۱۳۹۳/۰۵/۰۶

کدام کشورها مقصد اول دانشجویان خارجی در جهان هستند؟


تقاطع: تازه‌ترین آمار “سازمان آموزشی، علمی، و فرهنگی ملل متحد” (یونسکو) از تعداد دانشجویان خارجی در دانشگاه‌های دنیا حاکی از آن است که امریکا و انگلستان دو مقصد اصلی دانشجویان به شمار می‌روند. در میان بیست کشور نخست این فهرست، نام سه کشور عرب امارات متحده عربی، مصر و عربستان سعودی نیز به چشم می‌خورد. بر اساس آمار یونسکو که روز پنج‌شنبه (۲۶ تیر-۱۷ جولای) در وب‌سایت روزنامه بریتانیایی “گاردین” منتشر شده، ایالات متحده امریکا با ۷۴۰ هزار و ۴۸۲ و انگلستان با ۴۲۷ هزار و ۶۸۶ دانشجوی خارجی بیشترین تعداد دانشجویان بین‌المللی در جهان را دارا هستند. بعد از این دو کشور و با فاصله، کشورهای فرانسه، استرالیا و آلمان در رتبه‌های سوم تا پنجم قرار دارند. و کشورهای روسیه، ژاپن، کانادا، چین و ایتالیا نیز در رده‌های بعدی هستند. هم‌چنین در گزارش یونسکو تعداد دانشجویان خارجی دانشگاه‌های ایران ۴۵۱۲ نفر اعلام شده که ۳۲۲۹ نفر آن‌ها اهل افغانستان هستند. این در حالی است که حسین سالارآملی، قائم‌مقام امور بین‌الملل وزارت علوم، روز شنبه (۴ مرداد-۲۶ جولای)، شمار دانشجویان خارجی در حال تحصیل در کشور را ۱۹ هزار و ۵۰۰ نفر اعلام کرد. از نکات جالب توجه فهرست یونسکو، قرار گرفتن امارات متحده عربی در رتبه هفدهم با ۵۴ هزار و ۱۶۲ دانشجوی خارجی، و مصر و عربستان سعودی در رتبه‌های نوزدهم و بیستم با به ترتیب ۴۹ هزار و ۱۱ و ۴۶ هزار و ۵۶۶ دانشجوی خارجی است. از سوی دیگر در بیشتر کشورهای صدر این فهرست، دانشجویان چینی اکثریت دانشجویان خارجی را تشکیل می‌دهند به طوری‌که تنها در امریکا بیش از ۲۱۰ هزار دانشجوی چینی مشغول به تحصیل هستند این تعداد در دانشگاه‌های ژاپن، انگلستان و استرالیا به ترتیب ۹۶ هزار و ۵۹۲ نفر،  ۷۶ هزار و ۹۱۳، و ۸۶ هزار و ۴۹۷ نفر است. در این میان، مالزی تنها کشوری است که در آن دانشجویان ایرانی بیشترین تعداد را دارند. در این کشور، ۹۳۱۱ دانشجوی ایرانی در حال تحصیل هستند. دانشگاه‌های امریکا و انگلستان و امارات متحده عربی نیز با ۶۷۶۳، ۳۳۷۲، و ۳۲۰۴ دانشجوی ایرانی، مقصدهای دوم تا چهارم ایرانی‌ها به حساب می‌آیند. گفتنی است موسسه معتبر QS در آخرین رتبه‌بندی خود از دانشگاه‌های جهان که در اسفندماه گذشته منتشر شد در میان ۲۷۰۰ موسسه آکادمیک، ۶ دانشگاه آمریکا و ۴ دانشگاه بریتانیا را در میان ۱۰ دانشگاه بر‌تر جهان معرفی کرد. در این فهرست تنها دو دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تهران در رتبه‌های ۶۰۱ تا ۶۵۰ قرار گرفته‌اند. از سوی دیگر در مهرماه سال گذشته، حسن مسلمی نایینی، “معاون امور بورس و دانشجویان خارج سازمان دانشجویان” اعلام کرد که سالانه ۵۰۰۰ دانشجو برای ادامه تحصیل از کشور خارج می‌شوند.
وی از چهار کشور مالزی، آمریکا، کانادا و انگلستان به عنوان اصلی‌ترین مقاصد دانشجویان ایرانی نام برد و افزود که این آمار تنها مربوط به دانشجویانی است که بدون بورسیه و با هزینه شخصی از کشور خارج می‌شوند.

۱۳۹۳/۰۴/۲۹

هشدار اسنودن: دراپ‌باکس "دشمن حریم خصوصی" شماست

ادوارد اسنودن سرویس دراپ‌باکس را ناقض حریم خصوصی دانسته و به کاربران سراسر جهان پیشنهاد کرده برای ذخیره‌سازی داده‌ها به سرویس‌هایی کوچ کنند که نمی‌توانند به محتوای فایل‌ها دسترسی داشته باشند.
ادوارد اسنودن٬ متخصص امنیت و پیمان‌کار پیشین آژانس امنیت ملی آمریکا که افشاگری‌هایش درباره برنامه‌های عظیم جاسوسی ارتباطات دیجیتال در دموکراسی‌های بزرگ جهان از جمله آمریکا و بریتانیا زلزله‌ای در دنیای آنلاین و آفلاین پدید آورده٬ نسبت به استفاده از سیستم ذخیره‌سازی داده‌های دراپ‌باکس هشدار داد و آن را "دشمن حریم خصوصی کاربران" خواند.
اسنودن این نکات را برای نخستین بار روز پنج‌شنبه (۲۶ تیر٬ ۱۷ ژوئن) در مصاحبه‌ای با روزنامه گاردین مطرح کرده است. به گفته او استفاده از سیستم ذخیره‌سازی ابری دراپ‌باکس که بیش از ۲۰۰ میلیون کاربر در سراسر جهان دارد می‌تواند حریم خصوصی کاربران را در معرض تهدیدات جدی قرار دهد. توصیه او به کاربران این است که از سیستم‌های جای‌گزین و ایمن‌تر از جمله SpiderOak برای ذخیره‌سازی داده‌های شخصی خود استفاده کنند.
ادوارد اسنودن می‌گوید کمپانی دراپ‌باکس از شرکای برنامه عظیم جاسوسی "پریسم" آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) است؛ یعنی در صورت لزوم ان‌اس‌ای می‌تواند به سادگی و با هماهنگی از محتوا و جزئیات داده‌های ذخیره‌شده کاربران در این سیستم باخبر شود.
او با اشاره به انتصاب کاندولیزا رایس٬ وزیر امور خارجه سابق آمریکا در دولت جرج بوش٬ در هیات مدیره دراپ‌باکس گفت: «او احتمالا بیش از هر مقام دیگری (در آمریکا) با حریم خصوصی ضدیت دارد و همین نشان می‌دهد که دراپ‌باکس تا چه اندازه برای حریم خصوصی کاربران خطرناک است.»

ادوارد اسنودن می‌گوید دراپ باکس از شرکای اصلی آژانس امنیت ملی آمریکا است 
ادوارد اسنودن می‌گوید "دراپ باکس" از شرکای اصلی آژانس امنیت ملی آمریکا است

پیشنهاد کوچ به سرویس‌هایی با "دانش صفر" درباره محتوا

پیشنهاد ادوارد اسنودن به کاربران این است که برای ذخیره‌سازی داده‌های خود از سرویس‌هایی استفاده کنند که در اصطلاح فنی "دانش صفر" (Zero Knowledge) نامیده می‌شوند؛ یعنی سرویس‌هایی که هیچ‌گونه دسترسی به داده‌های ذخیره شده روی سرورهای خود ندارند و نمی‌توانند اطلاعات مرتبط با آن را در اختیار دیگران قرار دهند. SpiderOak یکی از آن سرویس‌هاست.
به گفته اسنودن: «ساختار اسپایدر اوک به گونه‌ای است که کاربران می‌توانند دقیقا از امکاناتی که سرویسی نظیر دراپ‌باکس ارائه می‌کند بهره‌مند شوند٬ با این تفاوت که آنها هیچ دسترسی‌ای به محتوای فایل‌ها و داده‌ها ندارند.» به این ترتیب حتی اگر نهادهای امنیتی بخواهند به محتوای داده‌های خصوصی کاربران دسترسی داشته باشند٬ باید به دادگاه بروند و حکم قضایی دریافت کنند و پس از طی این مراحل قانونی بتوانند کد رمزگذاری را از خود کاربر دریافت کنند.»
اسپایدر اوک که در سال ۲۰۰۶ تاسیس شده٬ عملا دسترسی به محتوای فایل‌های کاربران بدون حکم قضایی را غیرممکن می‌سازد. مدیرعامل این کمپانی در گفت‌وگو با مجله «بیزنس اینسایدر» در واکنش به گفته‌های اسنودن گفت: «آنچه او امروز مطرح کرده همان نکاتی است که ما در سال‌های گذشته تلاش کردیم تا به کاربران بفهمانیم. ما از همان ابتدا کار را با این باور شروع کردیم که حریم خصوصی باید بخشی نهادینه شده در محصول‌مان باشد.»
این سرویس در حال حاضر تقریبا یک میلیون کاربر فعال دارد٬ اما به گفته ایتان اوبرمن٬ مدیرعامل اسپایدر اوک٬ از زمانی که اسنودن از برتری‌های این سرویس سخن گفته مراجعه به این سرویس و ثبت‌نام در آن افزایشی چشمگیر داشته و به شش برابر روال معمول رسیده است.
دراپ‌باکس هم در واکنش به اظهارات اسنودن اعلام کرده که: «تامین امینت و حریم خصوصی کاربران همواره از اولویت‌های این کمپانی بوده و دراپ‌باکس نه تنها هرگز با پریسم همکاری نکرده٬ که در برابر برنامه‌هایی از این دست مقاومت خواهد کرد.»
به گفته مسئولان دراپ‌باکس: «سیاست‌های این کمپانی به گونه‌ای است که به درخواست دولت‌ها تن نخواهند داد و جزئیات درخواست دولت‌ها را هم در "گزارش شفافیت" خود منتشر خواهند کرد.»

۱۳۹۳/۰۴/۲۷

خانه های چند نسلی، راه حل آلمان برای از تنهایی درآوردن مسن ترها


هرچه جمعیت اروپا پیرتر می شود مسائلی مانند انزوا و تنهایی هم بیشتر می شود، در آلمان پیر و جوان شانه به شانه هم برای حل این ممشکل دست به کار شده اند. «خانه های چند نسلی» مراکزی هستند که افراد در سنین مختلف میتوانند به آنجا بیایند و با هم آشنا شوند و ارتباط برقرار کنند.

۱۳۹۳/۰۴/۲۵

شهرام امیری؛ بیش از یک ماه در اعتصاب غذا است

shahram-amiri-saham-news
خانواده شهرام امیری فاش ساختند؛ پیش از بازگشت وی به کشور ، یک ماه در بازداشت بوده اند تا او مجبور به بازگشت شود.
 شهرام امیری پژوهش گر و متخصص رادیو ایزوتوپ‌های پزشکیِ دانشگاه صنعتیِ مالک اشتر (وابسته به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح) ، که خود پیش تر مدعی شده بود در سفر حج عمره به عربستان در خرداد ۱۳۸۸ ، توسط آمریکایی ها ربوده و به آمریکا انتقال داده شده و تحت حفاظت و نگهداری در خانه هایِ امنِ سازمان هایِ امنیتی دولت آمریکا به سر برده است ، پس از آن که از همان خانه هایِ امن ، اقدام به تماسِ اینترنتی و انتشار ویدیوهایی نمود ، حدود ۱۳ ماه بعد از انتشار آن ویدیوها ، در ۲۲ تیر ۱۳۸۹ ، به دفتر حافظ منافع ایران در آمریکا مراجعه کرد و دو روز پس از آن نیز به ایران بازگشت . وی پس از بازگشت به ایران ، مورد استقبال مقامات عالی رتبه وزارت خانه‌های امور خارجه و دفاع قرار گرفت و از وی به عنوان قهرمان ملی تجلیل شد. او اکنون پس از حدود ۳ سال بلاتکلیفی در بند امنیتی زندانِ پادگانِ جی تهران ، بیش از یک ماه است که دست به اعتصاب غذای نامحدود زده .
امیری در‌‌ همان ایام ورود به کشور ، در چندین برنامه زنده تلویزیون ایران حضور یافت و ضمن تشریح جزئیات چگونگی ربایش اش ازعربستان توسط سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا ، اعلام کرد که به مدد الهی و یاری چند دوست معتمد از ایران ، توانسته از دست سازمان سیا و اف بی‌ آی بگریزد و به دفتر حفاظت منافع ایران در واشنگتن پناه ببرد.
شهرام امیری که پیش از آن ، از وی به عنوان دانشمند هسته‌ای پناهنده شده به آمریکا یاد می‌شد ، در تیرماه ۱۳۸۹ ، وقتی نامش بر سر زبان‌ها افتاد که چندین ویدئوی متناقض از وی در فضای سایبری منتشر شد که در تعدادی از آن‌ها اعلام کرده بود ؛ به جهت تحصیل به آمریکا پناهنده شده و مهاجرت کرده است و در تعدادی دیگر نیز اعلام کرده بود که آمریکا وی را ربوده و در صدد بازگشت به کشور است.
امیری به گفته هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت دولت آمریکا ، میهمان دولت آمریکا بوده است و بنا بر خواست خود به آمریکا رفته و از آمریکا هم خارج شده بود. وی چهار ماه پس از بازگشت پر سرو صدایش به ایران ، طبق گفته خانواده‌اش: «ابتدا مقام‌های قضایی او را در یک خانه امن در شرق تهران نگهداری می‌ کردند که دو بار نیز به وی اجازه داده بودند ، در آخر هفته با خانواده اش در یک مجتمع تفریحی – فرهنگی به نام «طلاییه» در شمال شرق تهران دیدار داشته باشد.»
آن زمان به خانواده امیری گفته شده بود که: «هدف از نگهداری وی ، حفاظت از جان شهرام امیری در برابر خطراتی است که نیروهای امنیتی احساس کرده اند ، جانش را تهدید می‌ کند». اما این ملاقات‌ها پس از گذشت یک ماه متوقف شد و بعد‌ها خانواده وی متوجه شدند که شهرام امیری بازداشت و در سلول انفرادی نگهداری می شود و تحت فشار بازجویی قرار دارد. امیری در خلال مدت بازداشت و بازجویی‌اش در زندان حشمتیه تهران ، مورد شکنجه‌های روحی و جسمی قرار گرفت که به واسطه این سوء رفتار‌های بازجویان و ماموران امنیتی – قضایی جمهوری اسلامی ، یک‌ بار نیز به مدت یک هفته ، در بیمارستان ۵۰۴ ارتش در تهران بستری بوده است.
سایت «صبح امروز» برای اولین بار در سال ۱۳۸۹ فاش کرد که ؛ شهرام امیری بازداشت و تحت بازجویی می‌باشد ، خبری که به سرعت منتشر و مورد توجه محافل خبری قرار گرفت ، اما طبق رسم همیشگی مقامات جمهوری اسلامی ، این خبر ابتدا تکذیب و بعد‌ها سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرد ، خبر را نه تائید و نه تکذیب می‌کند ؛ اما چندی بعد از آن ،  سعید جلیلی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی کشور، در مصاحبه با اشپیگل آن‌ را تائید نمود و عنوان کرد: «او در جریان یک سفر خارجی ربوده شده و یک سال را خارج از مرزهای ایران گذرانده ، بعد او برگشته و حالا ما داریم از او تحقیق می‌کنیم که چه اتفاقی برایش افتاده است.»
پس از آن بود که  در خرداد ۱۳۹۱ ، خبری از سوی خانواده وی در اختیار رسانه ها قرار گرفت که نشان می داد وی  به اتهام «تماس و برقراری ارتباط مجرمانه با کشورهای متخاصم و اقدام علیه امنیت ملی و در اختیار گذاردن اطلاعات طبقه بندی شده به دشمن» ، با حکم شعبه هفتم دادگاه نظامی تهران ، به ده سال زندان و پنج سال تبعید به شهرستان خاش محکوم شده است.
خبرنگار سحام  ، پس از آن که موفق به تماس با دادسرای نظامی تهران نشد و روابط عمومی آن دادسرا هم  هیچ گونه اطلاعاتی درباره شهرام امیری مخابره نکرد ، توانست با یکی از افراد خانواده وی ارتباط برقرار کرده و از او درباره وضعیت امیری سئوال کند. وی در پاسخ به این سئوال که اکنون شهرام امیری کجاست و چگونه از حال وی مطلع می شوید ، گفت :« پس از آن چند ملاقات کوتاه که در مجتمع طلاییه تهران به ما می دادند ، از او هیچ خبری نداشتیم تا این که چند ماه بعد که نزدیک عید نوروز سال ۱۳۹۱ بود ، به ما اطلاع دادند که می توانیم به ملاقاتش در زندان حشمتیه برویم ، چند باری به ملاقاتش رفتیم تا این که در شب سال تحویل هم او را با چند مامور به خانه آوردند ، سال تحویل در کنار ما بود و بعد همان روز ماموران برای بار چندم خانه و اتاق کارش را گشتند و چند سی دی و  تعدادی یادداشت و کتابهای وی را با خود بردند. دیگر از او هیچ خبری نشد ، حتی به ما هم دیگر ملاقات ندادند. فقط او هر از گاهی به ما تلفن می کرد و می گفت حالش خوب است و احتیاجی به پیگیری کارهایش ندارد ، اما ما در تیرماه سال ۱۳۹۱ ، در رفت و آمدی که به سازمان قضایی نیروهای مسلح داشتیم ، فهمیدیم او به ده سال زندان و پنج سال تبعید محکوم شده ، نگرانش شدیم و برای او یک وکیل گرفتیم ، اما حتی به وکیل مان اجازه ندادند که به دادگاه برود و وکالت نامه اش را روی پرونده بگذارد. همین طور مستاصل بودیم تا از طریق یکی از دوستان مان توانستیم با آقای احمدی نژاد ملاقاتی داشته باشیم که ایشان قول داد یک هفته ای وی آزاد بشود و نامه ای به ما داد که ببریم سازمان قضایی نیروهای مسلح. نامه را بردیم به قاضی اش دادیم ، وی نامه را خواند و گذاشت داخل پرونده و گفت هفته دیگر بیایید ، چند روز بعدش هم به ما تلفن زدند که برایش لباس بیاورید ، ما خیلی خوشحال شدیم و فکر کردیم قرار است آزاد شود ، برایش لباس بردیم اما هیچ خبری نشد تا این که یک ماه بعد از آن ، در یک روز جمعه ، چند مامور آمدند خانه ما و گفتند فقط بستگان درجه یک سوار ماشین شوند و ما را بردند هتل کوثر ، آنجا بود که شهرام را آوردند و توانستیم در حضور ماموران او را ملاقات کنیم ، حالش خیلی بد بود ، اما مدام می گفت خوب است و نگران نباشید ، تا نیمه های شب آن جا بودیم که بعد به ما گفت همه چی حل شده و به زودی آزاد می شود ، اما دیگر از او خبری نشد.
از او می پرسیم یعنی دیگر هیچ خبری از او تا امروز ندارید ؟
دیگر او را ندیدیم جز سه بار کوتاه ، که ما اتفاقی رفته بودیم به دادگاهش تا از او خبری بگیریم ، که دیدیم آن جاست و قاضی اجازه داد چند دقیقه ای در همان اتاق دادگاه او را ببینیم ، اما این که ملاقات داده باشند یا تلفنی بزند نه ، ما الان نزدیک دو سال است که ملاقات نداشتیم ، تلفن نزده ، در این مدت همه جا رفته ایم ، دفتر آقای خامنه ای چند بار رفته ایم ، دفتر آقای لاریجانی چند بار رفته ایم ، همین هفته پیش رفتیم وزارت دفاع و گفتیم بهرحال ایشان این جا کار کرده ، زحمت کشیده ، خودتان گفتید قهرمان ملی است ، چرا آزادش نمی کنید؟ اما همه می گویند پرونده امنیتی است ، به ما مربوط نیست ! ما واقعا دلگیریم ، ما خیلی زجر کشیده ایم در این چند سال ، شما الان به خانه ما بیایید می بینید هیچ کس حالش خوب نیست ، همه مان دیوانه شدیم به خدا ، ما خیلی دل مان شکسته است از مسئولان ، نه به آن استقبال از شهرام و مصاحبه ها و خبرها ، نه به این دربدری و آوارگی ما !
آخرین باری که شهرام را دیدید ، دقیقا کی بود ؟
اگر بگویم هر روز یکی از اعضای خانواده ما می رود سازمان قضایی دروغ نگفتم ، خیلی وقت ها دیگر ما را اصلا راه نمی دهند داخل ، همان جا بیرون در، داخل خیابان می ایستیم ، بلکه دل شان بسوزد و بگویند بروید داخل ، تا این که دقیقا هفته پیش ، یک شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۳ ، همسرش رفته بود به دادگاه ، آن ها که چیزی نمی گویند ، ولی ما هر از گاهی برایش پول و لباس می بریم و به دادگاه تحویل می دهیم ، این دفعه هم همسرش رفته بود برایش پول و لباس و مقداری میوه ببرد که شهرام را می بیند ، اما نمی گذارند با او حرف بزند ، بر خلاف تمام دفعات گذشته شهرام این بار معترض بوده و از همان راهرو که داشتند او را می بردند ، فریاد می زند من یک ماه است اعتصاب غذا کردم ، پادگان جی هستم ، که خدا می داند در این یک هفته خانه ما عزاست ، هیچ کس اعصاب ندارد ، ما حتی دیروز ناچار شدیم و رفتیم پادگان جی ، اما تا گفتیم امیری چند نفر آمدند و گفتند اگر این جا بایستید ، همه تان را بازداشت می کنیم ، گفتیم بکنید ما آمده ایم برویم پیش شهرام ، که زنگ زدند پلیس ، آمدند ما را به زور سوار ون کردند و گفتند همه تان بازداشت هستید ، بعد بردند تو اتوبان آزادگان ما را ول کردند و رفتند !
بیش از این از او نمی پرسیم و مکالمه را می خواهیم تمام کنیم ، خداحافظی که می خواهیم بکنیم ، می گوید : ما در همه این سال ها ساکت بودیم ، حرفی نزدیم ، گفتیم بگذاریم کار شهرام انجام شود ، اما این رسمش نیست ، مگر شهرام چکار کرده؟ اصلا جاسوس بوده ، مگر جاسوس انسان نیست؟ حق ملاقات ندارد؟ همسرش می گوید راه نمی توانسته برود ، دو نفر زیر بغلش را گرفته بودند ، عکس های شهرام را دیده اید؟ وقتی به ایران آمد ، الان شده یک پاره استخوان ، ما به خدا شکایت می بریم ، خدا شاهد است گفتیم اگر نگذارند او را ببینیم ، همه مان خودمان را آتش می زنیم ، ما خیلی حرف ها داریم که تا حالا نزده ایم ، ما نگفته ایم که چه شد که اصلا شهرام به ایران بازگشت؟ همه ما را اسیری برده بودند ، فقط همین را بگوییم که ما تا حالا هیچ حرفی نزده ایم ، با هیچ کس از آن یک ماهی که بعدش شهرام به ایران آمد حرفی نزدیم ، اما اگر وضع همین جور بماند ، می گوییم که در آن یک ماه چه بر سر ما آوردند تا شهرام به ایران برگشت ! این جا بود که فرد دیگری از خانواده آمد و تقاضای خاتمه مکالمه کرد و گفت فقط دعا کنیم شهرام زودتر کارش درست بشود و خداحافظی کرد !
و این سرنوشت کسی است که قربانی سیاست شده است ، این که امیری چه بوده و چه کرده را هیچ کس نمی داند. این که او مجرم بوده است یا محرم. این که او با پای خود به ایران بازگشته یا به تهدید و اجبار ، هیچ کدام مانع از آن نمی شود که حقوق اولیه یک متهم و زندانی زیر پا گذاشته شود .

۱۳۹۳/۰۴/۲۲

آبجو، حدود ۶ هزار سال پیش در "بین‌النهرین" به وجود آمد. در قرون وسطی کشیش‌ها آبجو تهیه می‌کردند تا با نوشیدن آن راحت‌تر بتوانند روزه‌داری کنند. بنا به اعتقادات آن‌ها نوشیدن مایعات روزه را "نمی‌شکند".

 

 آبجو یکی از پرمصرف‌ترین و قدیمی‌ترین نوشیدنی‌های الکلی است. آبجو حاصل تخمیر نشاسته و انواع دانه غلات از جمله دانه‌ی جو است.


در ابتدا همه مواد به ویژه گندم در آب حل می‌شوند تا جوانه بزنند. این روند چند هفته طول می‌کشد. در این مرحله مالت به دانه‌های ریز تبدیل می‌شود که روی آن آب داغ می‌ریزند. مزه و نوع آب مصرف‌شده در طعم آبجو تاثیرگذار است، به طوری که نمک یا مواد معدنی موجود در آب، مزه آبجو را تغییر می‌دهد. پس از آن جوانه‌های سبزرنگ مالت که خشک ‌شده‌اند جدا می‌شود و با افزودن "دارن"، مالت سبز خالص تولید می‌شود.


استراحت در وان چوبی پر شده از آبجو در شهر براندنبورگ 


به‌وسیله فیلتر‌ها و فرایند‌های جداسازی گوناگون، مخمر آبجو به دست می‌آید. پس از خنک شدن محلول، مخمر آبجو به آن افزوده می‌شود که باعث انجام پروسه تخمیر و پیدایش الکل و در نهایت تولید آبجو می‌شود.


تهیه آبجو از سیب‌زمینی یا از برنج نیز به همان صورت انجام می‌شود. تفاوت آن‌ها با آبجو بدون الکل، یا در تخمیر آن است که باعث تشکیل الکل در آبجو می‌شود که این مرحله را انجام نمی‌دهند یا دراین است که الکل تولید شده در مرحله آخر از آبجو جدا می‌شود. 


نوشیدن آبجو و لذت بردن از آن جزوی از فرهنگ آلمان است

 

آبجو به‌ طور تصادفی حدود ۶۰۰۰ سال پیش در "بین‌النهرین" به وجود آمد.


 در سده‌های میانه کشیش‌ها به تهیه آبجو پرداختند تا با نوشیدن آن راحت‌تر بتوانند تا چند هفته روزه بگیرند.

 

 سال‌ها بعد از تولید آبجو توسط کشیش‌ها، کاسبان و مغازه‌داران به اهمیت فروش آبجو پی بردند و از همان موقع کارگاه‌های مخصوص آبجوسازی تأسیس شد.


 مصر یکی از کشور‌هایی است که در قرون وسطی در آن آبجو تولید می‌شد و به مقدار زیاد به مصرف می‌رسید. 

 

 در کشور باستانی فرعون‌ها و اهرام، مردم با لذت آبجو می‌نوشیدند. این را می‌توان از روی نقوش روی دیوار‌ها و خطوط نقش‌دار آن زمان فهمید. 

 

در میان قوم ژرمن‌ها تهیه آبجو یکی از وظایف زنان بوده است.

 

در قرون وسطی فن آبجوسازی بیش از همه در کلیسا‌‌ها رواج داشته است.


کشیش‌ها با تولید آبجو به مقدار زیاد، با آبجو‌سازی‌‌های کوچک‌تر که توسط مردم عادی تولید و اداره می‌شد، رقابت داشتند.

 

مطابق یکی از اعتقادات قرون وسطی: «مصرف چیزهای آبکی روزه را نمی‌شکند». به همین دلیل آنها به‌خاطر تحمل بهتر روزه، هر روز آبجوهای بهتر و گواراتری تولید می‌کردند.