۱۳۸۹/۰۶/۲۲

حسین علیزاده - دیپلمات مستعفی در فنلاند: من نفر آخر نخواهم بود

حسین علیزاده، کاردار سفارت ایران در فنلاند، دیپلماتی که نفر دوم سفارت جمهوری اسلامی ایران در این کشور بوده، استعفا داده است. او می گوید «به مردم، معترضان به نتایج انتخابات سال گذشته و در راس آنها میرحسین موسوی پیوسته است».آقای علیزاده استعفای خود را اقدامی هم سو با اهداف کمپین سفارتخانه های سبز می داند که از سال گذشته و پس از اقدام مشابه محمدرضا حیدری، دیپلمات جمهوری اسلامی در نروژ، فعالیت خود را آغاز کرد.حسین علیزاده؛ دیپلمات مستعفی جمهوری اسلامی ایران در فنلان به رادیو فردا می‌گوید: من معاون سفارت درهلسینکی بودم. علاوه بر آن در مقاطعی که مسئولیت سفارت به عهده ام بود، به عنوان کاردار موقت خدمت می کردم.شاید نسبت به سایر دوستانی که از کشور بیرون می آیند از نظر موقعیت اداری، موقعیت من مقداری از بقیه متمایز بوده است. اما اینکه چرا [این کار را کردم]؟ می توانم بگویم: چرا نه؟به هر حال ما هم یک سلول از سلول های جامعه ایرانیم. ما هم انسانیم. وجدان داریم. ما اگر چه از سر قضا کارمند دولت شده ایم اما چه می دانستیم که قرار است مغولان بیایند و این طوری حیثیت کشور را به تاراج ببرند؟
بیشتر بخوانید:

به هر حال ما برای سوالات فرزندانمان پاسخی نداشتیم. این‌هه ظلم و فجایع را نمی توانستیم توجیه کنیم. این همه افکار نابخردانه ای که از سوی دولت شاهدیم، به حدی که مجلس هم دارد صدایش در می آید، و اصلا سیستم در حال فروپاشی است. این را نمی توانستیم توجیه کنیم.البته بی پرده بگویم شبکه اجتماعی که مهندس میرحسین موسوی دستورش را داده بودند کماکان در درون وزارت خارجه فعال است.شما به این نکته اشاره کردید که پاسخگوی فرزندانتان نمی توانستید باشید. از تاراج مغولان گفتید. اما پرسشی که ممکن است افکار عمومی بخواهد از شما بپرسد این است که چرا الان و در این مقطع زمانی؟ به هر حال اکنون بیش از یک سال از حوادث پس از انتخابات می گذرد. اگر واقعا چنین دیدگاهی نسبت به دولتی که برای آن کار می کردید داشتید، فکر نمی کنید الان برای اقدام کردن کمی دیر است؟نه خیر. من پاسخ روشنی برای این سوال شما دارم. سرخوردگی که برای من و دیگر دوستان ایجاد شد، لااقل می توانم بگویم این سرخوردگی برای شخص من ریشه در یک سال و نیم گذشته نداشت. من از بدو شکل گیری دولت نهم دیگر تمام امیدهایم را بر باد رفته می دیدم.منتها به هر حال همه تحمل می کردند. تا اینکه این انتخابات جعلی اتفاق افتاد. ما به دلیل تشکیل همان شبکه اجتماعی زیر پوستی در وزارت خارجه، وظیفه خودمان می دیدیم که هر کسی در موقعیت خودش، نقشش را ایفا کند.دستکم شما می توانید تجسم کنید که در سفارتخانه ها، گردش اطلاعات محرمانه و سری در جریان است. بنابر این بروز دادن این اطلاعات به بیرون، یکی از وظایف بسیار مهم بود.تا اینکه بالاخره انجام چنین کار خطیری پنهان نماند، همان طور که ماه زیر ابر پنهان نمی ماند. شما یک باره احساس می کنید که مورد خطر قرار گرفته اید. تهدیداتی را حس می کنید. به ویژه بعد ازحوادث مجلس قبا و حمله به منزل آقای کروبی به این نتیجه رسیدم که شاید برای شخص من ، و برای اعلام استعفایم الان زمان مناسبی است. آقای علیزاده، آقای مهمانپرست گفته اند که ماموریت شما در فنلاند از روز ۲۹ مرداد ماه پایان پذیرفته بوده است. شما در این مورد چه توضیحی دارید؟
به آقای مهمانپرست عرض می کنم فرض می کنیم این چیزهایی که شما به کارمندانتان می بندید درست است. آیا اساسا طرح این مسائل تف سر بالا نیست؟ شما کارمندانی را تربیت می کنید که به اندک بهانه ای سیستم را رها کنند و به بهانه های مختلفی چون دانشگاه و تجارت از دور خارج شوند؟بالاخره نیروهای وزارت خارجه از نیروهای نخبه کشورند. از هزار فیلتر و گزینش رد شده اند، چه طور می شود که از درون سیستم بیرون می آیند؟من نه نفر اول هستم نه مطمئن باشید که نفر آخر هستم. اصلا شما فرض کنید که حرکت ما از غرض ورزی شخصی است. ما می خواهیم در اروپا متمتع شویم و صفا کنیم. اما آقای مهمانپرست من از درد ملت می گویم. مغولان اگر با ما این کار را کردند، مغول بودند.آقای علیزاده، وضعیت استخدامی شما در مقطعی که چنین تصمیمی گرفتید به چه شکل بود؟ بنده کارمند رسمی و تمام وقت با رسته سیاسی وزارت خارجه بودم. نزد دولت فنلاند کتابچه دیپلماتیکش وجود دارد. بنده مقام دوم سفارت جمهوری اسلامی در هلسینکی بودم.بعد از اعلام استعفا، شما به لحاظ امنیتی در چه وضعیتی به سر می برید؟راستش این را خودم هم به خوبی نمی دانم تعبیر درستش این است که «من دل به دریا زدم» ما روزی خودمان بچه هایی را که پناهنده شده بودند دعوت می کردیم، تشویق به برگشتن می کردیم. از آنها دلجویی می کردیم.طبیعتا برای کسی که ۲۱ سال در خدمت وزارت خارجه بوده و آن موقعیت را داشته است، انجام چنین کاری سختی هایی هم دارد. فنلاندی ها متحیرند و می پرسند چطور ممکن است؟ مگر می شود کسی که کاردار سفارت ایران بوده امروز بیاید وبگوید که من یک ناراضی سیاسی هستم؟ این مسئله چطور قابل جمع است؟ نمی توانند آن را تحلیل کنند.شما در ضمن صحبت هایتان فرموید که «من آخرین نفر نخواهم بود» آیا در این مورد اطلاعاتی دارید؟ یا اینکه در جریان فعالیت های زیرپوستی و کمپین سفارتخانه های سبز، که به آن اشاره کردید، در سایر سفارتخانه های جمهوری اسلامی هم قرار است اتفاقاتی از این دست، بیافتد؟یکی از دوستان اخیرا از ایران به اینجا آمده بود. از ایشان در مورد اینکه «اکنون بدنه وزارت خارجه در چه وضعیتی است؟» پرسیدم. گفت ۹۰ درصد نیروهای وزارت خارجه مانند تو فکر می کنند.حالا اگر فرض کنیم که این رقم ۹۰ درصد نباشد و فقط نه درصد از نیروهای وزارت خارجه از شرایط سیاسی موجود ناراضی باشند، در آن صورت شما نباید تعجب کنید که مواردی مانند مورد من اتفاق بیافتد. به همین دلیل است که شما می بینید آقای احمدی نژاد آقای بقایی را به عنوان نماینده ویژه منصوب می کند که هیچ مطالعه ای در زمینه سیاست خارجی نداشته و نه به زبان مسلط است و نه تحصیلات دارد. یا اینکه کسی مثل آقای مشایی را در سمت اخیرش منصوب می کند. طبیعتا می داند که بدنه وزارت خارجه نمی تواند به ایشان اعتماد کند.حیدری: مشوق علی زاده بودممحمدرضا حیدری، دیپلمات سابق ایرانی نیز که در اولین واکنش ها به رویدادهای پس از انتخابات در ایران، مدتی پیش از سمت خود در سفارت ایران در نروژ استعفاء کرد و می گوید مشوق آقای علیزاده بوده، در تایید سخنان او به رادیو فردا می گوید: ایشان بعد از حمایتی که به صورت علنی از جنبش سبز مردم ایران و طرح بحث تقلب در انتخابات کردند، گویا از سوی سفیر ایران در فنلاند تهدید شده بود که این مطالب نباید در سفارت طرح شود.

هیچ نظری موجود نیست: