۱۳۹۲/۰۷/۰۷

پنجاه سالگی نوار کاست؛ روزگار سپری شده مردم سالخورده


نیم قرن پیش وقتی کمپانی هلندی فیلیپس نوار کاست را در شکل امروزی آن به بازار فرستاد شاید کمتر کسی تصور می کرد نوار کاست به زودی بدل به یکی از موثرترین ابزارهای ارتباطاتی موثر در تعاملات فرهنگی- اجتماعی شود که حتی در برخی از کشورها مانند ایران نقش رسانه آلترناتیو را بر دوش بگیرد. در ۳۰ اوت ۱۹۶۳، نوار کاست معرفی شد، پیش از آن البته قالب های دیگری برای ضبط روی نوار مغناطیسی هم وجود داشت ولی همگی بزرگتر، دست و پاگیرتر و کمتر محبوب بودند.
نوار کاست به زودی توسط کمپانی ژاپنی سونی در طول کمتر از پنج سال به تولید انبوه رسید و طبعا دستگاه های پخش و ضبط را نیز با خود به ارمغان آورد، دستگاه هایی که برخلاف صفحه های گرامافون به همگان این اجازه می داد تا با سهولت بیشتری در هر جایی از آن استفاده کنند و البته یک ویژگی منحصر به فرد دیگر نیز داشت و آن امکان ضبط بود، به این ترتیب به زودی این دستگاه های کوچک محبوب خبرنگاران و پژوهشگران نیز شد.
فیلیپس و سایر کمپانی های دیگر به سرعت دست به کار شدند تا موسیقی را روی نوار کاست به مخاطبان عرضه کنند و به این ترتیب انقلابی در عرضه موسیقی روز در اواخر دهه شصت شکل گرفت که به زودی به انحصار صفحه های گرامافون پایان داد.
نخستین نوارهای کاست موسیقی با کیفیت استریو کمتر از یک سال بعد از معرفی نوار کاست به بازار آمدند و در میلیونها نسخه به فروش رفتند.
تقریبا تمام کارخانه های تولید خودرو در اواخر دهه شصت در کنار رادیو، دستگاه پخش نوار کاست را نیز به خودروها افزودند و به این ترتیب بر رونق نوارهای کاست افزودند.
به مرور کیفیت نوارهای کاست افزایش یافت و سیستم‌های کلیک دالبی و کلیک های فیدلیتی ‪(hifi) به آن افزوده شد که به عامل دیگری برای تحت الشعاع قرار دادن صفحه های گرامافون که حالا دیگر یک مدل قدیمی محسوب می شدند، بدل شد
"بازنمایی محبوبیت واکمن در فیلم های موزیکال جوان پسند هالیوودی از جمله فلش دنس (آدریان لین، ۱۹۸۳) فوت لوز (هربرت راس، ۱۹۸۴)، باران ارغوانی (آلبرت مگنولی، ۱۹۸۴) و دهها نمونه دیگر که در واقع دوران اوج مجدد ژانر موزیکال جوان پسند بود نیز به خوبی خود را نشان داد.
در طول دهه هفتاد میلادی تعداد نسخه های فروخته شده آلبوم های گروه ها و خوانندگان پاپ مشهور مانند بی جیز، آبا، بانی ام، اولیویا نیوتن جان، دانا سامر، بلوندی، الویس پریسلی، التون جان، بیلی جول، سوپر ترمپ، نیل دایموند، ایگلز، راد استوارت و خولیو اگلسیاس بر روی نوارهای کاست با میزان فروش صفحات آنها رقابت می کرد.
اما این رقابت در ابتدای دهه ۸۰ با ظهور کلیک واکمن با برتری نوار کاست تقریبا به پایان رسید. کمپانی سونی در سال ۱۹۷۹ واکمن را معرفی و تولید انبوه آن را از ابتدای سال بعد آغاز کرد که به انقلابی در صنعت سرگرمی و پیش زمینه «انقلاب ارتباطات» در دهه هشتاد بدل شد.
واکمن، دستگاه پخش موسیقی با کیفیت استریو کوچک، سبک و قابل حملی بود که امکان گوش کردن به موسیقی را در همه جا فراهم می آورد و در نتیجه مخاطب را از قید مکان نیز آزاد می ساخت.
فروش فوق العاده واکمن ها در طول دهه هشتاد سبب شد تا بازار نوار کاست موسیقی با چنان رونقی روبرو شود که تا پیش از آن بی سابقه بود، بازنمایی محبوبیت واکمن در فیلم های موزیکال جوان پسند هالیوودی از جمله فلش دنس (آدریان لین، ۱۹۸۳) فوت لوز (هربرت راس، ۱۹۸۴)، باران ارغوانی (آلبرت مگنولی، ۱۹۸۴) و دهها نمونه دیگر که در واقع دوران اوج مجدد ژانر موزیکال جوان پسند بود نیز به خوبی خود را نشان داد.
اما ستاره اقبال نوارهای کاست تنها کمتر از ربع قرن از تولد به تدریج با عرضه سی دی ها رو به افول گذاشت، نخستین سی دی ها (صفحه فشرده شده) نیز توسط فیلپس و سونی در سال ۱۹۸۲ عرضه شدند اما تا ظهور دیسک مندر اواسط همان دهه هنوز تحت الشعاع نوارهای کاست بودند.
تنها در پایان دهه هشتاد و اوایل دهه نود میلادی بود که سی دی ها بطور کامل جایگزین نوارهای کاست شدند و فروش نسخه های سی دی آلبوم های موسیقی روز بر روی سی دی از نوارهای کاست فزونی یافت، هر چند که هنوز برخی از کمپانی های بزرگ به عرضه صفحه های گرامافون ادامه می دادند اما تا اواسط دهه نود تقریبا بسیاری از این کمپانی ها ابتدا به عرضه آلبوم های موسیقی روز بر روی گرامافون و سپس نوار کاست پایان دادند.
"نخستین نوارهای کاست پیام ها، سخنرانی ها و سرودخوانی های چریکهای فدایی خلق که با اقبال روزافزون به آنها در میان جوانان و دانشجویان به سرعت دست به دست و تکثیر می شد در دهه پنجاه منتشر شد. در این میان سرودهای مربوط به مبارزه چریکی و سیاهکل و به ویژه نوارهای حمید اشرف که رهبر افسانه ای چریکها به شمار می رفت محبوبیت بسیاری داشت"
با از دست رفتن بازار موسیقی روز، تولید نوار کاست نیز به شدت کاهش یافت و در سالهای نخستین قرن بیست و یکم فیلیپس، سونی و شرکت های بزرگ دیگر تولید کننده نوار کاست به تولید آن خاتمه دادند و به این ترتیب نوار کاست در کمتر از ۴۰ سال عملا به موزه تاریخ ارتباطات پیوست.
اما نوارهای کاست چه ویژگی های انقلابی داشتند که سبک زندگی بسیاری را حداقل برای ربع قرن دستخوش تغییر ساختند، بطور خلاصه می توان گفت:
‫- نوارهای کاست قابلیت ضبط و پخش فوری داشتند.
‫- در دسترس بودند، آنها را می شد از همه جا تهیه کرد.
‫- ارزان بودند و در نتیجه امکان بهره وری از آنها برای همگان میسر بود.
‫- ابزاری برای مستند سازی و ضبط صدای واقعه و شاهد به شمار می رفت.
‫- به راحتی قابلیت تکثیر، پخش و مبادله داشتند.
نوار کاست‌های انقلابی
این ویژگی های منحصر به فرد نوار کاست در برابر سایر ابزارهای ارتباطاتی دیگر بود که توجه به نوار کاست در ایران را نیز به ویژه در شرایطی که خفقان سیاسی و فرهنگی بر کشور حکمفرما بود افزایش داد زیرا در مقایسه با سایر ابزارهای ارتباطاتی که در دهه های چهل و پنجاه خورشیدی قابل دسترسی بود، به نوارهای کاست تمایزی انقلابی می بخشید.
در آن زمان رادیوهای آلترناتیو که از خارج از کشور به پخش برنامه های منظم می پرداختند چندان زیاد نبود و به علاوه این رادیوها مخاطبان محدودی داشتند، تنها رادیو پیک ایران در اواسط دهه پنجاه بود که بطور منظم به پخش برنامه روزانه علیه رژیم شاه می پرداخت و عمر سایر رادیوهای مخالف رژیم بسیار کوتاه و تحت الشعاع مناسبات دیپلماتیک رژیم شاه با کشورهایی بود که فرستنده رادیوها در آن کشورها مستقر بود.
مطبوعات زیر تیغ سانسور علنی و گسترده قرار داشتند و ساواک نه تنها روزنامه نگاران و نوشته های آنان را زیر نظر داشت بلکه گاهی برای زهره چشم گرفتن از روزنامه نگاران به پاپوش دوزی برای آنها نیز می پرداخت و برخی نظیر گلسرخی و دانشیان را به جوخه تیرباران می سپرد.
 

تولید فیلم های کوتاه و تجربی شانزده میلیمتری نیز علاوه بر دردسرهای بسیار برای ظهور و چاپ و مونتاژ عملا از چشم ساواک پوشیده نمی ماند و امکان تولید آثار زیرزمینی از این طریق تقریبا بسیار نامحتمل می نمود.
در این میان، نوار کاست تنها ابزار رسانه ای برای انتشار ایده ها و نظریات مخالف وضع موجود به شمار می رفت از همین رو بود که بسیاری از مخالفان به استفاده از نوارهای کاست و پخش مخفیانه آنها پرداختند.
گذشته از برخی از مخالفان و یا محافل روشنفکری که به پخش محدود سخنرانی ها یا شعرخوانی ها خود روی نوار کاست که معمولا دست به دست می شد می پرداختند، اعضا و هواداران سازمان چریکهای فدایی خلق بیش از همه به استفاده از نوارهای کاست روی آوردند.
نخستین نوارهای کاست پیام ها، سخنرانی ها و سرودخوانی های چریکهای فدایی خلق که با اقبال روزافزون به آنها در میان جوانان و دانشجویان به سرعت دست به دست و تکثیر می شد در دهه پنجاه منتشر شد.
در این میان سرودهای مربوط به مبارزه چریکی و سیاهکل و به ویژه نوارهای حمید اشرف که رهبر افسانه ای چریکها به شمار می رفت محبوبیت بسیاری داشت.
سازمان مجاهدین خلق و سایر نیروهای مخالف حکومت شاه نیز در طول این دهه با استفاده از نوارهای کاست به ترویج ایده های خود می پرداختند.
اما در کنار این شبکه مخفی توزیع «نوارهای انقلابی» یک شبکه علنی نیز وجود داشت که در طول سال انقلابی ۵۷ نقش بسیار برجسته ای ایفاء کرد، یعنی شبکه توزیع نوارهای مذهبی.
بسیاری از سخنرانی های مذهبی و نوحه ها در این شبکه که معمولا دارای نوارفروشی های متعددی در نزدیکی بازار و مناطقی با بافت قدیمی تر در شهرهای بزرگ واقع شده بودند توزیع می شد.
نوارهای آیت الله خمینی تا اواسط پاییز که او به حومه پاریس رفت نقشی اساسی در ترویج دیدگاه مذهبی اصول گرا در آن شرایط ایفا کرد. به گونه ای که برخی از مورخان نوار کاست را یکی از عوامل اصلی پیام رسانی در انقلاب ۵۷ خوانده اند. پیش از آن سخنرانی ها شریعتی بصورت مجاز در دسترس محافل مذهبی غیر سنتی بود.
"بسیاری از سخنرانی های مذهبی و نوحه ها در این شبکه که معمولا دارای نوارفروشی های متعددی در نزدیکی بازار و مناطقی با بافت قدیمی تر در شهرهای بزرگ واقع شده بودند توزیع می شد. نوارهای آیت الله خمینی تا اواسط پاییز که او به حومه پاریس رفت نقشی اساسی در ترویج دیدگاه مذهبی اصول گرا در آن شرایط ایفا کرد."
 
برای نخستین بار پس از شب های شعر انستیتو گوته در پاییز سال ۵۶، اکنون به فاصله کمتر از یک سال مردم به نوارهای بسیاری دسترسی داشتند که بدون توجه به نظارت دولتی و ساواک در دسترس آنها بود؛ از سرودهای انقلابی که توسط کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور تهیه شده بود تا تولیدات زیرزمینی که شامل سرودهایی با مضمون های مذهبی و یا چپ گرایانه بود.
پس از انقلاب اما با توجه به دوره کوتاهی که دستگاه های نظارتی و امنیتی رژیم جدید هنوز کاملا کنترل اوضاع را بردست نگرفته بودند ترانه ها، سرودها و سخنرانی های بسیاری بر روی نوار کاست در دکه های کتابفروشی که در خیابان مصدق (ولی عصر) و روبروی دانشگاه تهران در پایتخت و در خیابانهای اصلی بسیاری از شهرهای بزرگ به فروش می رفت و در دسترس مشتاقان قرار گرفت.
در کنار این نوارهای انقلابی البته نوارهای کاست موسیقی روز غربی نیز در غیاب سرگرمی های دیگر به فروش می رفت که با استقبال بسیار زیادی نیز مواجه بود.
اما از ابتدای سال ۶۰ و پس از سی خرداد همان سال بساط دکه های فروش کتاب و نوار از خیابان ها جمع شد و دوران تازه ای از سرکوب آغاز شد.
این روزها دیگر کمتر اثری از نوارهای کاستی که در دهه شصت ممکن بود جان کسی را به خاطر نگهداری اش به خطر افکند و سر و کارش را با دستگاه های امنیتی بیندازد به چشم می خورد.
نوارهایی که یادآور خاطره جمعی چند نسل بود و اکنون به تاریخ سپرده شده اند، چون یادگاری از روزگار سپری شده مردم سالخورده اما آن پیام ها هنوز در بطن تاریخ جاری هستند، همانگونه که فروغ گفته: تنها صداست که می ماند.

۱۳۹۲/۰۶/۳۱

بیوگرافی آنگلا مرکل؛ زنی برای تمام فصول

اکنون ۱۳ سال است که صدراعظم آلمان، ‌دموکرات مسیحی‌های این کشور را، آرام و بی‌سر و صدا، با از میدان‌به‌‌در بردن تمام مخالفان مذکر خود رهبری ‌کرده است. این زن کارآمد امسال نیز برای سومین بار نامزد این مقام است.
 
 
آنگلا مرکل، ‌صدراعظم آلمان، در زمانه‌ی پرآشوبی حکومت می‌کند. مرکل که تحصیلات خود را در رشته فیزیک در آلمان شرقی به‌پایان رسانده، در مدت ۸ ساله‌ی "خدمت به کشور و مردم"، با دشواری‌های بسیاری روبرو بوده است: یکی از آن‌ها به عنوان مثال، در ماه ژوئن امسال در رابطه با گشایش نمایشگاهی با عنوان "دوران برنز و اروپای بدون مرز" در موزه‌ی "آرمیتاژ" سنت پترزبورگ، رخ داد که می‌توانست بر مناسبات میان آلمان و روسیه ‌تاثیر منفی بگذارد.
ماجرا از این قرار بود که مرکل قصد داشت هنگام گشایش این موزه خواست بازگرداندن آثار هنری پرارزش آلمان را که به "گنجینه‌ی ابرزوالده" (Eberswalde) معروف است، در سخن‌رانی خود مطرح کند؛ امری که ظاهرا به مذاق سیاستمداران کرملین خوش نمی‌آمد. روس‌ها از این‌رو کوشیدند، سخنرانی مرکل را به بهانه‌ی کمبود وقت از برنامه حذف کنند. واکنش آلمان: مرکل در مراسم گشایش موزه‌ی آرمیتاژ شرکت نخواهد کرد و مدت زمان اقامتش در سنت پترزبورگ برای شرکت در همایش بین‌المللی اقتصادی در این شهر کوتاه خواهد شد. این تهدید سیاسی بلافاصله کارگر افتاد و مقامات روسی به خواست صدراعظم آلمان تن در دادند: مرکل در کنفرانس رسانه‌ای پس از سخن‌رانی خود اعلام کرد: «"گنجینه‌ی ابرزوالده" باید به آلمان بازپس داده شود.»
 
مرکل در اروپا مسیر را نشان می‌دهد؛ همراه با اولاند، رئیس‌جمهور فرانسه، و باروسو، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا
 مرکل در اروپا مسیر را نشان می‌دهد؛ همراه با اولاند، رئیس‌جمهور فرانسه، و باروسو، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا
 
شیوه‌ی حکومتی بی‌سر و صدا
از جمله دشواری‌های خارجی‌ای که مرکل در هفته‌‌های اخیر با آن دست به‌گریبان بود، مسئله‌ی گرد‌آوری اطلاعات درباره‌ی شهروندان آلمان و شنود سیاستمداران اتحادیه‌ی اروپا، به ویژه آلمان، از سوی نهادهای امنیتی آمریکا بود. مرکل در این رابطه شگرد‌ دیگری را بکار برد. او ابتدا سکوت کرد و پس از آن که آشکار شد، ‌سازمان امنیت آلمان نیز در این کار دست داشته است، اشتفن زایبرت، سخن‌گوی دولت را به کنفرانس رسانه‌ای فرستاد تا اعلام کند: «ما به روشنی می‌گوییم که شنود دوستان غیرقابل پذیرش است و به‌هیچ‌وجه موجه نیست.»
ادگار ولفروم، ‌تاریخدان نام‌آشنای آلمانی، در باره‌ی شیوه‌ی برخورد مرکل با "مسایل بحران‌زا" می‌گوید: «صدراعظم آلمان ابتدا صبر می‌کند تا بحث و جنجال در مورد این و آن مسئله تمام شود، یعنی هیاهوها و مسایل را نادیده می‌گیرد و دست آخر با نظر اکثریت هم‌صدا می‌شود.» به نظر ادگار ولفروم این خصلت، خود نوعی توانایی سیاسی است که سبب می‌شود، برخی او را تحسین ‌کنند و بعضی دیگر تحقیر.
درباره‌ی اتخاذ و اجرای سیاست‌های "سنجیده" در گستره‌ی اروپا، مرکل همواره راه‌کارهای خود را ‌سرسختانه دنبال کرده و به هر حال نظر خود را به کرسی نشانده است؛ از جمله در مدیریت بحران یورو که عمدتا از ضعف اقتصادی یونان و برخی از کشورهای اروپای جنوبی ناشی شده است. از این‌رو صدراعظم آلمان در این کشورها چهره‌ی محبوبی نیست، هرچند که راه‌کارهای اقتصادی او برای نجات یورو که از سال ۲۰۰۸ پیاده می‌شوند، مورد تایید نهادهای مالی بین‌المللی است.
 
رفتار مرکل با حامی خود هلموت کهل همراه با اعتماد به نفس بود 
 رفتار مرکل با حامی خود هلموت کهل همراه با اعتماد به نفس بود
 
حزب و دولت در چنگ مرکل
برای شناختن آنگلا مرکل باید گذشته و زندگی‌نامه‌ی او را بررسی کرد. واقعیت این است که نقش هیچ صدراعظمی در آلمان، از پس از جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵) تا کنون، این همه ناچیز پنداشته نشده بود که نقش این دختر کشیش برخاسته از آلمان شرقی. شاید سر و وضع نه چندان آراسته و پیراسته‌‌ی او در سال‌های نخست فعالیت‌های سیاسی‌اش، در این میان بی‌تاثیر نبوده است. به نظر کارشناسان، بی‌برنامه‌گی سال‌های اولیه‌ی ریاست او نیز مزید بر علت بود. مرکل در حزب خود بیشتر به عنوان سیاست‌مداری عمل‌گرا ‌شناخته شده است تا یک مبلغ حزبی صاحب رسالت.
ژاکلین بویسن، روزنامه‌نگاری که پیش از صدراعظمی آنگلا مرکل کتابی درباره‌ی او نگاشته، در باره‌ی خصوصیات ویژه‌ی او می‌نویسد: «او با تکیه بر آمار و ارقام و اسناد، آزادانه تصمیم می‌گیرد. اگر دلایل و برهان‌های منطقی ایجاب کنند، مرکل حتی وابستگی‌های ایدئولوژیک و برنامه‌ی حزب را هم نادیده می‌گیرد.»
پس از فاجعه‌ی اتمی فوکوشیما، به عنوان مثال، مرکل که زمانی طرفدار افزایش نیروگاه‌های اتمی در آلمان بود، به هوادار سرسخت تعطیل این نیروگاه‌ها تبدیل شد. این تغییر موضع به ضرر او تمام نشد. برعکس، او یک شبه از مرتبه‌ی سیاسی‌ای که شهرت "دختر هلموت کهل بودن" (صدراعظم پیشین آلمان‌) برای او به ارمغان آورده بود، به جایگاه "مادری ملت آلمان" ارتقاء یافت. خلاصه: آنگلا مرکل، هم حزب و هم دولت را در چنگ دارد. برای پی‌بردن به راز این موفقیت، باید نظری به گذشته‌ی او فکند.
 
مبارزات انتخاباتی سال ۱۹۹۹: مرکل به هنگام دیدار با ماهیگیران دریای بالتیک
 مبارزات انتخاباتی سال ۱۹۹۹: مرکل به هنگام دیدار با ماهیگیران دریای بالتیک
 
دوران آسوده‌خاطری
دوران کودکی و جوانی مرکل در آلمان شرقی بدون دغدغه‌های سیاسی ـ اجتماعی، با آسودگی خیال و به راحتی گذشته است؛ صدراعظم کنونی آلمان مخالف دولت کارگران و دهقانان نبود. البته چند بار می‌بایست به "دستورهای بالایی‌ها" تن در دهد، ولی از این بابت، به نوشته‌ی ژاکلین بویسن، مثل مخالفان دیگر صدمه‌ای ندید. مرکل درباره‌ی زندگی خود در آلمان دموکراتیک گفته است: «در دوران بچگی من، نقطه‌ی پنهان و تاریکی وجود ندارد.» آنگلا مرکل در همین حکومت خیلی زود شیوه‌ی برخورد محتاطانه با دیگران را فراگرفت و یک "شهروند وارد و کارآزموده‌ی" آلمان شرقی شد؛ نه زیاده از حد فرصت‌طلب و نه بیش از اندازه معترض.
توانایی درک، بدون واکنش لحظه‌ای
از ویژگی‌‌های بارز آنگلا مرکل این است که خوب می‌تواند به حرف دیگران گوش دهد. دوستان و آشنایان دوران نوجوانی او، به ژاکلین بویسن گفته‌اند که او به "راحتی می‌تواند با دیگران ارتباط ‌برقرار کند". از خصلت‌های برجسته‌ی دیگر مرکل، توانایی درک و دریافت سریع اوست. با این حال یکی از اعضای حزب، کورت لاوک، که رئیس شورای اقتصادی و نماینده‌ی جناح بانفوذ حزب است، با این خصلت مسئله دارد. او می‌گوید: «مرکل خوب گوش می‌کند، می‌فهمد، مسئله را حلاجی می‌کند، با این حال نتیجه نامعلوم است. چون واکنش او اغلب ناروشن است.» کورت لاوک منافع جناحی در حزب را نمایندگی می‌کند که مرکل بدون در نظر گرفتن خواست‌های جناح دیگر نمی‌تواند به آن‌ها تن در دهد.
 
در آغاز دهه ۱۹۹۰ مرکل وزیر زنان و جوانان بود
 
این ویژگی که آنگلا مرکل خیلی سریع به کنه مسئله پی می‌برد ولی در تصمیم‌گیری عجله به‌خرج نمی‌دهد، بر کسی پوشیده نیست. خود او در این باره می‌گوید: «من لحظه‌ای تصمیم نمی‌گیرم. پدیده‌ها و مسائل را در کل می‌سنجم و در قضاوت‌هایم همیشه به نتیجه‌ی آن‌ها هم فکر می‌کنم.»
گام‌های نخستین در عرصه‌ی سیاست
آنگلا مرکل در سن ۳۵ سالگی و به‌طور تصادفی پا به عرصه‌ی فعالیت‌های سیاسی گذاشت. تازه به عضویت حزب دموکرات مسیحی آلمانCDU درآمده بود که واپسین رئیس دولت آلمان شرقی، لوتار د مزیه، او را به عنوان معاون سخن‌گوی دولت برگزید. می‌گویند مرکل که تا آن زمان عضوی بسیار فعال بود، به یک جاه‌طلب تبدیل شد.
این زن مدبر، در دولت هلموت کهل (۱۹۸۲ـ ۱۹۹۸)، از سال ۱۹۹۴ وزیر "حفاظت از محیط زیست و امنیت نیروگاه‌های اتمی" بود و به عنوان فیزیکدانی آزموده از انجام وظایف خود به خوبی برآمد. با تکیه بر همین تجربیات، این وزیر پیشین که می‌گفت، با اتخاذ روش‌های سنجیده، می‌توان زباله‌های اتمی را بی‌خطر و برای همیشه دفن کرد، پس از فاجعه‌ی اتمی فوکوشیما، تغییر عقیده داد و به یکی از هواداران سرسخت تعطیل نیروگاه‌های اتمی این کشور بدل شد.
مدارج ترقی تا صدراعظمی
 حزب دموکرات مسیحی، هنگامی که هلموت کهل در سال ۱۹۹۸ انتخابات را باخت، در موقعیت دشوار و پیچیده‌ای قرار داشت. آنگلا مرکل از این شرایط بحرانی به سود خود بهره برد و با نشان‌دادن توانایی‌هایش جایگاه خود را در حزب و در عرصه‌ی سیاست آلمان در "آینده‌ی پس از دوره‌ی ۱۶ ساله‌ی کهل" تثبیت کرد. ولفگانگ شویبله که به تازگی به ریاست اتحادیه‌ی احزاب دموکرات و سوسیال مسیحی آلمان (Union) انتخاب شده ‌بود، مرکل را به عنوان دبیرکل حزبCDU برگزید. شعار او در این دوره، "حضور در رسانه‌ها" و مطرح بودن در مطبوعات بود. پس از آبروریزی کشف "صندوق سیاه" در حزب که در سال ۱۹۹۱ فاش شد، مرکل، سرنگونی اخلاقی هلموت کهل و ولفگانگ شویبله را که هر دو در این ماجرا دست داشتند، فراهم آورد و خود مدارج ترقی را یکی پس از دیگری طی کرد.
 
در راه صدراعظمی برای سومین بار؟ 
 در راه صدراعظمی برای سومین بار؟
 
انتخاب دوباره‌ی مرکل در آوریل سال ۲۰۰۰ به ریاست حزب دموکرات مسیحی، یکی از این مدارج بود. او سرانجام در سال ۲۰۰۵ به عنوان نامزد صدراعظمی حزب خود، به این مقام دست یافت. اکنون ۱۳ سال است که او دموکرات مسیحی‌های آلمان را، آرام و بی‌سر و صدا، با از میدان‌به‌‌در کردن تمام مخالفان مذکر خود، رهبری ‌می‌کند.
در این مدت به خوبی ثابت شده است که مرکل از توانایی رهبری بالایی برخوردارست. بیشتر اعضای حزب ولی با سمت و سوی این رهبری موافق نیستند و معتقدند که "هویت حزب" تحت رهبری مرکل خدشه‌دار شده است. به هر حال، این عضو وفادار حزبCDU را نمی‌توان، "روح مجسم یک حزب مردمی محافظه‌کار مسیحی مسلک" خواند.

۱۳۹۲/۰۶/۲۹

در بازار کار آلمان، خارجی‌ها شانس کمتری از آلمانی‌ها دارند

 
در بازار کار آلمان خارجی‌ها برای پیدا کردن شغل شانس کمتری نسبت به آلمانی‌ها دارند. در میان ملیت‌های مختلف، بیشتر عرب‌ها هستند که با مشکل بیکاری مواجه‌اند.
موسسه اقتصاد آلمان به تازگی بر اساس داده‌های اداره کار این کشور، وضعیت شغلی خارجی‌ها و آلمانی‌ها را بررسی و با هم مقایسه کرده است. طبق این بررسی، کسی که به آلمان مهاجرت می‌کند، نسبت به یک آلمانی ‌شانس کمتری برای یافتن کار دارد.
عرب‌ها و بیشترین میزان بیکاری
بر اساس داده‌های جمع‌آوری شده توسط این موسسه، ۵۵ درصد مهاجران لبنانی در آلمان بیکارند و این میزان بالاترین درصد بیکاری در میان مهاجران یک کشور در آلمان است. پس از آن عراقی‌ها با ۴۶ درصد، افغان‌ها با ۵ / ۳۷ درصد و ایرانی‌ها با ۱ / ۳۷ درصد با بیکاری مواجه هستند. پایین‌ترین درصد را مهاجران رومانیایی با ۵ /۷ درصد دارند. در این داده‌ها تنها خارجیانی در نظر گرفته شده‌اند که اجازه اقامت در آلمان را دارند. برای مثال پناهندگان که اجازه کار ندارند در این آمار منظور نشده‌اند. میزان بیکاری خارجی‌ها دو برابر آلمانی‌هاست
درجه بیکاری خارجی‌ها دو برابر آلمانی‌ها‌ست. درجه بیکاری خارجی‌ها دو برابر آلمانی‌ها‌ست.
درجه بیکاری خارجی‌ها دو برابر آلمانی‌ها‌ست.
هولگر شفر، کارشناس امور اقتصاد کاری از موسسه اقتصاد آلمان، به دویچه وله می‌گوید: «اصولا درجه بیکاری خارجی‌ها بسیار بالاتر از آلمانی‌ها‌ست. این میزان دقیقا دو برابر است. در ماه ژوئن ۷ درصد آلمانی‌ها بیکار بودند، اما میزان بیکاری خارجی‌های بدون پاسپورت آلمانی به ۱۴ درصد می‌رسید. بزرگترین گروه مهاجران در آلمان ترک‌ها هستند. بر اساس داده‌های این موسسه، احتمال اینکه یک ترک بیکار باشد، ۲ یا حتی ۳ برابر بیشتر از احتمال بیکار بودن یک آلمانی است. مهاجران کشورهای صنعتی کمتر بیکار می‌مانند
کمترین بیکاری را مهاجرانی دارند که از کشورهای صنعتی می‌آیند، برای مثال فرانسوی‌ها، بریتانیایی‌ها، آمریکایی‌ها و مهاجران کشورهای آسیایی.
به گفته هولگر شفر، برای مثال لهستانی‌ها در بازار کار آلمان موفق هستند. او می‌گوید:«میزان بیکاری لهستانی‌ها تنها کمی بیشتر از آلمانی‌هاست. حتی میزان بیکاری رومانی‌ها هم، که گاه گفته می‌شود برای استفاده از خدمات اجتماعی آلمان به این کشور می‌آیند، از خود آلمانی‌ها کمتر است.»
به گفته هولگر شفر، علت اصلی بالا بودن درصد بیکاری در میان خارجی‌ها در دست نداشتن مدرک تحصیلی است. او می‌افزاید که حدود یک چهارم خارجی‌های آلمان تحصیلات شغلی ندارد. این در حالی است که این رقم در میان آلمانی‌ها تنها ۸ درصد است.

۱۳۹۲/۰۶/۲۶

جشن ملی سینما با حضور ستارگان

مراسم جشن روز ملی سینما  با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس سازمان سینمایی و هنرمندان سینما در باشگاه دیپلماتیک آبگینه برگزار شد.
 جشن روز ملی سینما با حضور وزیر ارشاد، معاونت سینمایی و ستارگان و چهره های برجسته سینمای ایران چون همچون مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، داوود میرباقری، پرویز پرستویی در باشگاه دیپلماتیک آبگینه برگزار شد.
نزدیک به دو هزار نفر از گروه های مختلف سینما در کنار وزیر ارشاد و رئیس سازمان سینمایی در این مراسم حاضر بودند.
مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، داوود میرباقری، کیانوش عیاری،اکبر عبدی، بهمن فرمان آرا، رخشان بنی اعتماد، کیومرث پواحمد، علی معلم، فریدون جیرانی، علیرضا داوودنژاد، بهروز افخمی، پرویز پرستویی، رضا کیانیان، احمدرضا درویش، رضا میرکریمی، پانته آ بهرام، فاطمه معتمد آریا، مهناز افشار، حمید فرخ نژاد، هنگامه قاضیانی، حمید اعتباریان، نیکی کریمی، فریبرز عرب نیا، ماهایا پطروسیان، علی مصفا،سامان مقدم،محمد بزرگ نیا،گوهر خیراندیش، حسن پورشیرازی،مرضیه برومند، مهدی فخیم زاده،علی دهکردی، ناصر چشم آذر، تورج اصلانی، عبدالله اسکندری، سید محمد بهشتی، علیرضا رضاداد، منوچهر محمدی، همایون اسعدیان، مازیار میری، محسن علی اکبری، مسعود اطیابی، سید جمال ساداتیان، منیژه حکمت،جهانگیر کوثری، تورج منصوری، جهانگیر الماسی، حسام نواب صفوی، شهرام حقیقت دوست، محسن تنابنده، شهرام مکری، بیژن امکانیان، فرشته طائرپور، عاطفه رضوی، آهو خردمند، سیروس الوند، ضیا الدین دری، واروژ کریم مسیحی، کامبوزیا پرتوی فریده سپاه منصور، حسین یاری، هوشنگ توکلی، حسین پاکدل، پیمان قاسم خانی، بهاره رهنما، امین تاریخ، منوچهر اسماعیلی، کارن همایونفر، ابولفضل جلیلی، لویی چکناواریان، محمد سریر، آناهیتا نعمتی، طناز طباطبایی، لادن مستوفی، عنایت بخشی، فریدون شهبازیان، ابراهیم مختاری، غلامرضا موسوی،فرهاد توحیدی، تعدادی از چهره های مطرح حاضر در این جشن بودند.
 عکس های حسین ولایتی عکاس مهر، عبدالله میرزاده عکاس ایسنا، محسن شرف الدین عکاس کافه سینما، آرمین کرمی عکاس فارس، اکبر توکلی عکاس ایرنا و حامد ملک پور عکاس تسنیم از این نشست را در زیر می بینید.