فرارو:
پایگاه خبری "فارین پالیسی" در گزارشی به مساله حرکت دو کشتی جنگی ایرانی
به سمت آبهای اقیانوس اطلس و ادعاهای مقامهای آمریکایی در این رابطه و
طرح این گمانه زنی که این کشتیها احتمالا حامل سلاح برای ونزوئلا هستند
پرداخته و تاکید کرده که آمریکا بر طبق "حقوق دریاها"، از کوچکترین حقی جهت
ایجاد اختلال در روند ماموریت کشتیهای جنگی ایرانی برخوردار نیست (با
استناد به حق "مصونیت حاکمیت") و اگر چنین کند، بایستی خود را برای پرداخت
هزینههایی گزاف آماده کند.
فارین پالیسی در این رابطه مینویسد: «هفته گذشته "نشریه پولیتیکو" گزارش داد که ظاهرا دو کشتی جنگی ایرانی در راه اقیانوس اطلس قرار دارند. در این رابطه مقامهای امنیت ملی آمریکا شدیدا ابراز نگرانی کردند و به طور خاص به این مساله اشاره کردند که آنها (کشتیهای ایرانی) احتمالا در راه ونزوئلا هستند و قرار است تحریمهای آمریکا علیه کاراکاس را نقض کنند. در این راستا، سناتور "مارک روبیو" از دولت آمریکا درخواست کرده تا مانع از رسیدن کشتیهای مذکور به سواحل ونزوئلا شود. با این حال، هرگونه اقدام آمریکا علیه کشتیهای مذکور غیرقانونی خواهد بود و یکی از بنیانهای اساسی نظم بین المللی را به چالش خواهد کشید: اصلِ “مصونیتِ حاکمیت/ “ sovereign immunity. آمریکا باید بداند که هزینه هرگونه اقدامی تهاجمی آن علیه کشتیهای ایرانی، به شدت بالا خواهد بود. امری که در صورت وقوع، به نحو وحشتناکی ادعاهای آمریکا مبنی بر اینکه حامی حقوق حمل و نقل آزاد دریایی است را به چالش خواهد کشید و از آمریکا تصویر یک نظام سیاسی فریبکار و منافق را به جهانیان نشان خواهد داد.
به گزارش فرارو، ایران و ونزوئلا در دهه گذشته به دلیل مواجه شدن با حجم گسترده تحریمهای آمریکا، روز به روز به یکدیگر نزدیکتر شده اند و از این طریق، تا حدی از شدت فشارهای سیاسی و اقتصادی واشنگتن علیه خود کاسته اند. "تجارت نفت" یکی از مهمترین محورهای رابطه میان ایران و ونزوئلا بوده و دولت آمریکا به همراه برخی متحدان آن در سالهای اخیر چندین کشتی ایرانی را که محموله سوخت داشته و عازم ونزوئلا بوده اند را توقیف کرده اند (حتی کشتیها در برخی موارد تحت پرچمهای دیگر بوده اند). استدلال اصلی آنها هم این بوده که اساسا این کشتیها در حال نقض تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا هستند. با این حال، این مرتبه وضعیت اندکی متفاوت است.
کشتیهای ایرانی که عازم اقیانوس اطلس هستند، عضو نیروی دریایی ایران هستند و بر اساس حقوق بین الملل، کشتیهای جنگی ایران میتوانند به طور مستقیم به آمریکا هشدار دهند که با آنها کاری نداشته باشد و اجازه دهد آنها از اصل "مصونیت حاکمیت" دولتها در جهان استفاده کنند.
حقوق دریاها چه در قالب عرفی و چه متعارف، به کشتیهای جنگی و دیگر کشتیهای دولتی، حق مصونیتِ حاکمیت اعطا میکند. در زمانهای صلح، این مصونیت یک بند و اصل حقوقی کاملا قدرتمند در برابر مداخلات احتمالی یک دولت خارجی است. البته که استثناهایی نیز در این زمینه وجود دارد که به طور خاص در مورد دولتهای ورشکسته، کشتیهای جنگی جعلی، و یا مساله تسلیحات کشتار دسته جمعی صدق میکند. با این حال اینها صرفا مسائلی هستند که روی کاغذ مطرح میشوند و اصلِ مساله که اکنون در مورد ایران مطرح است را تغییر نمیدهد.
معاهده حقوق دریاها، کشتیهای جنگی را به مثابه کشتیهایی تعریف میکند که به نیروهای مسلح کشورها تعلق دارند و تحت هدایت افسران نظامی رسمی کشورهای مختلف قرار دارند و از نظم و نسق نظامی خاصی پیروی میکنند. در این راستا، شاهدیم که دو کشتی جنگی ایرانی که اکنون در راه اقیانوس اطلس هستند، قویا و کاملا با تعریف یک کشتی جنگی، تحت آنچه معاهده حقوق دریاها مطرح میسازد، همخوانی دارند.
معاهده سازمان ملل متحد که آمریکا معتقد است بازتاب دهنده حقوق بین الملل عرفی است، به وضوح به برخی از جلوههای قدرتِ اصل مصونیت حاکمیت دولتها اشاره میکند. در این راستا، مصونیت حاکمیت در در ریاهای بین المللی، حقی مطلق است. بند ۹۵ این معاهده میگوید: "کشتیهای جنگی در آبهای بین المللی از مصونیت کامل برخوردارند و بازیگران خارجی، حق نقض حقوق آنها را ندارند". بند ۹۶ نیز به "کشتیهای عملیاتی و متعلق به دولت ها، مصونیت کامل اعطا میکند. این حق همچنین در مناطق اقتصادیِ اختصاصی هم صدق میکند".
حتی در دریایهای سرزمینی هم مصونیت حاکمیت از یک چشم انداز حمایتی قدرتمند برخوردار است. کشتیهای جنگی از حق "عبور بی ضرر" در دریاهای سرزمینی خارجی برخوردار هستند. دولت ساحلی میتواند قواعدی را برای امنیت دریانوردی وضع کند، اما اساسا هیچ حقی جهت انجام اقدامات تهاجمی علیه آن دسته از کشتیهایی که به مقررات احترام میگذارند ندارند. تا زمانی که کشتی جنگی متعهد به عبور بی ضرر باشد و دولت ساحلی را تهدید نکند، دولت ساحلی میتواند در شدیدترین حالت، تنها به کشتی مذکور دستور دهد تا آبهای سرزمینی آن را ترک کند. در این رابطه، توقیف و یا بازداشت کشتیهای جنگی اساسا مطرح نیست مگر اینکه کشتی جنگی، دولت ساحلی را تهدید کند که در این زمینه، "حق دفاع از خود" کاملا مشروع است و به رسمیت شناخته میشود.
آبهای داخلی از جمله بنادر نیز وضعیت چندان متفاوتی ندارند. البته که یک کشتی جنگی به اخذ اجازه دولت ساحلی جهت ورود به آبهای داخلی نیاز دارد. با این حال حتی در این زمینه یعنی جایی که دولت ساحلی از بیشترین اقتدار برخوردار است نیز، حق "مصونیت حاکمیت"، طبق حقوق بین الملل عرفی، کاملا پذیرفته شده است و از احترام برخوردار است.
در مورد کشتیهای جنگی ایرانی که عازم آبهای اقیانوس اطلس هستند باید گفت تا زمانیکه این کشتیها تهدید به استفاده از زور نکنند، کاملا از حق مصونیت حاکمیت برخوردار هستند و در این رابطه فرقی نمیکند که آنها در آبهای بین المللی، مناطق اقتصادیِ اختصاصی، آبهای سرزمینی، و یا آبهای داخلی باشند. آمریکا حتی اگر کشتیهای ایرانی حامل سلاح نیز باشند، نمیتواند آنها را مورد تعرض قرار دهد. آمریکا باید بداند که بخش عمدهای از تحریمها علیه ایران، تحریمهای یکجانبه این کشور علیه تهران هستند و آمریکا نمیتواند با تکیه بر آنها هر گونه که میخواهد با ایران رفتار کند.
آمریکا باید بداند که هرگونه برخورد آن با کشتیهای جنگی ایرانی، با هزینههای فراوانی برای این کشور همراه خواهد بود. اگر آمریکا علیه کشتیهای جنگی ایران دست به تعرض بزند و قضیه یه یک دادگاه بین المللی کشیده شود، آمریکا به بدترین وجه ممکن شکست خواهد خورد و این مساله موجب تقویت هر چه بیشتر ایران میشود. از سویی، اگر آمریکا بخواهد علیه کشتیهای جنگی ایران دست به اقدامی بزند، باید بداند که نیروی دریاییِ خود را نیز در معرض تهدیدهای گسترده قرار داده و در آینده نزدیک، چین نیز برای خود حق قائل میشود تا کشتیهای جنگی آمریکایی که برای تایوان سلاح میبرند را توقیف و مواخذه کند. استدلال چین نیز این خواهد بود که آمریکا حق ندارد تحریمهای چین علیه تایوان را نقض کند.
هرگونه اقدام آمریکا علیه کشتیهای جنگی ایرانی، عملا نشان میدهد که آمریکا هیچ احترامی برای اصول و مقررات بین المللی قائل نیست و صرفا از قوانین به صورت ابزاری و در راستای منافع خود استفاده میکند. آمریکا باید بپذیرد که برای مواجهه با مساله حرکت کشتیهای جنگی ایران به سمت اقیانوس اطلس، از هیچ ابزاری الا "دیپلماسی" نمیتواند استفاده کند.
مقامهای آمریکایی باید بدانند که کشتیهای جنگی ایرانی کاملا حق دارند که با هرگونه کارشکنی از سوی نیروی دریایی و یا نیرویهای مسلح آمریکا برخورد کنند و به آنها یادآوری کنند که بر اساس قانون حق ندارند کوچکترین مزاحمتی برای کشتیهای ایرانی و حق "مصونیت حاکمیت" آنها ایجاد کنند».
فارین پالیسی در این رابطه مینویسد: «هفته گذشته "نشریه پولیتیکو" گزارش داد که ظاهرا دو کشتی جنگی ایرانی در راه اقیانوس اطلس قرار دارند. در این رابطه مقامهای امنیت ملی آمریکا شدیدا ابراز نگرانی کردند و به طور خاص به این مساله اشاره کردند که آنها (کشتیهای ایرانی) احتمالا در راه ونزوئلا هستند و قرار است تحریمهای آمریکا علیه کاراکاس را نقض کنند. در این راستا، سناتور "مارک روبیو" از دولت آمریکا درخواست کرده تا مانع از رسیدن کشتیهای مذکور به سواحل ونزوئلا شود. با این حال، هرگونه اقدام آمریکا علیه کشتیهای مذکور غیرقانونی خواهد بود و یکی از بنیانهای اساسی نظم بین المللی را به چالش خواهد کشید: اصلِ “مصونیتِ حاکمیت/ “ sovereign immunity. آمریکا باید بداند که هزینه هرگونه اقدامی تهاجمی آن علیه کشتیهای ایرانی، به شدت بالا خواهد بود. امری که در صورت وقوع، به نحو وحشتناکی ادعاهای آمریکا مبنی بر اینکه حامی حقوق حمل و نقل آزاد دریایی است را به چالش خواهد کشید و از آمریکا تصویر یک نظام سیاسی فریبکار و منافق را به جهانیان نشان خواهد داد.
به گزارش فرارو، ایران و ونزوئلا در دهه گذشته به دلیل مواجه شدن با حجم گسترده تحریمهای آمریکا، روز به روز به یکدیگر نزدیکتر شده اند و از این طریق، تا حدی از شدت فشارهای سیاسی و اقتصادی واشنگتن علیه خود کاسته اند. "تجارت نفت" یکی از مهمترین محورهای رابطه میان ایران و ونزوئلا بوده و دولت آمریکا به همراه برخی متحدان آن در سالهای اخیر چندین کشتی ایرانی را که محموله سوخت داشته و عازم ونزوئلا بوده اند را توقیف کرده اند (حتی کشتیها در برخی موارد تحت پرچمهای دیگر بوده اند). استدلال اصلی آنها هم این بوده که اساسا این کشتیها در حال نقض تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا هستند. با این حال، این مرتبه وضعیت اندکی متفاوت است.
کشتیهای ایرانی که عازم اقیانوس اطلس هستند، عضو نیروی دریایی ایران هستند و بر اساس حقوق بین الملل، کشتیهای جنگی ایران میتوانند به طور مستقیم به آمریکا هشدار دهند که با آنها کاری نداشته باشد و اجازه دهد آنها از اصل "مصونیت حاکمیت" دولتها در جهان استفاده کنند.
حقوق دریاها چه در قالب عرفی و چه متعارف، به کشتیهای جنگی و دیگر کشتیهای دولتی، حق مصونیتِ حاکمیت اعطا میکند. در زمانهای صلح، این مصونیت یک بند و اصل حقوقی کاملا قدرتمند در برابر مداخلات احتمالی یک دولت خارجی است. البته که استثناهایی نیز در این زمینه وجود دارد که به طور خاص در مورد دولتهای ورشکسته، کشتیهای جنگی جعلی، و یا مساله تسلیحات کشتار دسته جمعی صدق میکند. با این حال اینها صرفا مسائلی هستند که روی کاغذ مطرح میشوند و اصلِ مساله که اکنون در مورد ایران مطرح است را تغییر نمیدهد.
معاهده حقوق دریاها، کشتیهای جنگی را به مثابه کشتیهایی تعریف میکند که به نیروهای مسلح کشورها تعلق دارند و تحت هدایت افسران نظامی رسمی کشورهای مختلف قرار دارند و از نظم و نسق نظامی خاصی پیروی میکنند. در این راستا، شاهدیم که دو کشتی جنگی ایرانی که اکنون در راه اقیانوس اطلس هستند، قویا و کاملا با تعریف یک کشتی جنگی، تحت آنچه معاهده حقوق دریاها مطرح میسازد، همخوانی دارند.
معاهده سازمان ملل متحد که آمریکا معتقد است بازتاب دهنده حقوق بین الملل عرفی است، به وضوح به برخی از جلوههای قدرتِ اصل مصونیت حاکمیت دولتها اشاره میکند. در این راستا، مصونیت حاکمیت در در ریاهای بین المللی، حقی مطلق است. بند ۹۵ این معاهده میگوید: "کشتیهای جنگی در آبهای بین المللی از مصونیت کامل برخوردارند و بازیگران خارجی، حق نقض حقوق آنها را ندارند". بند ۹۶ نیز به "کشتیهای عملیاتی و متعلق به دولت ها، مصونیت کامل اعطا میکند. این حق همچنین در مناطق اقتصادیِ اختصاصی هم صدق میکند".
حتی در دریایهای سرزمینی هم مصونیت حاکمیت از یک چشم انداز حمایتی قدرتمند برخوردار است. کشتیهای جنگی از حق "عبور بی ضرر" در دریاهای سرزمینی خارجی برخوردار هستند. دولت ساحلی میتواند قواعدی را برای امنیت دریانوردی وضع کند، اما اساسا هیچ حقی جهت انجام اقدامات تهاجمی علیه آن دسته از کشتیهایی که به مقررات احترام میگذارند ندارند. تا زمانی که کشتی جنگی متعهد به عبور بی ضرر باشد و دولت ساحلی را تهدید نکند، دولت ساحلی میتواند در شدیدترین حالت، تنها به کشتی مذکور دستور دهد تا آبهای سرزمینی آن را ترک کند. در این رابطه، توقیف و یا بازداشت کشتیهای جنگی اساسا مطرح نیست مگر اینکه کشتی جنگی، دولت ساحلی را تهدید کند که در این زمینه، "حق دفاع از خود" کاملا مشروع است و به رسمیت شناخته میشود.
آبهای داخلی از جمله بنادر نیز وضعیت چندان متفاوتی ندارند. البته که یک کشتی جنگی به اخذ اجازه دولت ساحلی جهت ورود به آبهای داخلی نیاز دارد. با این حال حتی در این زمینه یعنی جایی که دولت ساحلی از بیشترین اقتدار برخوردار است نیز، حق "مصونیت حاکمیت"، طبق حقوق بین الملل عرفی، کاملا پذیرفته شده است و از احترام برخوردار است.
در مورد کشتیهای جنگی ایرانی که عازم آبهای اقیانوس اطلس هستند باید گفت تا زمانیکه این کشتیها تهدید به استفاده از زور نکنند، کاملا از حق مصونیت حاکمیت برخوردار هستند و در این رابطه فرقی نمیکند که آنها در آبهای بین المللی، مناطق اقتصادیِ اختصاصی، آبهای سرزمینی، و یا آبهای داخلی باشند. آمریکا حتی اگر کشتیهای ایرانی حامل سلاح نیز باشند، نمیتواند آنها را مورد تعرض قرار دهد. آمریکا باید بداند که بخش عمدهای از تحریمها علیه ایران، تحریمهای یکجانبه این کشور علیه تهران هستند و آمریکا نمیتواند با تکیه بر آنها هر گونه که میخواهد با ایران رفتار کند.
آمریکا باید بداند که هرگونه برخورد آن با کشتیهای جنگی ایرانی، با هزینههای فراوانی برای این کشور همراه خواهد بود. اگر آمریکا علیه کشتیهای جنگی ایران دست به تعرض بزند و قضیه یه یک دادگاه بین المللی کشیده شود، آمریکا به بدترین وجه ممکن شکست خواهد خورد و این مساله موجب تقویت هر چه بیشتر ایران میشود. از سویی، اگر آمریکا بخواهد علیه کشتیهای جنگی ایران دست به اقدامی بزند، باید بداند که نیروی دریاییِ خود را نیز در معرض تهدیدهای گسترده قرار داده و در آینده نزدیک، چین نیز برای خود حق قائل میشود تا کشتیهای جنگی آمریکایی که برای تایوان سلاح میبرند را توقیف و مواخذه کند. استدلال چین نیز این خواهد بود که آمریکا حق ندارد تحریمهای چین علیه تایوان را نقض کند.
هرگونه اقدام آمریکا علیه کشتیهای جنگی ایرانی، عملا نشان میدهد که آمریکا هیچ احترامی برای اصول و مقررات بین المللی قائل نیست و صرفا از قوانین به صورت ابزاری و در راستای منافع خود استفاده میکند. آمریکا باید بپذیرد که برای مواجهه با مساله حرکت کشتیهای جنگی ایران به سمت اقیانوس اطلس، از هیچ ابزاری الا "دیپلماسی" نمیتواند استفاده کند.
مقامهای آمریکایی باید بدانند که کشتیهای جنگی ایرانی کاملا حق دارند که با هرگونه کارشکنی از سوی نیروی دریایی و یا نیرویهای مسلح آمریکا برخورد کنند و به آنها یادآوری کنند که بر اساس قانون حق ندارند کوچکترین مزاحمتی برای کشتیهای ایرانی و حق "مصونیت حاکمیت" آنها ایجاد کنند».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر