش آغاز شد و دور جدید آن پس از حدود پنج ماه وقفه به مدت چهار روز (۱۳ تا ۱۷ مرداد) در وین ادامه یافت.
در پایان دور آخر مذاکرات جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگ‌کننده ارشد مذاکرات "متن نهایی" توافق پیشنهادی را برای تصمیم‌گیری به طرف‌ها ارائه داد.
به گفته صدراعظم آلمان "در واقع ایران دلیلی برای عدم موافقت با این پیشنهاد ندارد اما باید پذیرفت این اتفاق رخ نداده و در آینده نزدیک هم انتظار رخ دادن آن نمی‌رود".

بیانیه انتقادی تروئیکای اروپا؛ واکنش ایران، استقبال اسرائیل
نخست‌وزیر اسرائیل روز یک‌شنبه وپیش از ورود به برلین مهم‌ترین هدف‌های خود از این سفر را هماهنگی مواضع در مورد برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی و نهایی کردن یک توافقنامه همکاری‌های استراتژیک دو کشور در حوزه‌های اقتصادی و سیاست‌های امنیتی عنوان کرد.
سفر لاپید به برلین یک روز پس از انتشار بیانیه تند سه کشور اروپایی طرف توافق هسته‌ای (بریتانیا، فرانسه و آلمان) درباره شرط‌های جدید جمهوری اسلامی برای احیای برجام آغاز شد.
در این بیانیه جمهوری اسلامی متهم شده که با درخواست‌هایی نظیر مختومه شدن پرونده پرسش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره منشاء مواد رادیواکتیو در سه سایت اعلام نشده، چشم‌انداز احیای توافق هسته‌ای و برجام را به خطر می‌اندازد.
این بیانیه با استقبال اسرائیل و باواکنش ایران و میخائیل اولیانف، نماینده روسیه در مقر سازمان‌های بین‌المللی در وین روبرو شد که آن را "تخریب روند دیپلماتیک" و "نا به هنگام" ارزیابی کرده‌اند.
ارائه "اطلاعات حساس" به آلمان
نخست‌وزیر اسرائیل در برلین تاکید کرد با توجه به شکست مذاکرات احیای برجام باید استراتژی جدیدی در دستور کار قرار گیرد و او در این ارتباط در گفت‌وگو با صدراعظم آلمان "اطلاعات حساسی" از منابع امنیتی و اطلاعاتی در اختیار شولتس قرار داده است.
لاپید پیش از سفر به آلمان در نشست هیئت دولت اسرائیل تصریح کرد، او و مقام‌های ارشد این کشور در ماه‌های اخیر به صورت مستمر و فشرده وارد گفت‌وگو با رهبران سه کشور اروپایی طرف توافق شده و آنها را در جریان آخرین اطلاعات مربوط به فعالیت‌های اتمی جمهوری اسلامی قرار داده‌اند.
نخست‌وزیر اسرائیل افزود، او با کمک برخی دیگر از مقام‌های اسرائیلی نظیر وزیر دفاع، بنی گانتس در ماه‌های گذشته "کارزار دیپلماتیک موفقی" برای جلوگیری از امضای توافق احیای برجام به پیش برده که هنوز خاتمه نیافته اما نشانه‌های دلگرم‌کننده کم نیستند.
ادعای ایران درباره پهپادهای "مخصوص تهاجم به حیفا و تل‌آویو"
ظاهرا وزارت‌ خارجه جمهوری اسلامی در واکنش به همین تلاش‌ها روز دوشنبه با ابراز تمایل به ادامه مذاکرات از کشورهای غربی خواسته تسلیم فشار اسرائیل نشوند.
اسرائیل که موجودیت خود را از سوی جمهوری اسلامی در تهدید می‌بیند تلاش می‌کند مانع احیای توافق هسته‌ای شود زیرا آن را برای جلوگیری از دست یافتن ایران به بمب اتمی ناکافی می‌داند.
همزمان با ابراز تمایل ایران به ادامه مذاکرات امیر کیومرث حیدری، فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی از تولید و آزمایش موفق پهپادهای موسوم به "آرش ۲" خبر داد و مدعی شد این هواپیماهای بدون سرنشین "مخصوص تهاجم به حیفا و تل‌آویو" هستند.
DW

۱۴۰۱/۰۶/۱۹

طوفان توئیتری در هند برای بازگرداندن الماس «کوه نور»، جواهر گرانقیمت تاج ملکه


 الماس کوه نور که زینت بخش تاج ملکه بریتانیا شده است

 یورونیوز: کاربران توییتر در هند ساعاتی پس از آنکه کاخ باکینگهام خبر مرگ الیزابت دوم، ملکه فقید بریتانیا را تایید کرد با ترند کردن هشتگ کوه نور خواستار بازگردان این جواهر مشهور و گرانقمیت به کشورشان شدند. 

 صدها کاربر با مشارکت در این کارزار توییتری مصرانه خواستار آن شدند که الماس کوه نور، از بزرگترین و بحث برانگیزترین الماس‌های جهان پس از مرگ ملکه الیزابت به هند بازگردد. گفتنی است که نمونه جایگزین و بدل این قطعه الماس تاریخی، گرانقمیت و کمیاب که در تاج ملکه بریتانیا نصب شده برای علاقمندن در برج لندن به نمایش گذاشته شده است. این الماس درشت که از آن به کوه روشنایی نیز یاد می‌شود پیش‌تر در سالیان دور بارها میان حاکمان هند، مغول، افغان، ایرانی و بریتانیایی دست به دست شده ‌است. گفته می‌شود الماس کوه نور در نزدیکی حیدرآ‌باد واقع در ایالت آندرا پرادش هند استخراج شد و سپس از سوی یک وزیر ایرانی دربار هند به محمد شاه جهان، پادشاه گورکانی هند اهدا شد و در این کشور ماند. بر اساس روایات تاریخی،‌ نادر شاه، پایه‌گذار سلسله افشار و از جمله پادشاهان ایران پس از اسلام، در پی تسخیر هند این الماس را به همراه دو قطعه الماس گرانبهای دیگر از جمله «دریای نور» به عنوان غنائم جنگی از هند به تاراج برد.

الماس کوه نور سپس در پی تصرف ایران توسط احمد شاه درانی به افغانستان منتقل شد و حدود هفتاد سال در آنجا نگهداری شد. این سنگ گرانبها پس از آن توسط یک مستشار بریتانیایی از افغانستان خارج و به هند برده شد و از آنجا نیز بر اساس معاهده‌ای میان بریتانیا و هند تسلیم مقامات بریتانیایی شد. کوه نور که در زمره جواهرات سلطنتی بریتانیا قرار گرفته و زینت‌بخش تاج حکمران این کشور است یک سنگ قیمتی ۱۰۵ قیراطی به شمار می‌رود که پیش‌تر کانون بسیاری از مناقشات سیاسی و حقوقی در هند و نیز اختلافات بر سر مالکیت آن نه تنها از سوی هند بلکه از جانب پاکستان نیز بوده است.

بسیاری از مردم هند ارتباط عاطفی عمیقی با الماس قیمتی و تاریخی «کوه نور» برقرار کرده و معتقدند که الماس کشف شده در کشورشان در قرن چهاردهم در طول دوران استعماری از هند «دزدیده شده» است. این الماس گرانبها به همراه صدها سنگ قیمتی دیگر پس از انتقال به بریتانیا به بخشی از جواهرات تاج ملکه ویکتوریا تبدیل شد که گفته می شود ارزش فرهنگی، تاریخی و نمادین غیرقابل محاسبه‌ای دارند. تاج مزین به الماس کوه نور را قرار است کامیلا، همسر چارلز سوم، پادشاه جدید بریتانیا و ملکه جدید این کشور طی مراسمی بر سر گذارد.

۱۴۰۱/۰۶/۱۸

سفر به بیش از ۱۲۰ کشور جهان؛ چرا ملکه الیزابت دوم هیچگاه به اسرائیل نرفت؟

 Queen Elizabeth II in March 2015.jpg
ملکه الیزابت دوم درطول سلطنت خود با وجود این که به بیش از ۱۲۰ کشور جهان سفر کرد ولی هرگز از اسرائیل دیدن نکرد.
مارگارت تاچر اولین رهبر بریتانیایی بود که در سال ۱۹۸۶ به طور رسمی به اسرائیل سفر کرد. هر چند شاهزاده فیلیپ، همسر ملکه، در سال ۱۹۹۴ برای سر زدن به آرامگاه مادرش که در نزدیکی بیت المقدس به خاک سپرده شده، به اسرائیل سفر کرد و شاهزاده چارلز، پسر ملکه نیز در سال ۱۹۹۵ و ۲۰۱۶ برای شرکت در مراسم تشییع جنازه اسحاق رابین و شیمون پرز به اسرائیل رفت ولی هیچ‌یک از این سفرها دیدارهای رسمی سلطنتی نبود.
در واقع، تا سال ۲۰۱۸، زمانی که شاهزاده ویلیام، نوه ملکه، برای هفتادمین سالگرد استقلال اسرائیل، وارد این کشور شد، هیچ یک از اعضای خانواده سلطنتی بریتانیا به عنوان یک مقام رسمی از این کشور دیدن نکرده بودند و جملگی به آن چیزی که از نظر بسیاری به عنوان «تحریم غیررسمی اسرائیل» مطرح می‌شود، پایبند بودند.
هنگام بازدید ملکه بریتانیا از اردن در سال ۱۹۸۴، یکی از چندین دیداری که از خاورمیانه داشت، برخی رسانه‌ها گزارش دادند که ملکه هنگام تماشای کرانه باختری از دوردست، گفته است: «چقدر ترسناک است.» همچنین گفته شده که چندی بعد نیز ملکه الیزابت پس از مشاهده نقشه‌ای از ساخت شهرک‌های یهودی‌نشین در کرانه باختری اشغالی گفته بود: «چه نقشه ناراحت کننده‌ای است.»
شاهزاده چارلز، پسر ارشد ملکه، هم در نامه‌ای پس از دیدار از کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به همراه پرنسس دایانا نوشته بود: «مطمئنا رئیس جمهوری ایالات متحده باید شهامت ایستادگی و مقابله با لابی یهودیان در آمریکا را داشته باشد. ولی احتمالا آدم ساده لوحی هستم [که اینگونه فکر می‌کنم].» او همچنین تاکید کرده بود که هجوم یهودیان اروپا به اسرائیل یکی از دلایل ادامه درگیری بین اسرائیل و جهان عرب است. البته مشخص نیست که آیا شاهزاده چارلز درباره نظراتش در مورد اسرائیل با مادرش صحبت کرده است یا خیر.
در مقابل، عده‌ای هم معتقدند که ملکه الیزابت دوم از اسرائیل جانبداری می‌کرده است. آنها خاطرنشان می‌کنند که او در طول سلطنت پذیرای چندین تن از روسای جمهوری اسرائیل از جمله افرایم کاتزیر، هیم هرتزوگ و عزر وایزمن در جریان سفر رسمی آنها به بریتانیا بوده و به شیمون پرز، رئیس جمهوری سابق اسرائیل نیز نشان شوالیه اعطا کرده است.
ملکه همچنین به داشتن رابطه قوی با جامعه یهودیان بریتانیا معروف است. او در سال ۲۰۰۰ نخستین بنای یادبود دائمی هولوکاست را در بریتانیا افتتاح کرد.
با این حال، برخی تحلیلگران معتقدند که رابطه به ظاهر سرد خاندان سلطنتی بریتانیا با اسرائیل در دوره ملکه الیزابت دوم می‌تواند ناشی از نگرانی نسبت به ناراحتی کشورهای ثروتمند عرب حاشیه خلیج فارس و از دست دادن قراردادهای تجاری بریتانیا باشد. همچنین برخی نیز این فرضیه را مطرح می‌کنند که مقاومت خشونت‌آمیز استقلال‌طلبان اسرائیلی در برابر قیمومت بریتانیا بر آن سرزمین ریشه دلخوری ملکه از اسرائیل بوده است.
یک مقام ناشناس در دولت بریتانیا نیز در سال ۲۰۱۵ به روزنامه بریتانیایی تلگراف گفته بود: «تا زمانی که توافقی بین اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین صورت نگیرد، خانواده سلطنتی نمی‌توانند به آنجا [اسرائیل] بروند.»
اکنون با رسیدن چارلز سوم به تاج و تخت، بسیاری در اسرائیل امیدوارند که او به عنوان نخستین پادشاه بریتانیا به این کشور سفر کند.

منبع: پیک ایران

آمریکا وزیر و وزارت اطلاعات ایران را به دلیل «اقدامات مخرب سایبری» تحریم کرد

 
  اسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایرانوزارت خزانه‌داری ایالات متحده آمریکا روز جمعه ۱۸ شهریورماه وزارت اطلاعات ایران را در رابطه با حمله سایبری ماه ژوئیه به زیرساخت‌های آلبانی تحریم کرد.
این وزارتخانه با انتشار اطلاعیه‌ای در سایت خود همچنین گفت که اسماعیل خطیب وزیر اطلاعات ایران نیز به فهرست تحریم‌ها اضافه شده است.
پیش از این آمریکا، بریتانیا و ناتو حملات هکری به آلبانی را کار هکرهای مرتبط با جمهوری اسلامی دانسته و آن را به شدت محکوم کرده بودند.
ایالات متحده آمریکا همچنین تاکید کرده بود که این حملات سایبری منتسب به ایران بدون عقوبت نخواهد ماند.
خزانه‌داری آمریکا در ادامه اطلاعیه خود تصریح کرده است که وزارت اطلاعات و وزیر آن در حملات سایبری به آمریکا و متحدان آن دست دارند.
این اطلاعیه می‌افزاید از سال ۲۰۰۷ وزارت اطلاعات و هکرهای نیابتی آن حملات گسترده سایبری مخربی به طیفی از زیرساخت‌های حساس دولتی و خصوصی در جهان انجام داده است.
به گفته وزارت خزانه‌داری آمریکا، هکرهای مرتبط با وزارت اطلاعات در ژوئیه امسال، سیستم‌های کامپیوتری دولتی آلبانی را مختل کرده و دولت را مجبور کردند که ارائه خدمات آنلاین به شهروندان را متوقف کند.
برایان نلسون ،معاون خزانه‌داری آمریکا در امور تروریسم و اطلاعات، اظهار داشت که حملات سایبری ایران علیه آلبانی مغایر هنجارها و رفتار مسئولانه یک دولت در زمان صلح است.
وی در ادامه هظدار داد که واشینگتن فعالیت‌های سایبری تهاجمی فزاینده ایران علیه ایالات متحده یا متحدان و شرکای خود را تحمل نخواهد کرد.
ادی راما، نخست‌وزیر آلبانی، چهارشنبه هفته جاری در یک سخنرانی ویدئویی کم‌سابقه ایران را متهم کرد که در حملات سایبری به زیرساخت‌های این کشور دست داشته است. وی سپس به دیپلمات‌ها و کارکنان ایرانی دستور داد که سفارت ایران را تعطیل کرده و ظرف ۲۴ ساعت کشور را ترک کنند.
تهران نیز به نوبه خود اقدام آلبانی در قطع روابط دیپلماتیک را محکوم کرده، و «ادعاهای بی‌اساس» را دلیل این اقدام تیرانا دانسته است.
خزانه‌داری آمریکا در ادامه اطلاعیه خود گفته است وزارت اطلاعات ایران تحت رهبری اسماعیل خطیب، چندین شبکه از هکرها را برای حملات سایبری جاسوسی و باج افزارها برای اهداف سیاسی هدایت می‌کند، از جمله گروه «مادی واتر» که تحت رهبری وزارت اطلاعات ایران از سال ۲۰۱۸ کارزار گسترده حملات سایبری انجام داده که نمونه اخیر آن حمله این گروه به نهادهای دولتی ترکیه بوده است.
این گزارش همچنین به گروه هکری «تهدید پیشرفته مدام ۳۹» اشاره کرده که از سپتامبر سال ۲۰۲۰ دست به سرقت گسترده اطلاعات شخصی افراد برای وزارت اطلاعات ایران و احتمالا در راستای اقدامات نظارتی برای نقض حقوق بشر در ایران زده است.
خزانه‌داری آمریکا می‌گوید گروه هکری یاد شده در کنترل وزارت اطلاعات ایران است و با شرکت محاسبات هوشمند «رانا» ارتباط دارد.
آمریکا سال ۲۰۲۰ اعلام کرده بود دولت ایران پشت نام شرکت رانا، برای سال‌ها افرادی را استخدام کرده تا با تولید بدافزار، کارزاری علیه شرکت‌های بین‌المللی، مخالفان جمهوری اسلامی و روزنامه‌نگاران به راه بیندازد.

۱۴۰۱/۰۶/۱۶

خسرو معتضد: شاه سوادی نداشت، هویدا بیسواد بود، فرح بیسواد و در فرانسه ساندویچ می فروخت

  

در روز‌هایی که بر ما گذشت، اعلام تصمیم فرح دیبا برای بازگشت به ایران و به دست گرفتن حکومت، در محافل سیاسی انعکاسی فراوان و مطایبه‌آمیز یافت. این رویداد بازشناخت ویژگی‌ها و سبک حکومت پهلوی را بار دیگر بهنگام ساخته است. در گفت‌و‌شنود پی آمده، خسرو معتضد، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در این باره سخن گفته است. امید آنکه علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید.نقد‌های شما به پهلوی اول و دوم و نیز کارگزاران حکومت آنها، تاکنون بازتاب‌های گسترده‌ای در رسانه‌ها و فضای مجازی داشته است. 

شاید این پرسش برای برخی مطرح باشد که آیا شما با محمدرضا پهلوی هم دیدار داشته‌اید؟

من دو دیدار با محمدرضاپهلوی داشته‌ام. بعد از واقعه ۲۸ مردادماه، او خیلی تلاش می‌کرد با مردم مهربانی و آن‌ها را به سوی خود جلب کند. به یاد دارم در هشتم آبان‌ماه سال ۱۳۳۲، دانش‌آموزان پسر مدارس تهران برای برنامه‌ای دعوت شده بودند. پلیس و گارد شاهنشاهی را هم با اسلحه آورده بودند. آن روز خیلی باران آمد و ما را هم در آن شرایط، وادار به یکسری کار‌های بی‌معنا کردند! شعبان جعفری هم آمد و به اصطلاح قدری ورزش باستانی کرد! همه زیر باران خیس شده بودیم! بعد از آن یک روز فراش مدرسه، برای من یک سکه طلا آورد که عکس شاه و ثریا روی آن قرار داشت. چون پدرم سرهنگ و دکتر بود و بچه‌های مدرسه را ویزیت می‌کرد، این سکه را برای ما فرستادند. هفته بعد گفتند: اعلی‌حضرت می‌خواهد دیداری با دانش‌آموزان مدارس ظهوری، قائم و فردوسی داشته باشد. در روز موعود، ابتدا ما را به کاخ مرمر و سپس به کاخ اختصاصی بردند. چون انشای من همیشه خوب بود، معلم‌مان خواسته بود در آن دیدار این شعر را بخوانم: شا‌ها تو زمردی و خصمت افعی/ افعی به زمرد نگرد کور شود. از این شعر‌های پرت و پلا! جلو رفتم که شعر بخوانم: شا‌ها تو زمردی و خصمت افعی... یک دفعه باقی شعر یادم رفت و خنده‌ام گرفت. شاه هم خنده‌اش گرفت. ثریا در این دیدار همراه شاه بود و یک دست به سرم کشید و گفت: چه پسر نازی! چند سال قبل خانم صمصام بختیار (از اقوام ثریا)، از طرف او برایم پیام آورد: «این آقای معتضد که کتاب ناکامان کاخ سعدآباد را نوشته، چقدر مرا می‌شناسد؟ از او بپرس مگر تو مرا می‌شناسی؟ چون یکسری از وقایع را درست و دقیق نوشته است.» پاسخ دادم: «بله خانم، زمانی که بچه بودم، همراه با بچه‌های مدرسه با شما دیداری داشتیم و مقابل‌تان شعر خواندم.» ثریا چندی بعد در اثر مصرف زیاد مواد خواب‌آور، سرش به جایی خورد و فوت کرد. هیچ کس هم در کنارش نبود، حتی کلفتش هم، شب‌ها به منزل خودش می‌رفت! علاوه بر ثریا، اشرف و شهناز هم از سر کنجکاوی، کتاب‌های مرا در مورد خودشان خوانده بودند، حتی شنیدم اشرف گفته بود: «این فلان‌فلان شده چه دشمنی‌ای با من دارد؟» من هم برایش پیغام دادم: «کار ما تاریخ است، مگر در مورد ناپلئون و دیگر شخصیت‌های تاریخ ننوشته‌اند؟» از موضوع دور نیفتیم. بار دیگر هم در سال ۱۳۵۵ و زمانی که در تلویزیون کار می‌کردم، محمدرضا پهلوی به آنجا آمد. این دیدار به مناسبت چهارشنبه‌سوری بود. همه کارمندان را ردیف کردند که باید دست شاه را ببوسید! من و نعمت‌الله دباغ همدانی- که بعد‌ها مدیرکل رادیو تبریز شد- این کار را نکردیم! چون از کرنش‌های تصنعی و دستوری بدم می‌آید. آن روز هویدا هم آمده بود و سخنرانی بسیار احمقانه‌ای داشت! محمود جعفریان می‌گفت: این هویدا چقدر بی‌سواد است! در صحبت‌هایش هم، اکسان و تکرار داشت: ما پیش می‌رویم، جلو می‌رویم، سریع می‌رویم. داخل پرانتز بگویم، روزی که هویدا در مردادماه ۱۳۵۶ استعفا کرد، من در اردوگاه فرح‌آباد بودم. چون برادرم در تابستان‌ها، جایی را در اختیارمان می‌گذاشت. به یاد دارم در لحظه‌ای که این خبر اعلام شد، همه افسران از خوشحالی دست زدند و خدا را شکر کردند! حال عده‌ای دروغگو در ماهواره‌ها می‌گویند: بیچاره هویدا چقدر محبوب و مظلوم بود! من مصاحبه مارگارت اورکیدنت با هویدا در زندان را دارم. این خانم به هویدا می‌گوید: شما چرا اینجا هستید؟ او جواب می‌دهد: «بروید از خودش [شاه]بپرسید، او مرا اینجا گذاشت و رفت! من اگر وابسته به خارج بودم، الان باید در لندن می‌بودم!» دوباره از او می‌پرسد: شما از شکنجه‌ها اطلاع داشتید؟ هویدا می‌گوید: «نمی‌دانستم، من اصلاً کاره‌ای نبودم!»، البته هویدا در این باره تا حدودی راست می‌گفت. علم در روزنگاشت‌هایش چنین مضمونی دارد: شاه هیچ اعتنایی به این نخست‌وزیر بدبخت و بینوا نمی‌کرد و حتی در جلسات مهم هم او را شرکت نمی‌داد. این آدم چقدر بی‌عرضه است!... علم در جای دیگری از خاطراتش گفته است: «برای معالجه در پاریس که بودم، هویدا آمد و گفت من دارم احساس می‌کنم سال ۱۳۳۹ است و مثل اینکه کارتر می‌خواهد تیپ علی امینی را بر سر کار بیاورد، من می‌ترسم. دلداری‌اش دادم و گفتم: تو کاری نکرده‌ای، بعد به من گفت بیا باهم متحد شویم و تو از من حمایت کن! خنده‌ام گرفت که آمده به گدایی من!»
اسدالله علم را چگونه شخصیتی یافتید؟
شخصیتش از روزنگاشت‌هایش مشخص است، هم خود را معرفی کرده، هم شاه و هم حکومتش را. خاطرم هست در دوره‌ای که تلویزیون بودم، اسدالله علم نامه‌ای به قطبی نوشته و گلایه کرده بود، چرا در مستندی که تهیه شده، تصاویر اعلی‌حضرت کم است؟ همان مستندی که در سال گذشته، شبکه من‌و‌تو برای تخریب من، تکه‌هایی از آن را پخش کرد. این مستند را در خصوص تاریخ ایران تهیه کرده بودم و مشکل متصدیان امر با آن، این بود که بخش کمی از آن به رضاخان و فرزندش می‌پردازد، به همین دلیل هم بود که خودشان، بخش‌هایی را با این مضمون به آن اضافه کردند و الان عده‌ای تصورشان این است که آن‌ها را من تولید کرده‌ام. داستان من با نعمت‌الله نصیری هم جالب است. من یک پرونده در ارشاد (فرهنگ و هنر سابق) دارم که در آن نامه‌هایی از رئیس ساواک وجود دارد که در آن آمده است: «این آقای معتضد چرا مقالات کمونیستی می‌نویسد؟ او را از سردبیری مجله ترقی اخراج کنید!» به همین خاطر هم یک روز سعادتمند از من خواست به دفترش بروم و در این مورد توضیح دهم. به او گفتم: «من مطالب دست راستی هم می‌نویسم، منتها این مطلبی که آورده‌ام از خودم نیست، از مجلات آلمانی است. مترجم متن را ترجمه کرده و من هم آن ترجمه را در مجله منتشر کرده‌ام.» جالب است بگویم که پدرم می‌گفت: در گذشته نصیری به «نعمت خرگردن» و «نعمت گچه» معروف بود.
با کدام یک از رجال تاریخ معاصر ایران، دیدار و مراوده داشته‌اید؟
با خیلی از شخصیت‌ها دیدار کرده‌ام. به عنوان مثال آیت‌الله کاشانی یا ماژور مسعودخان کیهان را دیده‌ام که شرح دیدارم با مسعودخان را دهه‌ها پیش در مجله ترقی نوشته‌ام. از میان ارتشی‌ها، رزم‌آرا و آریانا را دیده بودم. در خصوص دیدارم با رزم‌آرا، به خاطر دارم که در اردیبهشت‌ماه ۱۳۲۹، وقتی در کلاس سوم دبستان بودم، روزی همراه با پدرم به محل کار ایشان رفتم. پدرم در آن زمان، رئیس بهداری گارد گمرک بود. اداره کوچکی بود برای مبارزه با قاچاق که امروزه به مجموعه نیروی انتظامی ملحق شده است. محل این اداره، بعداً دفتر کیهان اینترنشنال شد. تعطیلات مدرسه بود و من در دفتر پدرم مشغول نقاشی کشیدن بودم که یک دفعه رزم‌آرا آمد. نسبتاً لاغراندام بود و قدی کوتاه داشت. با لباس نظام جذاب بود، ولی لباس شخصی اصلاً به او نمی‌آمد! با ورود رزم‌آرا، پدرم سریع جلو رفت و احترام نظامی گذاشت. رزم‌آرا سؤال کرد: این بچه کیست؟ پدرم گفت: پسر من است، تعطیلات بوده و همراهم آمده است. رزم‌آرا دستی به سرم کشید و گفت: باریکلا! نقاشی کن!

 
این روز‌ها اعلام آمادگی فرح دیبا برای بازگشت به ایران برای تصدی نایب‌السلطنگی، به طنز بسیاری از محافل سیاسی تبدیل شده است. ارزیابی شما از کارنامه و شخصیت او چیست؟
فرح به دلیل اینکه پیشینه دو همسر قبلی شاه را نداشت تا مدت‌ها پس از راهیابی به دربار، در حاشیه بود. پس از بچه آوردن، قدری موقعیتش تثبیت شد. حالا سرِ پیری و معرکه‌گیری آمده و می‌گوید: من نایب‌السلطنه‌ام و نوه پسری‌ام هم شاه آینده ایران است! گوینده این سخن، تنها می‌تواند یک نادانِ به‌تمام‌معنا باشد. واقعاً از بس سیگار کشیده، مغزش خراب است! کلاً کسانی که زیاد سیگار می‌کشند و مشروب می‌خورند، غیرعادی می‌شوند. حال این خانم هم، گویا در مصرف این چیز‌ها زیاده‌روی کرده، چون حرف‌هایش حقیقتاً احمقانه است. شاه هم در جلسات عمومی و خصوصی، گاه به خاطر اظهاراتش به او تندی یا بی‌احترامی می‌کرد. شما خاطرات علم- که در هفت جلد منتشر شده است- را بخوانید و ببینید که شاه، چطور با این خانم صحبت می‌کرده است. بار‌ها بر سر او داد زده و تحقیرش کرده است. او در این یادداشت‌ها از قول شاه می‌نویسد: «من اگر بروم، این زن چهار روز هم نمی‌تواند ایران را اداره کند.» علاوه بر خاطرات علم، یکی از بهترین کتاب‌ها در شناخت کارنامه فرح، خاطرات مینو صمیمی است؛ کارمند دفتر مخصوص فرح که البته او را هم نمی‌دید! صمیمی در خاطراتش نوشته است: هر روز نامه‌های مردم را در کیسه‌های برزنتی بزرگ برای‌مان می‌آوردند، اما فرح از ما می‌خواست فقط نامه‌های خارجی را برایش ببریم و درخواست‌هایی که مردم رنج‌کشیده ایران داشتند، برایش بی‌اهمیت بوده است، البته درباری‌ها تقریباً همه‌شان همین‌طور بودند. اگر از کار خیر و عام‌المنفعه هم حرف می‌زدند، سرپوشی برای فعالیت‌های اقتصادی‌شان بود.
عده‌ای از تاریخ‌پژوهان، برخی عادات فرح دیبا را به پیشینه خانوادگی او ربط داده‌اند. در این باره چه نکاتی قابل اشاره و ذکر هستند؟
قطبی‌ها ساکن کوچه ستاره در عشرت‌آباد بودند. پدر فرح سهراب دیبا، سروان بود و در همان دوران کودکی او، در اثر ابتلا به سرطان فوت کرد. آنگونه که گفته‌اند، مرد زن‌باره‌ای هم بوده. چند روز پیش در خاطرات یکی از شخصیت‌ها می‌خواندم که پدر فرح به او گفته بود: امشب یک خانم سالخورده دعوتم کرده و شام مرا می‌دهد! در واقع یک چنین اخلاق‌های گدایی‌مآبانه‌ای داشت. مادرش پس از فوت همسر خود، در خانه خانم‌شرقی خیاطی می‌کرد، البته بعد‌ها قصد داشت همسر نعمت نصیری بشود که او زیر بار نرفت! در خاطرات احمدعلی بهرامی، سفیر ایران در مراکش در خصوص رفتار‌های گدامآبانه فریده دیبا، نکات بسیار جالبی آمده است. این‌ها خانواده‌ای بودند که از سربند راهیابی به دربار، به مال و مکنتی رسیدند. از دیگر اعضای خانواده دیبا، وکیل‌الملک دیبا و علاءالملک دیبا هستند، البته به اعلاءالملک، «الاغ الملک» هم می‌گفتند. او همان فردی است که میرزاآقاخان کرمانی، خبیرالملک و سیدحسن روحی را به ایران برگرداند که اعدام شوند چراکه گفته می‌شد این سه تن در قتل ناصرالدین شاه، محرک میرزارضا کرمانی بوده‌اند. این افراد ازلی‌مذهب بودند. فرح دیبا مثل خود شاه و خواهر و برادرهایش، سواد چندانی نداشت و تنها دو سال در فرانسه درس خوانده بود، البته خوب به فرانسوی حرف می‌زد. مادام هولو، همسر سفیر فرانسه در ایران، او را نزد جهانگیر تفضلی می‌برد و می‌گوید: این دختر فرانسه‌اش عالی است، اما، چون پول ندارد، برای ادامه تحصیل در فرانسه، شما بورسیه‌اش کنید. تفضلی می‌گوید: این مسئله در حوزه اختیاراتم نیست، بهتر است به اردشیر زاهدی مراجعه کند، چون قرار است او برای جلب دانشجویان، به آن‌ها پولی بدهد. جالب است بدانید که فرح در دوره دانشجویی خود در پاریس، مدتی ساندویچ می‌فروخت! یکی از دوستانم به نام دکتر حاجعلی‌لو می‌گفت که وقتی همراه با همسرش برای شرکت در فستیوال کارگران به کنفدراسیون کمونیست‌ها در پاریس رفته بود، دیده که فرح در آنجا ساندویچ خاویار می‌فروخته است! با توجه به سابقه خانوادگی فرح، می‌توان گفت که او عقده فقر و بدبختی داشت. یکسری دختر‌های گدا مثل لیلی امیرارجمند هم همیشه دور و بر او بودند. این تیم حتی وقتی به مال و مکنت هم رسیدند، مثل آدم‌های تازه به‌دوران‌رسیده و عقده‌ای رفتار می‌کردند. مثلاً لباس‌های شیک یا چکمه می‌پوشیدند و به میان بلوچ‌ها می‌رفتند و به آن‌ها فخر می‌فروختند! حتی مجله زن روز در همان زمان، در انتقاد به رفتار آن‌ها نوشته بود: خانم شما با دامن بالای زانو، مقابل چشمان مبهوت مردم بلوچ، با آن شرایط سخت زندگی نشستی و ویسکی می‌خوری؟
پس شما ریشه برخی رفتار‌های سؤال‌برانگیز فرح دیبا در دوران شهبانوگری و حتی اکنون را به فرومایگی اجتماعی او مرتبط می‌دانید؟
بله، فرح برخلاف دو همسر قبلی شاه، فاقد تبار شناخته شده و برخورداری‌های ناشی از آن بود، حتی در مقام مدیریت جریانات فرهنگی در کشور هم، دسته‌گل‌های عجیب و غریبی به آب می‌داد! نمونه‌اش همان جشن هنر پرحاشیه شیراز بود. خانم مریم خوارزمی در برخی از شماره‌های مهر و آبان‌ماه ۱۳۵۶ روزنامه کیهان، به برخی از بی‌بندوباری‌هایی که به عنوان نمایش هنری در خیابان‌های شیراز به نمایش گذاشته شد، پرداخته است. به عنوان مثال در گزارش این خانم آمده که زنان و مردانی به عنوان هنرمند، لختِ مادرزاد جلوی شهبانو نمایش اجرا کرده و می‌رقصیدند! یا مادر شهبانو آنچنان آدامس می‌جوید که صدای چیک‌چیکش می‌آمد! در این روز‌ها به دلیل پژوهشی که در مورد «شاه در دوران تبعید» انجام می‌دهم، بسیاری از آثاری که درباره سبک حکومت شاه، در خارج از کشور منتشر شده را بازخوانی می‌کنم. یکی از این کتاب‌ها، خاطرات دکتر نیلی آرام است که بسیار جالب می‌نماید. او در این کتاب، مفصلاً به شرح فساد و دزدی‌های دربار، از جمله فرح پرداخته و به نکات مهمی اشاره کرده است. حال می‌خواهند از چنین آدمی، چهره ملکه نیکوکار بسازند! آقا دوران پادشاهی تمام شد! مگر وقتی دوران پادشاهی در فرانسه به پایان رسید، دوباره این نظام به آن کشور برگشت؟ به نظرم در مورد امکان بازگشت پادشاهی به ایران، باید یک میزگرد علمی برگزار کرد. متأسفانه تلویزیون ما، در این موارد قدری کاهلی می‌کند. ما باید متوجه خطرات برخی کشور‌های همسایه باشیم که تمامیت ارضی و حتی موجودیت ایران را تهدید می‌کنند. این پان‌ترکیست‌ها، پان‌ایرانیست‌ها و سلطنت‌طلب‌های بی‌هویت و نادان، از برخی نارضایتی‌های موجود استفاده می‌کنند و برای ایران خواب‌ها دیده‌اند! این‌ها به دنبال تجزیه ایران هستند. می‌خواهند کشور ما را یوگوسلاویزیشن کنند، به این شکل که نارضایتی خود مردم، موجب تجزیه کشور شود. در این روش، دیگر لازم نیست قشونی در ایران پیاده شود. دیدید که چندی قبل به مناسبت پیروزی باکو بر ایروان، عده‌ای در تبریز رژه رفتند! این اقدام، در ادامه برنامه تجزیه ایران صورت گرفت. من همان زمان با جناب آقای آل‌هاشم، امام جمعه تبریز تماس گرفتم و به ایشان گفتم: باید جلوی این اقدامات گرفته شود، شما جانشین شهید شیخ محمد خیابانی هستید، خیابانی وقتی نام آذربایجان بر منطقه باکو گذاشتند، گفته بود: اگر آنجا آذربایجان است، اینجا آزادیستان (استان آذربایجان) است! البته واقعاً هم آقای آل‌هاشم اقدام کردند. علاوه بر ایشان، با سرلشکر موسوی، فرمانده ارتش جمهوری اسلامی هم صحبت کردم. گفتم: خوب است چند تیپ به این مناطق بفرستید، شاه از سر نادانی تیپ‌های این مناطق را منتقل کرده بود، چون امریکایی‌ها به او گفته بودند، ما در نواحی شمالی مراقب مرز‌های شما هستیم، شما فقط از مرز‌های غربی و عراق مواظبت کنید. در حالی که پیش از آن ما در شهر‌های مراغه، تبریز، ارومیه و اردبیل، تیپ و لشکر‌های زرهی بسیار مجهزی داشتیم.
اشاره کردید به معرفی شدن فرح دیبا به اردشیر زاهدی. درباره از اینجا به بعدِ ماجرا، منقولات فراوانی وجود دارد، حتی گفته می‌شود اردشیر زاهدی بخشی از سابقه خویش را با فرح نقل و نزد افراد گوناگونی قرار داده است تا در صورت لزوم منتشر شود. دیدگاه شما در این باره چیست؟
من هم در این باره نکاتی شنیده‌ام و پیش‌تر از اردشیر زاهدی، فردوست هم این موارد را در خاطراتش گفته است. چیز پنهانی هم نیست، زاهدی در این اواخر هر جا که می‌نشست، این‌ها را می‌گفت و عده‌ای هم ضبط کرده‌اند. زاهدی به خاطر چند مسئله از فرح دلخوری داشت. یکی از آن‌ها این بود که فرح پس از ورود به دربار، در حق او قدرناشناسی کرد. به هر حال زاهدی او را با شاه آشنا کرده بود. مورد بعدی هم این بود که پس از مرگ شاه، فرح و اطرافیانش ارث شهناز را درست ندادند و به همین دلیل، از آن‌ها مکدر شد. به هر حال در زندگی اردشیر زاهدی هم فرازوفرود‌های زیادی وجود دارد که باید به هر یک به تناسب اهمیتی که دارد، توجه کرد.
شما در سالیان اخیر نسبت به تاریخ‌نگاری ماهواره‌ای، حساسیت‌های فراوانی نشان داده‌اید. از محور‌های شاخص این پروپاگاندای سفارشی در تلویزیون‌های محور عبری- عربی، بهشت‌سازی از دوران پهلوی‌هاست. شما که خود در زمره فعالان فرهنگی آن دوره بوده‌اید، این رویکرد را چگونه عیارسنجی می‌کنید؟
واقعاً در این شبکه‌های ماهواره ای، یکسری افراد بی‌سواد و نادان برنامه می‌سازند و دائم در برنامه‌های‌شان ادعا می‌کنند در دوره پهلوی، ایران بهشت بوده است! یک مشت جوان خام و بی‌تجربه هم پای این صحبت‌ها می‌نشینند و، چون شناختی ندارند، این‌ها را باور می‌کنند! به آنان باید گفت: واقعاً اگر دوران پهلوی بهشت بود که مردم اینطور انقلاب نمی‌کردند. مردم مگر مرض دارند که در شرایط آسایش و وفور، جان خود را به خطر بیندازند و تن به مرگ و شکنجه بدهند؟ در آن دوره هم نارضایتی موج می‌زد! والا در دورانی که خود ما وارد دانشگاه شدیم، دائم توسط دانشجویان تظاهرات و دعوا بود. نمونه‌اش روز ۱۶ آذرماه که حتی مردم هم با دانشجویان ناراضی همراه شدند. دیروز کتابی از اسناد ساواک را می‌خواندم. واقعاً وقتی این کتاب‌ها را می‌خوانید، متوجه می‌شوید محمدرضا پهلوی چقدر مخالف داشته است، آن هم به روایت اسناد محرمانه سازمان اطلاعات و امنیت خودِ او. بار‌ها به این نکته اندیشیده‌ام که این شاه با مردم چه کرده بود؟ راستش من در آن دوره، واقعاً نمی‌دانستم شاه اینقدر در جامعه خودش منفور است، سرم به کار خودم بود!
الان ببینید، گوشه اتاقم پر از اسناد مربوط به شاه است. مثلاً در این اسناد گفته شده، در سفری که شاه به کوئرناواکا (منطقه‌ای در جنوب مکزیکوسیتی) داشته، روزنامه‌های محلی به مسخره می‌نویسند: شاه ایران با چند سگ بدبو آمد! یا یکی از بزرگان که حدود شش ماه قبل در امریکا فوت کرد، در مقاله‌ای در نیویورک تایمز، به فرار شاه ایران و چگونگی پذیرش او در امریکا پرداخته است. می‌دانید که در آن دوره، هیچ کس حاضر به پذیرش محمدرضاپهلوی نبود. با وجود خدمات گسترده شاه به آنها، علت این رویگردانی چه بود؟ صدراعظم آلمان شرقی را پس از فروپاشی کشورش به مسکو بردند و او تا آخر عمر با آنکه سرطان داشت، با احترام زندگی کرد، اما این مرد آنقدر منفور بود که هیچ کس او را نپذیرفت! خاطرات علم که قابل انکار نیست، دائم نوشته است: امروز به اعلی‌حضرت گفتم برویم گردش! عذر می‌خواهم یعنی برای او خانم بیاورند! تهوع‌آورتر اینکه، این زنان را از کشور‌های دیگر می‌آوردند! من معتقدم که یک تیم کارکشته پژوهشی، باید روی خاطرات علم کار و آن‌ها را در قالب‌های جذاب و خواندنی، برای جامعه بازنمایی کنند، چون مردم این نکات را نمی‌دانند. چند روز پیش به مناسبت ۲۸ مرداد، برنامه‌ای در کاخ سعدآباد برگزار شد که در آن به بخش‌هایی از خاطرات اسدالله علم اشاره کردم. مردمی که آمده بودند، از من می‌پرسیدند: واقعاً چنین بوده است؟ به ایشان گفتم: بله، این هفت جلد خاطرات را که بخوانید، متوجه عمق فاجعه می‌شوید! واقعاً وقتی خاطرات علم را می‌خوانیم، می‌فهمیم که شاه در چه عوالمی سیر می‌کرده است. به عنوان مثال در جلد پنجم این روزنگاشت‌ها، به آوردن یک دختر فرانسوی برای شاه اشاره شده است. در این بخش، در توصیف این دختر نوشته است: این دختر خُل بود. یک هفته در هتل هیلتون نگهش داشتند. دائم می‌پرسید: این کسی که می‌خواهد مرا ببیند، کیست؟ به او گفتند: یک گردن کلفت! [عذر می‌خواهم]این دختر از بس غذا خورد، بیماری اسهال گرفت! بعد او را برای تغییر آب و هوا به رامسر فرستادیم، اما با سرماخوردگی شدید از آنجا برگشت! دکتر صفویان را فرستادیم تا این دختر را معاینه کند. دکتر گفت که او مننژیت گرفته است، اما شاه می‌گفت: تا این دختر را نبینم، نباید برود! به عرض مبارک رساندیم، دختر مننژیت گرفته و اگر شما به او نزدیک شوید، ممکن است کسالت پیدا کنید، اما شاه باز هم گفت: تا او را نبینم نمی‌رود! این دختر یک دیوانه زنجیری بود! به خیابان پهلوی می‌رفت و به زبان فرانسه، به همه فحش می‌داد و می‌گفت: مرا برای فحشا آورده‌اند! آخر چرا تکلیف مرا معلوم نمی‌کنید؟ چند وقت باید اینجا باشم؟ مرده‌شور تهران و ایران را ببرد!... نهایتاً یکی دو ماه این دختر در ایران می‌ماند تا بهبود پیدا کند و شاه او را ببیند. پول زیادی هم به او دادند، ۳۰ هزار دلار! بالاخره شاه وقتی او را می‌بیند، می‌گوید: چقدر این دختر بدگِل و بدبو است! علم به شاه می‌گوید: اعلی‌حضرت تازه خبر ندارید، مادر این دختر کارمند ارشد روزنامه امانیته (روزنامه حزب کمونیست فرانسه) است، اگر این دختر به دلیل بیماری در ایران بمیرد، شما نابود می‌شوید! نهایتاً پس از معالجات می‌گویند، یک نفر باید این دختر را تا فرانسه همراهی کند، چون می‌ترسید که اگر در میانه راه اتفاقی برای او بیفتد، کمونیست‌ها پدرش را در‌آورند، لذا خانمی از دربار همراهش می‌رود و او را صحیح و سالم تحویل می‌دهد. بعداً شاه از علم می‌پرسد: این دختر را از کجا پیدا کردید؟ علم می‌گوید: شما فرمودید دختر فرانسوی می‌خواهید، ما هم این دختر را آوردیم! تصور کنید اگر شخص اول کشوری چنین رفتاری داشته باشد، آیا واقعاً می‌شود برای این فرد احترام قائل بود؟ آخر برای مردی با آن سن و سال که این همه مسئولیت و همسر و چهار فرزند دارد، زشت نیست دنبال چنین مسائلی باشد؟ تو شاه یک مملکت هستی، باید شأن و شخصیت خودت را حفظ کنی، البته شاه در جوانی هم که سفری به امریکا داشت، همینطور رفتار کرده بود. مجله خواندنی‌ها در سال ۱۳۲۷، از قول نشریه آلمانی نوشت: ایشان به این سفر تشریف آوردند. بعد در ادامه ترجمه آمده است: ما نمی‌توانیم این قسمت را ترجمه کنیم و جملات آلمانی آن نشریه را ذکر کرده است، ۱۰ خط به زبان آلمانی! شاه با کسانی همچون: جین راسل و... رابطه داشت و بیخود آبرویش نرفت. در حاشیه همان برنامه ۲۸ مردادماه ۱۳۳۲، خانمی از من پرسید: یعنی شاه هیچ خدمتی نکرد؟ به او گفتم: چرا، اما این کار‌ها طبیعی بود، مملکت فروش نفتش به ۲۴ میلیارد دلار رسیده بود، یعنی به طور ناگزیر هم این مسئله تأثیری بر شرایط داخلی کشور نمی‌تواند داشته باشد؟ الان من هم وضعم بهتر شود، حتماً یخچال، ماشین و حتی خانه‌ام را عوض می‌کنم، شما توقع دارید که او با این همه درآمد نفتی، کاری هم انجام نداده باشد؟ البته علاوه بر اینکه اطرفیانش، از مادرش بگیرید تا خواهر، برادر تا همسرش و اقوام او، همه متملق و دزد بودند، بخشی از این پول را هم به دیگر کشور‌ها وام داد! من به جد معتقدم همه بدبختی و آوارگی‌های شاه، از سیئات اعمال خودش بود.
بیوگرافی خسرو معتضد
 خسرو معتضد (۱۳۲۱) تاریخ‌نگار، مجری و کارشناس «برنامه‌های تاریخ معاصر» در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. وی پیش از انقلاب در دانشکده رادیو و تلویزیون و مدتی نیز در دانشکده افسری، تاریخ معاصر تدریس می‌کرده‌است.
زندگی
پدرش سرهنگ تقی معتضد، اصالتاً مازندرانی بوده و نام خانوادگی دیگر بستگان پدری وی همچنان شمس لاریجانی است. شمس الادباء مورد احترام بود و ناصرالدین‌شاه او را شمس الادبا لقب داد.او متأهل و دارای یک پسر به نام اشکان و دو دختر به نام‌های میترا و ماندانا می‌باشد، او بعد از دیپلم وارد دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران شد و توانست در ۱۳۴۴ از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شود و بعدها در سال ۱۳۴۹، در همان رشته (تاریخ و جغرافیا) فوق‌لیسانس دریافت کرد. او در سال ۱۳۴۳ سردبیر مجله ترقی شد و نخستین کتاب وی نیز در همین سال انتشار یافت، از وی کتاب‌های بسیاری منتشر شده‌است.وی در چندین نوبت افراد مخالف انقلاب ایران را به مناظره دعوت کرده‌است.
دیدگاه‌های تاریخی
خسرو معتضد در گفتاری در باب مفهوم «شاه» و رابطه آن با توده ملت با عنوان «تأثیر گذاری شاهنشاهان هخامنشی در یکپارچگی و عظمت قوم ایران» در شماره ۳۴ روزنامه جشن شاهنشاهی ایران مورخ چهارشنبه ۱۰ شهریور سال ۱۳۵۰ محمدرضا شاه پهلوی را ستود.
 
 
وی بعدها خود را علاقه‌مند به جمهوری اسلامی معرفی کرده و مدعی است که «مدیحه‌سرای نظام» نیست و از سوی دیگر هیچ وابستگی به دربار پهلوی و ساواک ندارد و حتی برخی از کتاب‌های او در آن زمان ممنوع‌الانتشار بوده‌است. او همچنین اعلام کرده‌است که در ایران سانسور آن گونه که پیش از انقلاب ۱۳۵۷ برقرار بوده وجود ندارد. ولی رسول جعفریان با ذکر سندی (روزنامه جشن شاهنشاهی ایران، شماره ۳۴، چهارشنبه دهم شهریور ماه ۱۳۵۰) معتضد را مداح شاه و برخی اقدامات او می‌داند.
 
مناظره وی با صادق زیباکلام درباره رضاشاه و تاریخ دوره پهلوی در برنامه شبکه مستند به نام قبل از انقلاب، دچار تنش شد. در بخشی از این مناظره خسرو معتضد که به تاریخ‌نویس حکومتی در بین مورخین حال حاضر مشهور است سعی نمود به نوعی چهره دوران رضاشاه را سیاه نمایی کند و دستاوردهای آن دروان را زیر سؤال ببرد.
مقاله سایت انتخاب در مورد گذشته خسرو معتضد
همانطور که پیشتر وعده داده شده بود، بخشی از نوشته های پیش از انقلاب یک گزارشگر تاریخ به نام خسرو معتضد، در «انتخاب» منتشر می شود.  این فرد سابقاً خود را یک «شاهدوست» دانسته و «خون و شرف» خود و «ایرانیان را عجیبن شده با شاه» می خوانده و اینک در تلویزیون، با تغییری 180 درجه ای به شکل دیگری تاریخ را روایت می کند.
 
در تصویر زیر که از روزنامه ای تحت عنوان «جشن شاهنشاهی ایران» در تاریخ دهم شهریور 1350 برداشت شده، مجموعه یادداشت هایی در وصف مبالغه آمیز «شاهنشاه» ، «امپراطوری شاهنشاه ایران» ، «دستاوردهای شاهنشاه» و ... منتشر شده است. وجهه اشتراک همه ی این یادداشت ها، تملق شاه و توصیف و برجسته سازی جشن های 2500 ساله است!
 
 
خسرو معتضد نیز یکی از این نویسندگان این روزنامه است! او در این یادداشت، برای اینکه اوج دلبستگی اش به شاه را با قلم متملقانه خویش نشان دهد، دست به گریبان تاریخ ایران و فلاسفه ی یونانی شده و چنان کبری و صغری چیده تا اثبات کند «پیمان وفاداری و همبستگی میان شاهنشاهان و توده ی ایرانی از قدیم ترین دوران ها یتاریخ به طور ضمنی و قبلی به امضا رسیده و با خون شرف ایرانیان عجیب گشته است
او در این یادداشت می نویسد: « هیچ کشوری مثل ایران، صفحات تاریخش این چنین مشحون از شاهدوستی و وفاداری توده نسبت به او و علاقمندی و عشق شاه به توده مردم است»...
«انتخاب» ضمن پوزش از مخاطبان، تنها تصویر بخشی از این یادداشت را در پی می آورد.
او البته در یادداشت های دیگری (که در صورت نیاز، در آینده تصویر آنان نیز منتشر خواهد شد) به کرات و به طور مستقیم، تملق و چاپلوسی به قول خودش «شاهنشاه آریامهر» را گفته است!
در این میان، مشخص نیست چگونه مسئولین صداوسیما اجازه می دهند افرادی با چنین سابقه ای ، یکی از پربیننده ترین ساعات تلویزیون را با عنوان «قصه گویی» و «گزارشگری تاریخ» اشغال کنند. کسی که روزگاری (چندان که در بالا مشاهده شد) تملق شاه را می کند و امروز نیز، تعابیر کم نظیری را در وصف دولت و مشایی به زبان می آورد!