سرنوشت عجیب یکی از خبرسازترین چهرههای مدیریت سینمایی ایران در سه سال اخیر، آینه تمام نمایی است از عملکرد مدیران فرهنگی دولتی که برای تغییر بسیاری از ساختارهای پایهگذاری شده جمهوری اسلامی سکاندار مسولیت شده بودند.
علیرضا سجادپور که نامش همواره در کنار جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی کشور به عنوان همراه و متحد ثابت قدم در تمام سه سال گذشته مطرح بود، پس از استعفای خبرساز چند ماه پیشش حالا روانه زندان اوین شده تا فاصله میز ریاست تا زندان را با سرعت بسیار عجیبی طی کند.
زمزمههای بروز مشکلاتی برای آقای سجادپور در همان زمان استعفایش در محافل رسانه ای مطرح شده بود اما خودش آن زمان دلیل استعفایش را بازگشت به دنیای تهیه و تولید فیلم عنوان کرده بود.
در فاصله کمتر از چهار ماه مانده به پایان رسمی فعالیت دولت محمود احمدینژاد شرایط فعلی سینمای ایران آشکارا نشان از آشفتگی کامل دارد. نه در حوزه تولید و نه در حوزه عرضه هیچکدام از سیاستهای مدیرانی که از لزوم ساخت ۳۰۰ فیلم در سال و افزایش چند برابری تعداد سالنهای سینما حرف میزدند، به بار ننشسته است.
اشاره او در آن زمان به سوابق گذشته اش در نویسندگی و تهیهکنندگی چند فیلم مهجور مانند «آخرین ملکه زمین» و «عبور از خط سرخ»، پیش از تصدی مسولیت رسمی مدیریتیاش باز میگشت.
علیرضا سجادپور به عنوان همراه جواد شمقدری در کابینه دوم محمود احمدینژاد با هدف تغییر کامل روند حرکتی سینمای ایران و پایه گذاری ساختاری تازه که از آن با تعبیر «ریل گذاری جدید» یاد میکرد، با سمت مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی وارد تیم مدیران دولتی شد. او که تقریبا درباره تمام اتفاقات و مسائل سینمای ایران اظهارنظر میکرد، در پست حساس مدیریت نظارت و ارزشیابی عملا روند تولید سینمای ایران را در اختیار داشت.
سینماگران مختلفی برای گرفتن مجوز ساخت آثار تازه شان مجبور به کلنجار و رویارویی با آقای سجادپور بودند و او که گویی علاقه شدیدی به همین آمد و شدها و مراجعه مطرحترین سینماگران به دفترش داشت، تا جایی که می توانست پیگیر بحث و مرافعه بود. بحثهایی که در مواردی مانند مجادلههای بیپایانش با عبدالرضا کاهانی سازنده فیلمهای هیچ و اسب حیوان نجیبی است، رسانهای هم میشد.
علیرضا سجادپور همچنین در راه تغییر ساختار مدیریت سینما از جمله پایه گذاران تشکیل شورای عالی سینما و همچنین تبدیل معاونت سینمایی به سازمان سینمایی بود. او در این راه البته تلاش میکرد هر موضوع و اتفاقی را طبیعی و عادی جلوه دهد. از توقیف و اصلاح فیلمها گرفته تا تحریم اسکار و بویژه موضوع انحلال خانه سینما که از جمله سرسختترین مدافعان تعطیلی این نهاد صنفی سینمای ایران بود و همواره مدعی فعالیت غیرقانونی این نهاد.
در فاصله کمتر از چهار ماه مانده به پایان رسمی فعالیت دولت محمود احمدینژاد شرایط فعلی سینمای ایران آشکارا نشان از آشفتگی کامل دارد. نه در حوزه تولید و نه در حوزه عرضه هیچکدام از سیاستهای مدیرانی که از لزوم ساخت ۳۰۰ فیلم در سال و افزایش چند برابری تعداد سالنهای سینما حرف میزدند، به بار ننشسته است.
حالا مدیران سینمایی حتی توان اکران فیلمهایی که خودشان مجوز ساختشان را دادهاند در مهمترین سینماهای کشور مانند سینما آزادی را ندارند و این نشان میدهد آنها حتی نزد بخشی از تصمیمگیران حکومت هم جایگاه پیشین را ندارند. در این راه بیشک علیرضا سجادپور سهم عمدهای داشته است.
استعفای او از سمتش در زمانی صورت گرفت که تیم مدیریتی سینمای ایران در حال شدیدترین منازعه با نهاد سازمان تبلیغات اسلامی بود و بعضی رسانهها از جمله خبرگزاری فارس کنار رفتن آقای سجادپور را به این اختلاف مرتبط میدانسند. حالا اما با ایراد اتهامات اخلاقی و رسانه ای به کسی که سرسختانه میکوشید تصویری منطبق بر الگوهای اخلاقی جمهوری اسلامی ارائه دهد، مشخص میشود علاوه بر اختلافات درون حکومتی، مسائل اخلاقی نیز نزد بخشی از مدیران فرهنگی دولت شدت گرفته است.
پیش از اقای سجادپور بازداشت بابک خانیان مشاور اجرایی پیشین معاونت سینمایی به اتهامات مشابه تائید کننده همین گمانهها بود. بازداشتی که حتی از سوی غلامحسین محسنیاژهای هم تائید شد.
تیم مدیریتی سینمای ایران که در سه سال گذشته اقداماتشان با استقبال سینماگران همراه نبود حالا در ماههای پایانی در سراشیبی شگفتانگیزی آمیزه کم سابقهای از بی کفایتی و سقوط اخلاقی و مالی را پدیدآوردهاند.
علیرضا سجادپور که نامش همواره در کنار جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی کشور به عنوان همراه و متحد ثابت قدم در تمام سه سال گذشته مطرح بود، پس از استعفای خبرساز چند ماه پیشش حالا روانه زندان اوین شده تا فاصله میز ریاست تا زندان را با سرعت بسیار عجیبی طی کند.
زمزمههای بروز مشکلاتی برای آقای سجادپور در همان زمان استعفایش در محافل رسانه ای مطرح شده بود اما خودش آن زمان دلیل استعفایش را بازگشت به دنیای تهیه و تولید فیلم عنوان کرده بود.
در فاصله کمتر از چهار ماه مانده به پایان رسمی فعالیت دولت محمود احمدینژاد شرایط فعلی سینمای ایران آشکارا نشان از آشفتگی کامل دارد. نه در حوزه تولید و نه در حوزه عرضه هیچکدام از سیاستهای مدیرانی که از لزوم ساخت ۳۰۰ فیلم در سال و افزایش چند برابری تعداد سالنهای سینما حرف میزدند، به بار ننشسته است.
اشاره او در آن زمان به سوابق گذشته اش در نویسندگی و تهیهکنندگی چند فیلم مهجور مانند «آخرین ملکه زمین» و «عبور از خط سرخ»، پیش از تصدی مسولیت رسمی مدیریتیاش باز میگشت.
علیرضا سجادپور به عنوان همراه جواد شمقدری در کابینه دوم محمود احمدینژاد با هدف تغییر کامل روند حرکتی سینمای ایران و پایه گذاری ساختاری تازه که از آن با تعبیر «ریل گذاری جدید» یاد میکرد، با سمت مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی وارد تیم مدیران دولتی شد. او که تقریبا درباره تمام اتفاقات و مسائل سینمای ایران اظهارنظر میکرد، در پست حساس مدیریت نظارت و ارزشیابی عملا روند تولید سینمای ایران را در اختیار داشت.
سینماگران مختلفی برای گرفتن مجوز ساخت آثار تازه شان مجبور به کلنجار و رویارویی با آقای سجادپور بودند و او که گویی علاقه شدیدی به همین آمد و شدها و مراجعه مطرحترین سینماگران به دفترش داشت، تا جایی که می توانست پیگیر بحث و مرافعه بود. بحثهایی که در مواردی مانند مجادلههای بیپایانش با عبدالرضا کاهانی سازنده فیلمهای هیچ و اسب حیوان نجیبی است، رسانهای هم میشد.
علیرضا سجادپور همچنین در راه تغییر ساختار مدیریت سینما از جمله پایه گذاران تشکیل شورای عالی سینما و همچنین تبدیل معاونت سینمایی به سازمان سینمایی بود. او در این راه البته تلاش میکرد هر موضوع و اتفاقی را طبیعی و عادی جلوه دهد. از توقیف و اصلاح فیلمها گرفته تا تحریم اسکار و بویژه موضوع انحلال خانه سینما که از جمله سرسختترین مدافعان تعطیلی این نهاد صنفی سینمای ایران بود و همواره مدعی فعالیت غیرقانونی این نهاد.
در فاصله کمتر از چهار ماه مانده به پایان رسمی فعالیت دولت محمود احمدینژاد شرایط فعلی سینمای ایران آشکارا نشان از آشفتگی کامل دارد. نه در حوزه تولید و نه در حوزه عرضه هیچکدام از سیاستهای مدیرانی که از لزوم ساخت ۳۰۰ فیلم در سال و افزایش چند برابری تعداد سالنهای سینما حرف میزدند، به بار ننشسته است.
حالا مدیران سینمایی حتی توان اکران فیلمهایی که خودشان مجوز ساختشان را دادهاند در مهمترین سینماهای کشور مانند سینما آزادی را ندارند و این نشان میدهد آنها حتی نزد بخشی از تصمیمگیران حکومت هم جایگاه پیشین را ندارند. در این راه بیشک علیرضا سجادپور سهم عمدهای داشته است.
استعفای او از سمتش در زمانی صورت گرفت که تیم مدیریتی سینمای ایران در حال شدیدترین منازعه با نهاد سازمان تبلیغات اسلامی بود و بعضی رسانهها از جمله خبرگزاری فارس کنار رفتن آقای سجادپور را به این اختلاف مرتبط میدانسند. حالا اما با ایراد اتهامات اخلاقی و رسانه ای به کسی که سرسختانه میکوشید تصویری منطبق بر الگوهای اخلاقی جمهوری اسلامی ارائه دهد، مشخص میشود علاوه بر اختلافات درون حکومتی، مسائل اخلاقی نیز نزد بخشی از مدیران فرهنگی دولت شدت گرفته است.
پیش از اقای سجادپور بازداشت بابک خانیان مشاور اجرایی پیشین معاونت سینمایی به اتهامات مشابه تائید کننده همین گمانهها بود. بازداشتی که حتی از سوی غلامحسین محسنیاژهای هم تائید شد.
تیم مدیریتی سینمای ایران که در سه سال گذشته اقداماتشان با استقبال سینماگران همراه نبود حالا در ماههای پایانی در سراشیبی شگفتانگیزی آمیزه کم سابقهای از بی کفایتی و سقوط اخلاقی و مالی را پدیدآوردهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر