۱۳۹۱/۱۱/۱۰

محمد نوریزاد: براستی اگر در سال ۵۷ انقلاب نمی کردیم، اکنون در کدام نقطه و در کجا ایستاده بودیم؟

 

 
ای کاش انقلاب نمی کردیم! 
جرس: در آستانه سالگرد انقلاب اسلامی، محمد نوریزاد، از نویسندگان، انقلابیون و رزمندگان دوران جنگ هشت ساله طی یادداشتی با اشاره به فضا و شرایط حاکم در کشور می پرسد: " براستی اگر در سال پنجاه و هفت انقلاب نمی کردیم، اکنون – در سال نود و یک شمسی – در کدام نقطه و در کجا ایستاده بودیم؟"
  این جهادگر دوران جنگ هشت ساله با عراق، در این یادداشت که پست آخر وبسایتش است، می نویسد: "افسوس که ما انقلابیون، از نعمت عقل، بهره ی فراوانی نداشتیم. و با انقلابی غیرضروری، بختِ مهیا و عنقریبِ خود را تاراندیم. جوری که هم خود را و سرمایه های خود را تباه کردیم، و هم اعتبار خدا و دین خدا را در این ملک فروکاستیم."

متن این نوشته که تحت عنوان "ای کاش انقلاب نکرده بودیم"، منتشر شده، به شرح زیر است:

گفتن این “ای کاش” برای همچو منی بسیار ناگوار است. اما می گویم برای آنانی که درپی انقلابند. معتقدم: دگرگونی های ناگهانی – بی آنکه از رشد و پختگیِ جمعی بهره مند باشند – هدردهنده ی سرمایه های ملی اند. این دگرگونی های ناگهانی، هم جمعیت نخبگان و شایستگان را از پا درمی آورند و به حاشیه می برند، و هم اندوخته های ملی و مالی کشور را ضایع می کنند.
  براستی اگر در سال پنجاه و هفت انقلاب نمی کردیم، اکنون – در سال نود و یک شمسی – در کدام نقطه و در کجا ایستاده بودیم؟

۱ – اگر انقلاب نکرده بودیم، امروز حداقل پنج نیروگاه هسته ایِ پیشرفته در پنج نقطه از کشورمان دایر بود. این نیروگاهها با آنکه پیمانکارانشان آلمانی ها و ژاپنی ها بودند، علاوه بر تأمین برق، سطح علمی ما را خواه ناخواه ارتقا می بخشودند. و همچنین سطح مشاغل حرفه ای و علمیِ متخصصین ما را، و مرتبتِ جهانیِ اندیشمندان ما را.

۲ – اگر انقلاب نشده بود، امروز وزنِ علمیِ دانشگاههای ما در مقایسه با دانشگاههای مطرح خاورمیانه و حتی شرق آسیا، از رتبه و اعتبار قابل اعتنایی برخوردار بود. همچنانکه میانگین سطح علمی دانشگاههای تهران و شریف (آریامهر) و شیراز و اصفهان و مشهد و تبریزدر سال پنجاه و شش بسیار فراتر از سطح علمی دانشگاههای مطرح منطقه بود.

۳ – اگر انقلاب نکرده بودیم، امروزه ظهور چند بچندِ شخصیت های برجسته و نام آور ایرانی در زمینه های علمی و فرهنگی و اقتصادی و هنری، نام ایران را در اذهان مردمان جهان با احترام و تواضع همراه کرده بود. همچنانکه در این سی و سه سال، ما انقلاب کرده ها، عمدتاً از تربیت شدگان و فراورده های علمی و تخصصیِ رژیم گذشته در اغلب زمینه ها سود برده ایم و بر سر جهانیان منت نهاده و فخر باریده ایم. حتی روحانیان انقلاب کرده ی ما نیز تربیت شده در فرهنگ آن دوره بوده اند و از همان فرهنگ بهره ها داشته اند. بهره ای که در این سالها هرگز نصیب کسی نشد. آزادی را می گویم. با همه ی کمبودهایش در آن دوره. و چیزی که نیست در این دوره.

۴ – اگر انقلاب سال پنجاه و هفت صورت نمی پذیرفت، سطح صنعتِ ما با عنایت به شتابی که تا سال پنجاه و هفت گرفته بود، ایران را در تراز کشورهایی چون کره ی جنوبی، و حتماً برتر از ترکیه ی فعلی قرار می داد. در سالهای پس از انقلاب، ما غیرمنصفانه کیفیتِ صنعتِ پیشین را بسیار کوفتیم. که: آن صنعت، صنعت مونتاژ بود. شما بگو اکنون چیست؟ کدام صنعت است که استعدادها را برنیاورد و راه های ناگشوده را پیش روی نیاورد؟ انقلاب اسلامی، مردان و زنان کارآمد خود را از کجا آورد؟ مگر نه این که همگانشان درس آموخته و کارآزموده ی همان دوران بودند؟
 ۵ – اگر انقلاب نمی شد، امروزه کشور ما در بخش صنعت نفت و صنعت پتروشیمی، به یکی از قطب های محوریِ جهان تغییر چهره داده بود. تجربه های ناشی از قدمت صنعت نفت در ایران، و ظهور صنعت نوپای پتروشیمی در این اواخر، می رفت که ایران را ابتدا در منطقه و بعد در کل دنیا، در تراز یکی از قطب های مسلمِ استخراج و تولید فراورده های نفتی قرار دهد.

۶ – اگر انقلاب نمی شد صنایع نظامی ما با همه ی وابستگی اش به آمریکا، کیفیت مطلوب تری می داشت. حداقل این که از صنایع کم کیفیت چینی و کره ای (شمالی) برتر بود. با کارشناسانی که همان صنایع را پشتیبانی می کردند. و با این ترجیح که: مشکل قطعات یدکی نیز نمی داشتیم. هم درصنایع نظامی وهم درسایرصنایع. شاید بصورت ظاهر من خیلی بی رگ و بی غیرت شده ام که وابستگی به حضورخارجیان را نوعی برتری نسبت به وضعیت موجود می دانم. اما کدام استقلال؟ شما بگو استعماریعنی چه؟ این بلایی که روسها برسرما باریده اند مگرآیا استعمارنیست؟ مگر روسها ما را کم دوشیده اند وچیزی درکاسه ی گدایی وبی کیاستی ما ننهاده اند؟ در این سالها ما عمدتاً بر بومی سازی تکنولوژی تأکید کرده ایم و لابد به توفیقاتی نیز نائل آمده ایم. شما بفرما من چگونه نخندم به این عبارتِ بی نوای “بومی سازی دانش هسته ای”؟

۷ – اگر انقلاب نمی کردیم، آبادانی و رفاه عمومی و رونق اقتصادی حتماً بسیار مطلوب تر از امروز بود. به دلایلی که برشمردم. تجلی سرمایه و کار و علم و فرهنگ و هنر، حتماً به معیشت و امنیت و رفاه و رشد می انجامد.

۸– اگر انقلاب نمی شد، روحانیان و اساساً نظام حوزه ها حتماً از امروز مقبول تر و با آبروتر بودند. چرا که روحانیت، در تمام دوره ی پنجاه ساله ی پهلوی، علاوه بر ساماندهی مراتب مذهبی مردم، نقش ناظر منتقدی را داشت که در سمت مردم قرارگرفته بود و حاکمیت باید مراعات همان مردم را – و به تبع مردم مراعات روحانیت را – می کرد. اگرانقلاب نمی کردیم، برای نخستین بار دست روحانیان درتاریخ به خون مردم آلوده نمی شد. وساحتِ آنان به دزدی ودروغ، وترویج ریاکاری وبرآوردن آدمهای کودن نمی آلود. واین البته خسارت کمی نیست. روحانی وآدم کشی؟ به عکس ها وفیلمهای خلخالی ازیکسووچهره ی فلاحیان وحسینیان ازدیگرسوی بنگرید!

۹ – انقلاب اگر نشده بود، خدا و اسلام و قرآن، و پیامبران و امامان و کل مقدسات از امروز خواستنی تر و عمیق تر و دلنشین تر بودند. بهمین خاطر، سطح ایمان و ادب و فرهنگ مردم نیز بسیار فراتر از امروز بود. یعنی مردم، اگر انقلاب نمی شد، به خدا نزدیکتر بودند. و یعنی: انقلاب مردم را از خدا راند و مردم را به سمت نفرتی ناگزیر از مقدسات و مذهب هدایت کرد و آنچه را که باقی گذاشت پوسته ای پوک و آذین شده به شعارهای پوک و سطحیِ مذهبی است. به هیاهوی مداحان و مرثیه خوانان و روضه خوانان و پیدا شدن هفده هزار امامزاده ی تازه تأسیس دقت کنید!

۱۰ – اگر انقلاب نمی شد، رفته رفته در سایه ی فهم وخواست مردم میزان اقتدار رژیم سلطنتی از یکسوی و میزان وابستگی و سرسپردگی اش به اجانب از سوی دیگر کم رنگتر می شد و حتی به حداقل می رسید. و قانون و اجرای قانون سال به سال مظهریت بیشتری می یافت. درست برخلاف رویه ای که در این سی و چهار سال باعث شده ما به معبری از نقطه ی آغازین یک جامعه ی مدنی نیز ورود نکنیم. در یک قلم به زبونی و خفت نمایندگان مجلس دقیق شوید. کجاست “مدرّس”ی که در زمان رضا شاه به تجلی درآمد و از اقتدار او نهراسید؟ و در قلم بعدی به خمیرگونگی دستگاه قضا بنگرید!

۱۱ – اگر انقلاب نمی شد، جنگی درنمی گرفت و بهترین و صادق ترین و قانع ترین جوانان ما شهید و مجروح نمی شدند و سالها به اسارت نمی رفتند و امروز صحیح و سالم در کنار ما بودند و همانها شتاب رشد کشورشان را صد چندان می کردند.

۱۲ – اگر انقلاب نشده بود، امروز حجاب بانوان از اعتبار بیشتری بهره داشت. چرا که آزاد بود و اختیاری. و حتماً حرمت و احترام فراوان تری نیز داشت. برخلاف امروز که متأسفانه با خدشه ی اجبارِ حاکمیت، آسیب بسیار دیده است.

۱۳ – اگر انقلاب نمی شد، حتماً خدای خوب به ما لبخند بیشتری می زد. و راههای کشف نشده را پیش پای ما می گشود. برخلاف امروز که ما او را به خاک انداخته ایم و از جانب او برای خود او و مردم بی پناه و گرفتار این سرزمین تعیین تکلیف می کنیم.
  و اما سخن پایانیِ من: افسوس که ما انقلابیون، از نعمت عقل، بهره ی فراوانی نداشتیم. و با انقلابی غیرضروری، بختِ مهیا و عنقریبِ خود را تاراندیم. جوری که هم خود را و سرمایه های خود را تباه کردیم، و هم اعتبار خدا و دین خدا را در این ملک فروکاستیم.

محمد نوری زاد
 دهم بهمن ماه سال نود و یک

۱۳۹۱/۱۱/۰۹

دی ولت: وقوع انفجار مهیب در تأسیسات هسته‌ای فردو

روزنامه آلمانی "دی ولت" به نقل از یک کارشناس مطلع می‌نویسد که بر اثر یک انفجار مهیب در تأسیسات اتمی فردو، ارتباط ۱۹۰ نفر با جهان خارج قطع شده است. گفته می‌شود ساختمان‌های اطراف این مرکز غنی‌سازی نیز آسیب دیده‌اند.  
یک روزنامه آلمانی به نقل از یک کارشناس ایرانی گزارش داده است که چند روز پیش در تأسیسات هسته‌ای فردو انفجاری مهیب رخ داده و بخشی از این مرکز آسیب شدید دیده است.
  به گزارش ویژه‌نامه روز یکشنبه روزنامه "دی ولت" (۲۷ ژانویه/۸ بهمن)، رضا کهلیلی (در سایت فردو از این فرد با نام خلیلی یاد شده است)، کارشناس امور ایران در گزارشی که در یک سایت آمریکایی منتشر کرده گفته است که او این اطلاعات را از یک همکار پیشین وزارت اطلاعات و امنیت ایران دریافت کرده است.
  بنا به ادعای کهلیلی، انفجار حدود شش روز پیش، یعنی یک روز پیش از انتخابات پارلمانی در اسرائیل رخ داده است و در پی آن تماس حدود ۲۴۰ نفر با دنیای خارج قطع شده است.
  حکومت جمهوری اسلامی ایران نخست وجود تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم فردو را از جامعه جهانی پنهان نگاه داشته بود، ولی سپس وجود آن برملا شد. این تأسیسات در نزدیکی شهر قم قرار دارد و برای آن‌که از حملات نظامی در امان بماند، در اعماق کوه‌ها احداث شده است.
  پس از آن‌که رضا کهلیلی در سایت "شبکه خبری مستقل آمریکا" (wnd.com) در ۲۴ فوریه (۵ بهمن) برای نخستین بار گزارشی در این‌باره منتشر کرد، این گزارش در میان کارشناسان برنامه اتمی ایران بازتابی گسترده یافت.
  دی ولت می‌افزاید که مقام‌های ایران تاکنون خبری در این زمینه منتشر نکرده‌اند و معلوم نیست منابع رضا کهلیلی تا چه اندازه موثق است. حال یک کارشناس دیگر امور ایران که به نوشته این روزنامه تماس‌هایی با سرویس‌های مخفی دارد، در قبال پرسش روزنامه "دی ولت" تأیید کرده که چنین انفجاری واقعا رخ داده است. بر اساس اطلاعات این کارشناس، شمار افرادی که تماس آن‌ها با دنیای خارج قطع شده ۲۴۰ نفر نیست بلکه ۱۹۰ نفر است. 

 
غنی‌سازی اورانیوم در اعماق کوه

به گزارش "دی ولت"، تأسیسات غنی‌سازی فردو یکی از پایگاه‌های اتمی است که بیشترین نگرانی را در جامعه جهانی برانگیخته است. این تأسیسات چنان عمیق در دل کوه قرار گرفته که سنگین‌ترین سلاح‌های پناهگاه‌شکن نیز دشوار بتوانند آن را تخریب کنند. 
از همین رو بود که اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل یک سال پیش هشدار داد، ایران به‌زودی به "منطقه‌‌ی مصون" تبدیل خواهد شد.

این روزنامه می‌نویسد، به نظر می‌آید مهم‌ترین بخش‌های برنامه اتمی ایران در تأسیسات فردو خارج از توان آسیب‌رسانی سلاح‌های اسرائیلی هستند. 
کهلیلی با استناد به منبع خود در میان نیروهای امنیتی ایران که از تأسیسات فردو مراقبت می‌کنند می‌نویسد که این انفجار در حوالی ظهر دوشنبه (۲۱ ژانویه/۲ بهمن) حدود ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه رخ داده است.

این گزارش ادعا می‌کند که انفجار چنان مهیب بوده که ساختمان‌ها را تا شعاع پنج کیلومتری به لرزه درآورده است. در پی آن نیروهای امنیتی ایران تا شعاع ۲۴ کیلومتری حول این تأسیسات، یک کمربند امنیتی ایجاد کرده و ورود به این منطقه ممنوع است.

مسدود شدن مسیر خروج اضطراری تأسیسات

گفته می‌‌شود در پی این انفجار، بزرگراه قم به تهران ساعت‌ها بسته بوده است. تیم‌های امداد و نجات تا روز چهارشنبه تلاش‌کرده‌اند به افرادی که در عمق زمین محبوس شده‌اند، دسترسی یابند ولی موفق نشده‌اند. این انفجار دو آسانسوری را از کار انداخته که به تأسیسات هسته‌ای که در ۹۰ متری عمق زمین احداث شده، راه می‌برد. 
رضا کهلیلی بر اساس اطلاعات دریافتی خود ادعا می‌کند، مسیر خروج اضطراری واقع در جنوب غربی این تأسیسات نیز غیرقابل استفاده شده است. 
روزنامه "دی ولت" می‌افزاید، در صورتی که این اطلاعات موثق باشند، این رخداد مهم‌ترین خرابکاری‌است که تاکنون در تأسیسات هسته‌ای ایران صورت گرفته. 
در سال‌های گذشته چندین دانشمند فن‌آوری هسته‌ای ایران به قتل رسیدند، یک پایگاه نظامی تولید موشک منفجر شد، شبکه برق تأسیسات فردو مدتی قطع شد و کرم کامپیوتری "استاکس‌نت" نرم‌افزار تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم نطنز را آلوده ساخت. 
کهلیلی ادعا کرده که محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهوری اسلامی برای روز سه‌شنبه، وزیر اطلاعات، رئیس سازمان انرژی اتمی و چند مقام‌ بلندپایه دیگر را به یک جلسه اضطراری فراخوانده است.

معرفی رضا کهلیلی

سایت "شبکه خبری مستقل آمریکا" (wnd.com) در آغاز گزارش رضا کهلیلی در معرفی نویسنده نوشته است: «رضا کهلیلی، نویسنده کتاب "زمانی برای خیانت"، در دایره عملیاتی سازمان سیا به‌عنوان جاسوس در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کار می‌کرده و کارشناس امور ضدتروریسم است. وی هم‌اکنون در واحد امنیت ملی و داخلی کار می‌کند که یک نهاد مشورتی مورد تأیید کنگره آمریکا و نهادی مشورتی برای بنیاد دمکراسی در ایران (FDI) است. وی در رسانه‌های ملی و بین‌المللی به‌عنوان کارشناس ایران و امور ضدتروریسم در خاورمیانه حضور پیدا می‌کند.»

۱۳۹۱/۱۱/۰۷

تصویر گلشیفته فراهانی در مجله مُد دبلیو

 

شماره‌ی ماه فبریه مجله معروف مد دبلیو (W magazine) با تصویری از گلشیفته فراهانی، بازیگر ایرانی منتشر می‌شود.
  این مجله معتبر در زمینه مد که بیش از نیم میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش می‌رسد، در کنار تصویر این بازیگر، بیوگرافی از وی ارائه کرده است. هرچند هنوز مشخص نیست که مصاحبه‌ای از گلشیفته در این شماره گنجانده شده باشد.
  مجله W که در سال ۱۹۷۲ توسط جیمز بردلی پایه‌گذاری شده، هم‌اکنون یکی از معتبر‌ترین مجلات مد آمریکا است که در سراسر جهان طرفداران بسیاری دارد. این ماهنامه مد، در تیراژ ۵۰۰ هزار نسخه به چاپ می‌رسد و ۸۰ درصد از خوانندگان آن را بانوان تشکیل می‌دهند.
  یکی از دلایل شهرت این مجله، قطع چاپ آن است. هر صفحه مجله در اندازه ۱۰ در ۱۳ اینچ به چاپ می‌رسد.
 

۱۳۹۱/۱۱/۰۵

انتقال محمدرضا مدحی "نفوذی جمهوری اسلامی" به بند ۳۵۰ زندان اوین

خبرهایی از انتقال محمد رضا مدحی، شخصی که پیشتر با عنوان مامور نفوذی وزارت اطلاعات ایران در میان اپوزیسیون خارج از این کشور از او یاد می شد، به بند ۳۵۰ زندان اوین تهران منتشر شده است.
به گفته یک منبع اگاه به ''العربیه.نت'' مدحی بیش از این در بند ۲۰۹ نگهداری می شد و اکنون پس از اتمام باجویی از او، به بند ۳۵۰ زندان اوین تهران منتقل شده است. بند ۲۰۹ بند امنیتی زندان اوین است که تحت نظارت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران اداره می شود. بند ۳۵۰ اما بندی عمومی است که در آن عمده زندانیان سیاسی نگهداری می شوند.
پیشتر سایت اصولگرای ''بازتاب'' از بازداشت محمد رضا مدحی خبر داده بود. این سایت در این باره نوشته بود: ''آقای مدحی که پیش از این رییس دفتر آقای ارومیان، نماینده سابق مجلس خبرگان رهبری بود، به اتهاماتی نظیر جعل، آدم ربایی و سوء استفاده، محکوم به بیش از بیست سال حبس گردیده بود و با خروج غیرقانونی از کشور، در تایلند به خرید و فروش سنگهای قیمتی می پرداخت."
ابن گزارش ادامه داده بود: " ادعاهای عجیب و غریب مدحی در مورد سفر به آمریکا و ملاقاتهایش، موجب گردید تا ابهامات نسبت به وی افزایش یابد و اکنون که مدتهاست از وی خبری در رسانه ها نیست، خبرنگار بازتاب پس از پیگیری، به نتایج جالبی رسیده است و برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از دستگیری وی خبر می دهند."
این سایت اصولگرا خاطرنشان کرده بود: "در این میان گفته می شود برخی از نهادهای مسئول نظام، از ابتدا با پخش این فیلم مخالف بوده اند و باشگاه خبرنگاران جوان در اقدامی غیرحرفه ای، فیلم مذکور را که هزینه های سنگینی برای نظام داشته، پخش کرده است."
چند ماه پیش تلویزیون جمهوری اسلامی ایران مستندی با عنوان "الماس فریب" پخش کرد که فردی با نام محمد رضا مدحی در آن با عنوان نفوذی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در میان اپوزیسیون خارج از این کشور معرفی شد. در این مستند، مدحی به افشاگری علیه شماری از شخصیت های اپوزیسیون ایران پرداخت.
مدحی در این مستند مدعی شده بود که با هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا هم دیدار کرده است. این ادعا به شدت توسط مقام های آمریکایی تکذیب شد.

۱۳۹۱/۱۱/۰۴

گزارش تحریف نشده‌ی بازدید نمایندگان مجلس از بند ۳۵۰ زندان اوین

بالاخره پس از گذشت سه سال و نیم از بازداشت های گسترده و فله ای فعالان در سال ۸۸ که ساعتی پس از انتخابات آغاز شد و با انفرادی ها و بازجویی های غیر قانونی به برگزاری دادگاه های نمایشی رسیده و به اجرای احکام عجیب و بی چهارچوب انجامید، روز دوشنبه هیئتی چهار نفره از نمایندگان عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نهم از زندان اوین بازدید کردند.
به گزارش کلمه، در این دیدار علیرغم گزارش های تحریف شده و یکسویه ی رسانه های حکومتی، محسن میردامادی دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی، عبدالله مومنی سخنگوی ادوار تحکیم وحدت و سعید مدنی فعال ملی مذهبی زندانیان سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین به شرح جزئیاتی از آنچه در این سه سال بر فعالان سیاسی محبوس گذشته، چه در دوران بازجویی های ابتدایی و چه در ایام سپری کردن دوره ی احکام غیرعادلانه، پرداختند.
بر اساس این گزارش نمایندگان در طول این گفتگوی چند ساله صرفا به یادداشت برداری از سخنان زندانیان سیاسی مشغول بوده و اظهار نظر خاصی نداشته اند.
***
بر اساس گزارش های خبرنگار کلمه، مسئولین زندان در روز بازدید برنامه غذایی هفتگی خود را تغییر دادند و ناهار این روز را با کیفیتی خوب و متفاوت تهیه کردند. آن طور که در چند سال اخیر که زندانیان سیاسی در این زندان بوده اند هیچ گاه چنین غذایی برای زندانیان تهیه نشده بود.
اما اینکه آیا القای کیفیت خوب غذا به بازدیدکنندگان موثر بوده یا خیر را باید در گزارش های رسمی و غیر رسمی اعضای این کمیسیون مشاهده کرد.
این گزارش حاکی است، آنچه در این دو روز از فضاسازی های انجام شده و اخبار کذبی که در رسانه های وابسته به جریان قدرت از زبان میردامادی و بهشتی نقل شده متفاوت است از آنچه واقعا در این بازدید گذشته، اتفاقی که گرچه تلخ است اما نه تنها بی سابقه نیست بلکه در چند سال اخیر بارها و بارها در این رسانه ها مشاهده شده است.
هر چند که ساعاتی پس از بازدید صفر نعیمی رز با اشاره به گلایه‌های فائزه هاشمی در حضور نمایندگان از وضعیت غذای زندانیان واعتراض به وجود دوربین‌های مدار بسته در بند نسوان، گفته که از نظر من غذای زندان اوین از غذایی که ما در خانه می‌خوریم بهتر بود.
نماینده مردم آستارا همچنین مدعی شده که آن‌چه پیش از این زندانیان را به گلایه وا می‌داشت این بود که تخت خواب در زندان به اندازه‌ کافی وجود ندارد و کسانی که به آن‌ها تخت خواب نمی‌رسد ناچار بودند کف خواب شوند که بر اثر آن دچار درد کمر و کلیه می‌شدند اما در حال حاضر همه زندانیان تخت خواب دارند و من پس از این بازدید نام ندامتگاه اوین را هتل اوین می‌گذارم زیرا امکانات آن از هر لحاظ مناسب بود.
سخنانی که بلافاصله با واکنش سایت بازتاب مواجه شد و نوشت: این اظهارات در حالی بیان می گردد که قوه قضاییه می تواند برای راستی آزمایی سخنان این وکیل، وی را تنها به مدت یک روز در هتل اوین مهمان کند.
کسانی که تجربه اقامت در هتل اوین و به خصوص بندهای امنیتی را دارند، به خوبی می دانند اولا در بسیاری از سلول های انفرادی تخت وجود ندارد و ثالثا غذای این بندها با غذای نمایندگان مجلس که هیچ، با غذای کارگران خدماتی مجلس هم قابل مقایسه نیست، هرچند علت آن می تواند کمبود بودجه دستگاه قضایی باشد.
شاید پیش از این هم انتظاری جز این نمی رفت که وقتی پس از گذشت بیش از سه سال و نیم از آغاز روند بازداشت و محاکمه فعالان سیاسی، مطبوعاتی و حزبی که در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ از دو کاندیدای اصلاح طلب میرحسین موسوی و مهدی کروبی حمایت کرده و از اولین قربانیان کودتای انتخاباتی آن سال بودند و در حالی که این اسرای جنبش سبز دوره های سخت بازجویی، شکنجه و زندان های انفرادی طولانی مدت را سپری کرده و عمدتا در حال گذراندن سال های پایانی احکام حبس ناعادلانه خود هستند بازدید هیئتی جز سیستم قضایی از زندان، افشای حقایق برای برخی نگران کننده باشد.
بر اساس این گزارش این هیات چهار نفره از نمایندگان کمیسیون امنیت ملی مجلس نهم متشکل از صفر نعیمی رز، محمدرضا محسنی ثانی، حجت‌الله خدایی سوری و مهدی دواتگری به همراه سهراب سلیمانی مدیر کل زندان های استان تهران، رشیدی رئیس زندان اوین و نیز دو تن از دادیاران و معاونان دادستان تهران در جریان بازدید از بندهای مختلف زندان اوین از جمله بندهای سیاسی و امنیتی این زندان بازدید و با زندانیان سیاسی و امنیتی گفتگو کردند.
***
این هیئت بازرسی در حدود ساعت ۱۰ صبح دوشنبه، روزی که در بند ۳۵۰ موعد ملاقات هفتگی زندانیان سیاسی با خانواده هایشان محسوب می شود، وارد این بند شده و در یکی از اتاق ها که محل نگهداری تعدادی از چهره های زندانی جنبش سبز است و از سوی هیئت بازرسی جهت استقرار انتخاب شده بود، با زندانیان مواجه شده و ضمن گفتگو با آنها به شنیدن اظهارات ایشان پرداختند.
در این بازدید محسن میردامادی، عبدالله مومنی و سعید مدنی به تفصیل و تعداد دیگری از زندانیان سیاسی و امنیتی نیز به طرح برخی از مسایل و مشکلات خود و به خصوص تشریح شکنجه های سختی که بر آنها اعمال شده بود پرداختند.
این هیات ساعت ۱۲ ظهر بند ۳۰۵ زندان اوین را ترک کرد.
***
پس از معرفی هیئت بازدید کننده به زندانیان سیاسی، محسن میردامادی دبیر کل زندانی جبهه مشارکت ایران اسلامی و رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ششم که از ۲۳ خرداد ۸۸ تاکنون در بندهای مختلف زندان اوین از جمله بند ۲ الف تحت نظارت سپاه و بندهای ۷ و ۳۵۰ تخت نظارت سازمان زندان ها در حبس بوده و به تحمل ۶ سال حبس محکوم شده است، به بیان دیدگاه ها و نقطه نظرات خود پرداخت.
میردامادی در ابتدای سخنان خود ضمن ابراز تعجب از بی تفاوتی و انفعال مجلس که باعث شد نمایندگان مجلس پس از گذشت ۴ سال از بازداشت گسترده زندانیان سیاسی اینک برای مسائل آنها به زندان آمده اند با اشاره به عملکرد مجلس ششم اظهار داشت: در آن زمان که من مسئول کمیسیون امنیت ملی مجلس و سیاست خارجی بودم هرگاه دستگیری هایی از دانشجویان و سیاسیون و امثال آنها اتفاق می افتاد بلافاصله مجلس وارد می شد و کاملا در سیر کارها موثر بود.
به گفته ی رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس در آن زمان آقای صفایی فراهانی و آقای ابوترابی فرد مسئول این موارد بودند و پیگیری های آنها در خیلی از منجر به آزادی افراد دستگیر شده و جلوگیری از کارهای برخی از مسئولین قضایی می شد.
محسن میردامادی با اشاره به اینکه اصل برخورد با این زندانیان سیاسی و دستگیری آنان کاملا سیاسی بوده و نه حقوقی، اظهار داشت: مسائل زندانیان سیاسی را در دو بخش: ۱- دوران بازداشت تا زمان محاکمه ۲- دوره ی پس از صدور حکم، می توان ارزیابی کرد. وی گفت: در مسائل قضایی نوعا زندانیان سیاسی از حقوق قانونی متهمان بی بهره بوده اند و ما شاهد احکام غیرقانونی بوده ایم.
این نماینده ی سابق مجلس در ادامه افزود: ما در اینجا افراد بسیاری داریم که تحت انواع شکنجه های روحی و جسمی بوده اند، افرادی هستند که وکیل نداشته اند و یا وکلای آنها نتوانسته اند وظایف قانونی خود را انجام دهند. در بسیاری موارد زندانیان مدت طولانی بدون وجه قانونی در شرایط سخت سلول انفرادی به سر برده اند که همین دوستان حاضر از جمله این موارد بوده اند.
دبیر کل جبهه مشارکت ادامه داد: دادگاه هایی که تشکیل شد فاقد معیارهای قانونی بود در جریان این دادگاه ها مثلا شاهد بودیم که اسامی افراد منتشر شد و اتهاماتی که نه آن زمان ثابت شده بود و نه بعد ها ثابت شد، به آنها نسبت داده شد. کاری که امروز مقامات می گویند نباید انجام شود و در همین پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی اسامی متهمان و تصاویر آنها از رسانه ها پخش نشد. گرچه این کار قانونی است اما در خصوص زندانیان سیاسی خلاف این ادعا عمل شد.
رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس با اشاره به فضای حاکم بر محاکمات زندانیان سیاسی گفت: شرایط این دادگاه ها به گونه ای است که قضات از اصل بی طرفی به دورند و از موضع بی طرفی میان دادستان و متهم داوری نمی کنند و خود قضات یک طرف دعوا هستند.
میردامادی افزود: این قاضی ها کاملا گوش به فرمان بازجویان و عوامل اطلاعاتی هستند. در مواردی بازجوها از روز اول بازداشت به متهمان می گویند که قرار است حکم چه مقدار باشد و در نهایت هم همان میزان حکم از سوی قضات صادر می شود.
وی در ادامه با ذکر نمونه هایی دراین خصوص گفت: پس از دوره ی بازجویی ها، بازجویان خود ما که از سپاه بودند در پاسخ به سخن ما که می گفتیم حکم را شما تعیین می کنید و نه قضات، این مسئله را تایید می کردند.
این زندانی سیاسی جنبش سبز همچنین با اشاره به نفوذ نهادهای امنیتی و برخی قضات تحت امر در امور سازمان زندانها و زندانیان پس از صدور احکام گفت: بطور نمونه در مسئله اخیری که برای جناب قدیانی پیش آمد شاهد بودیم که قاضی صلواتی دستور انتقال غیرقانونی ایشان را صادر کرد و آقای قدیانی را به زندان قزل حصار که هیچ زندانی سیاسی در آن نیست و از امکانات بهداشتی و درمانی محروم است منتقل کرده اند و با توجه به کهولت سن و بیماری شدید ایشان نگرانی جدی در مورد جان ایشان وجود دارد.
میردامادی در بخشی دیگر از سخنان خود با اشاره به وضعیت امروز زندانیان سیاسی که در حال تحمل حبس ناعادلانه خود هستند و مسائل آنها در ارتباط با سازمان زندانهاست، اظهار داشت: در اینجا طبق قانون حقوق و تکالیف متقابلی برای زندانیان و مدیریت زندان شناخته شده است. اما همانگونه که در بازدید خود مشاهده کردید حقوق زندانیان عادی در بندهای دیگر برای زندانیان سیاسی وجود ندارد که از جمله می توان به قطع تلفن بند ۳۵۰ از دو سال و نیم قبل تا کنون و همچنین عدم وجود ملاقات حضوری و مرخصی برای اکثر زندانیان سیاسی اشاره کرد. حقوقی که برای همه ی زندانیان در بندهای دیگر وجود دارد. بطور نمونه در این بند مرخصی زندانیان به ندرت و با فواصل زمانی بسیار است که هیچ نظمی هم ندارد. حتی برخی از آنها مانند آقایان مومنی، بهاور و … قریب به سه سال است از مرخصی محروم بوده اند که در خصوص این تبعیض های آشکار مقامات زندان اظهار می دارند که این موارد در حوزه اختیارات ما نیست و تصمیمات در جای دیگری گرفته می شود.
این استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران همچنین به تهیه و تدوین لایحه جرم سیاسی در کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم پرداخت و با اشاره به مطالعات صورت گرفته در این خصوص گفت: مجرم سیاسی به فرض آنکه مرتکب جرمی شده باشد دارای انگیزه شرافتمندانه است و به این دلیل در همه جای دنیا حقوق ویژه ای فراتر از سایر زندانیان برخوردار است در حالی که در کشور ما به زندانیان سیاسی به مراتب کمتر از یک زندانی عادی است.
میردامادی در پایان صحبت خود به جان باختن هدی صابر اشاره کرد و اظهار داشت: مرگ مرحوم هدی صابر به دلیل کوتاهی مسئولان امر و عدم رسیدگی به موقع به بیماری و سکته قلبی وی اتفاق افتاد.
***
در ادامه این نشست عبدالله مومنی سخنگوی در بند سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم) که از سی ام خرداد ۱۳۸۸ در زندان اوین محبوس بوده و از سوی قاضی صلواتی به تحمل ۵ سال حبس تعزیری غیر قانونی محکوم شده است، با ابراز خشنودی از اینکه برای اولین بار پس از گذشت سه و نیم سال مقاماتی به صورت علنی از سوی نظام به بازدید از وضع زندانیان سیاسی می پردازند و با بیان اینکه امیدی نسبت به ثمربخشی این نوع بازدید ها ندارد، این فرصت را برای بیان بخشی از رفتارهای غیرقانونی که نسبت به زندانیان سیاسی صورت گرفته مناسب دانست .
این زندانی سیاسی جنبش سبز ایران با بیان اینکه بخش هایی از شکنجه ها و فشارهایی که در موقع بازداشت موقت متحمل شده است را در نامه ای سرگشاده خطاب به رهبری بیان کرده است گفت: متاسفانه بیان این مطالب نه تنها موجب پیگرد خاطیان نشد بلکه تنها اثر آن برای شخص خودم محرومیت های بیشتر بوده است.
عبدالله مومنی با بیان اینکه تنها جرمش شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و حمایت از کروبی بوده است گفت: حکم بازداشت جمعی از فعالان سیاسی و مدنی، سه روز قبل از برگزاری انتخابات توسط دادستان وقت تهران قاضی مرتضوی، در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۳۸۸ صادر شده بود که بلافاصله پس از برگزاری انتخابات اجرا شد .
مومنی در پاسخ به اظهار شگفتی و بی اطلاعی دواتگری یکی از اعضا هیئت بازرسی مجلس نسبت به این موضوع ادامه داد: اساسا صدور حکم بازداشت به صورت کلی و قید اسامی کسانی که بایستی دستگیر شوند در لیست پیوست حکم، نقض آشکار قانون آئین دادرسی کیفری است. حال آنکه همه ما می دانیم که صدور چنین حکمی سه روز قبل از برگزاری انتخابات چه معنای سیاسی دارد و حکم در پرونده بسیاری از زندانیان سیاسی از جمله آقایان تاج زاده، میردامادی، بهزاد نبوی، احمد زیدآبادی و … موجود است.
سخنگوی زندانی سازمان ادوار تحکیم در ادامه به فهرستی از موارد نقض قوانین و حقوق متهمان در دوره بازداشت موقت پرداخت و از جمله مواردی همچون بازجویی جانبدارانه بازجویان وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه و نگهداری طولانی مدت در بازداشتگاه و سلول های انفرادی، شکنجه های جسمی، اعمال فشار روحی و تهدید به آزار جنسی، تهدید به بازداشت اعضای خانواده، عدم ارائه حکم بازداشت و یا صدور احکام بازداشت کلی، مبهم و یا دسته جمعی، بازرسی غیر قانونی از محل کار و منزل متهمان و تخریب اموال آنها، اجبار به استفاده از چشم بند در بندهای ۲۰۹ و ۲- الف بر خلاف قانون، فریب متهمان توسط بازجویان و طرح سوالات کلی و مبهم و تفتیش عقیده بر خلاف قانون اساسی، عدم دسترسی به هواخوری و تماس با خانواده و یا وکیل، بازجویی رو به دیوار و … اشاره کرد.
مومنی یکی از مهمترین موارد نقض حقوق زندانیان عقیدتی و سیاسی را دوره طولانی بازداشت موقت و یا فاصله بسیار زیاد رسیدگی در محاکم بدوی و تجدید نظر دانست و گفت: به طور نمونه دارویش گنابادی خود عمدتا وکیل دادگستری هستند و اکنون بدون ارائه هر گونه دلیلی به انفرادی منتقل شده اند، قریب به ۱۷ ماه بدون محاکمه محبوس هستند، در حالی که این مدت از حداقل مجازات پیش بینی شده در قانون بیشتر است که این خلاف قانون آشکار است و متاسفانه اخیرا قاضی صلواتی شخصا در مسئله درمان این زندانیان دخالت کرده و مانع از طی مراحل درمانی آنها می شود.
این زندانی سیاسی دخالت نیروهای امنیتی در امور زندان را یکی از مشکلات جدی زندانیان سیاسی دانست و افزود اخیرا قاضی صلواتی مکررا به اعمال فشار به زندانیان پرداخته و در آخرین نمونه ضمن صدور چند حکم جدید برای جناب آقای قدیانی که تنها به طرح نظرات و انتقاداتش از درون زندان پرداخته و همه ما سوابق پیش از انقلاب وی را می دانیم و ایشان را مردی دلسوز برای انقلاب و کشور می شناسیم که هدفی جز اصلاح امور ندارد، دستور به تبعید ایشان داده است.
این زندانی سیاسی دخالت نیروهای امنیتی در امور زندان را یکی از مشکلات جدی زندانیان سیاسی دانست و افزود اخیرا قاضی صلواتی مکررا به اعمال فشار بر زندانیان پرداخته و در آخرین نمونه ضمن صدور چند حکم جدید برای جناب آقای قدیانی که تنها به طرح نظرات و انتقاداتش از درون زندان پرداخته و همه ی ما سوابق پیش از انقلاب او را می دانیم و ایشان را فردی دلسوز برای انقلاب و کشور می شناسیم که هدفی جز اصلاح امور ندارد، دستور به تبعید ایشان داده است.
عبدالله مومنی ضمن تشریح شرایط غیرقانونی دادگاه های برگزار شده و انتخاب اتهاماتی از جمله اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور را به فعالان سیاسی وعلمی که به صورت علنی فعالیت می کنند را نامتناسب و نوعی سوء استفاده از قانون دانست و در ادامه به صدور احکام جدید و تکراری ……… در این مورد می توان به پرونده آقای دکتر علیرضا رجایی اشاره کرد که به دلیل عضویت در مجموعه ملی مذهبی ها دوبار محکوم شده است. مومنی ادامه داد که ابتدایی ترین حق یک زندانی این است که از مفاد پرونده و حکم محکومیت خود مطلع باشد اما متاسفانه دادگاه های انقلاب حتی از ارائه احکام خود به زندانیان و وکلای آنها خودداری میکنند و ما در حالی سال ها در زندان حبس بوده ایم که حتی حکم محکومیت خود را در دست نداشته ایم. وی افزود در چنین شرایطی وقتی متهم و وکیلش حق مطالعه و دسترسی به پرونده را ندارد چگونه می توانند از خود دفاع کنند؟!
***
پس از اظهارات عبدالله مومنی سعید مدنی پژوهشگر مسایل اجتماعی، جرم شناس و از فعالان ملی مذهبی که از دی ماه سال ۹۰ در بازداشت بود و بیش از ۱۱ ماه در بازداشتگاه نگهداری و تحت بازجویی قرار گرفته با اشاره به سیاست های نادرست کنونی و وضعیت نامطلوب شرایط زندان تاکید نمود.
این فعال سیاسی دربند با اشاره به اینکه در حالی که جمعیت کشور نیم درصد جمعیت دنیا را شامل می شود اما جمعیت زندانیان ایران ۲ درصد جمعیت زندانیان دنیا است و ایران در میان ۱۵۴ کشور دنیا از نظر تعداد زندانی در رده هفدهم قرار دارد، تایید کرد که این سیاست های غلط به تراکم بالای زندانیان در زندان های کشور از جمله زندان اوین منجر شده است. به نحوی که با توجه به متوسط تعداد زندانی در ۱۰۰ هزار نفر جمعیت که در جهان برابر ۱۴۸ زندانی است در ایران این نسبت معادل ۲۲۶ نفر می باشد و از این نظر ایران در بین ۱۵۴ کشور دنیا در رتبه ۳۳ قرار دارد.
در ادامه سعید مدنی با اشاره به اینکه ظرفیت نسبی زندان های کشور بسیار کمتر از تعداد زندانی موجود آن است گفت: با وجود آنکه در سطح جهانی متوسط نسبت تعداد زندانی برابر ۱۲۸ نفر است در ایران بسیار بالاتر و برابر ۲۴۳ می باشد که از بسیاری کشور های همسایه از جمله ترکیه، روسیه، پاکستان، هند و آذربایجان بالاتراست.
سعید مدنی درادامه توضیح داد که با توجه به چنین شاخص های نگران کننده ای بدیهی است که خدمات مسوولان زندان از زندانی ها از کیفیت نازل و بسیار پایینی برخوردار می باشد که از آن جمله می توان در زندان ۳۰۵ به کیفیت نامطلوب غذای زندان، وضع نامناسب بهداشت و نظافت زندان فضای محدود و تراکم بالای زندانیان، عدم امکان بهره مندی زندانیان سیاسی از امکانات رفاهی آموزشی، فرهنگی و ورزشی زندان اوین، محدودیت ملاقات ها و قطع تلفن، اجبار بخش قابل توجهی از زندانیان به پوشیدن لباس فرم، محدودیت در دسترسی به وکیل و وسایل ارتباط جمعی مطبوعات و کتب پرداخت.
***
در این بازدید تعداد دیگری از زندانیان سیاسی و امنیتی نیز به طرح برخی از مسایل و مشکلات خود و به خصوص تشریح شکنجه های سختی که بر آنها اعمال شده بود پرداخته و ساعت ۱۲ هیات بازدید کنند بند ۳۰۵ زندان اوین را ترک گفتند.


ملاقات حضوری مهدی خزعلی با پدر و مادرش

آیت الله ابوالقاسم خزعلی به همراه همسرش در حالی با فرزند زندانی خود مهدی خزعلی در زندان اوین دیدار کردند که وی بیش از ۲۰ روز است که در اعتصاب غذاست و تاکنون بیست کیلو کاهش وزن داشته است.
  به گزارش کلمه در این دیدار که روز گذشته پس از درخواست آیت الله خزعلی برای دیدار فرزندش انجام شد. در این دیدار حضوری که بیش از دو ساعت به طول انجامید، مادر و خواهر مهدی خزعلی هم حضور داشتند.
  ملاقات حضوری با مهدی خزعلی در حالی انجام شد که همسر و دختران وی با این زندانی سیاسی ملاقات حضوری نداشته اند.
بنظر می رسد در ملاقات روز گذشته نیز این روحانی حامی رهبری باز از فرزند خود خواسته است به آنچه او اشتباه می داند اعتراف کند و از اعتراضات مردمی جنبش سبز حمایت نکند.
مهدی خزعلی فرزند این روحانی به گفته خودش در ” مستراحی با ابعاد یک متر در یک متر” در انفرادی است و از نظر جسمی وضعیت نگران کننده ای دارد.
  کاهش وزن، پایین بودن فشار خون، درد کلیه و روده از جمله مواردی است که در حال حاضر این زندانی سیاسی از آن رنج می برد.


۱۳۹۱/۱۰/۲۹

بدون شرح

احوالپرسی در مجلس : بزن قدش
منتخبی از عکسهای روز اینترنت 123
 
آیت‌الله رفسنجانی و مهدی هاشمی در سفر حج
 
حدادعادل و احمدی‌نژاد خندان در کنار هاشمی‌رفسنجانی عبوس

 
 
تقلب ناطق‌نوری از دست آیت‌الله جنتی

۱۳۹۱/۱۰/۲۸

تقدیر قلعه‌نویی از همسرش

مراسم تقدیر از افتخار آفرینان جانباز و معلول، صبح امروز در تالار وحدت تهران در حضور دکتر هاشمی، رئیس سازمان بهزیستی، شیخ الاسلام وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی، زریبافان، معاون رییس جمهور و جمعی از مسئولین سازمان بهزیستی برگزار شد.
قرار بود در این مراسم از تلاش گران عرصه اجتماعی و حامیان سازمان بهزیستی نیز تقدیر بعمل خواهد آید؛ در همین حال امیر قلعه نویی یکی از کسانی بود که از وی تقدیر به عمل آمد.
امیر قلعه نویی به همراه همسرش بر روی سن حاضر شد و گردن آویز اهدایی را با دستان خود به گردن همسرش انداخت و در حضور حاضران از وی تشکر کرد.
 

عکس/خداحافظی احمدی‌نژاد با لاریجانی

۱۳۹۱/۱۰/۲۴

کار بسیار زشت خانمها و آقایان در یک باغ وحش

در یک باغ وحش که در کشور چین واقع شده است، بازدیدکنندگان چینی هنگام بازدید از شیرها اقدام به پرتاب کردن گلوله های برفی به سمت این حیوانات کردند که واقعا انها را ناراحت کردند!
 
باغ وحش
 
باغ وحش
 
باغ وحش
 
باغ وحش
 
باغ وحش
 
باغ وحش

۱۳۹۱/۱۰/۲۱

خودکشی میلیونر در مقابل خانواده!

بیلیونر انگلیسی و صاحب باشکوه ترین هتلهای انگلیس تصمیم گرفت که به دلیل پیری و بیماری،به زندگی خود پایان دهد.
به گزارش سرویس بین الملل انتخاب ؛ "پیتر لورنس اسمیدلی" بهمراه خانواده اش به مرکز خودکشی پزشکی(اوتانازی) رفت و در حضور کشیش و خانواده اش آرام آرام در مقابل دوربین با زندگی وداع کرد.

شیاطین پایتخت در دام

به گزارش تابناک صبح روز چهارشنبه بیش از یکصدو هفتاد نفر از اراذل و اوباش پایتخت که سابقه جرائم متعدد از جمله زورگیری،آدم ربایی،حمل و فروش مواد مخدر را در سابقه رفتارشان دارنددر قالب هشتمین طرح مبارزه با اخلالگران نظم و امنیت در منطقه خزانه تهران توسط پلیس پایتخت در منظر دید مردم و رسانه ها قرار گرفتند.حسین ساجدی نیا فرمانده پلیس تهران با بیان اینکه نشان دادن اوباش در سطح شهر با مجوز مقام قضایی انجام شده است، گفت: عمده دستگیرشدگان دارای جرایم متعددی نظیری زورگیری، کیف قاپی، خفت‌گیری،‌ اوباش‌گری، مزاحمت برای نوامیس و خرید و فروش موادمخدر هستند.وی در خصوص آزادی این افراد شرور و خطرناک در مدت کوتاهی گفت :در طرح قبلی 100خلافکار دستگیر شده‌ و همچنین طی دوهفته گذشته مجموعا 60 نفر دیگر دستگیر شده اند، تنها دو نفر از دستگیر شدگان آزاد شده و مابقی در زندان هستند.شایان ذکر است میانگین سنی این اوباش که اسامی مضحکی بر خود و باندشان از برادران دالتون گرفته تا موشه،موذی،تخم مرغ،فری بی مغز ،داوود خالدار،دمبه،ماژیک سیاه،عقرب بی خطر،خفاش، کرکس،خط خطی گذاشته اند، بیست و پنج سال میباشد و به گفته فرمانده پلیس پایتخت پرونده قضایی آنان بصورت ویژه بررسی خواهد شد و پیش بینی می شود احکام سنگینی برای آنان صادر گردد.
برای مشاهده تصاویر در ابعاد بزرگتر، لطفاً روی آنها کلیک کنید