۱۳۹۰/۰۲/۱۷

سوت پایان برای احمدی‌نژاد؟

کاظم صدیقی، امام جمعه تهران در نماز جمعه روز جمعه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران را تلویحا تهدید کرد که اگر از رهبری اطاعت نکند، نه تنها وزیران آقای احمدی نژاد از او تبعیت نمی کنند، بلکه ممکن است همسرش هم بر او حرام شود .
آقای صدیقی سال ها پیش از آنکه امام جمعه تهران شود یکی از چهره های نزدیک به رهبر ایران بود که بسیاری از نزدیکان رهبر ایران در جلسات موعظه اش شرکت می کردند و او را فردی با ویژگی های معنوی مورد پسند جمهوری اسلامی توصیف می کردند .
روشن است که آقای احمدی نژاد تا دو سال دیگر از نظر قانونی می تواند رئیس جمهوری باشد، اما در حالی که تا یک سال پیش بحث بر سر این بود که رییس جمهوری بعدی هم ممکن است کسی از نزدیکان آقای احمدی نژاد باشد، حالا منتقدان درون حکومتی رییس جمهوری زمزمه های برکناری او را از حرف های درگوشی و ممنوعه به حوزه رسانه های دولتی کشانده اند .
نشانه های به راه افتادن روند برکناری در افق سیاسی ایران پدیده آشنایی است. درست مثل حرکت گوی برفی، از بالا به راه می افتد و به تدریج همه آنهایی که می خواهند در حکومت بمانند به آن می پیوندند .
این بار و برخلاف بحران های پیشین که به حذف رقبای رهبران ایران انجامید، رهبر ایران با رقبایی روبه روست که قدرت خود را پیش از رقبای حذف شده پیشین برآورد می کنند .
یک سخنرانی که اخیرا در یوتیوب منتشر شده و اسفندیار رحیم مشایی رییس دفتر رییس جمهوری ایران را در حال خط و نشان کشیدن برای منتقدان خود نشان می دهد، نشان از آن دارد که این بار رقبای رهبر ایران محکم تر از آقای خاتمی بر مواضع خود ایستاده اند و همانند آقای هاشمی رفسنجانی نگران عقبه ضربه پذیر خود نیستند .
صرف نظر از خلق و خوی آقای احمدی نژاد که بسیاری را قانع کرده است که او تا آخرین سنگر در برابر رهبری ایران مقاومت خواهد کرد و بازنده ای از پیش معلوم نیست، ظاهرا زمینه هایی سیاسی هم وجود دارد که نشان می دهد این بار رهبر ایران راه آسانی در پیش نخواهد داشت .
در ماجرای برکناری کسانی مانند مهدی بازرگان، نخست وزیر دولت موقت پس از انتخابات، ابوالحسن بنی صدر، نخستین رییس جمهوری پس از انقلاب و آیت الله حسینعلی منتظری، قایم مقام رهبری ایران در آن زمان هم همین روند برکناری رخ داد .
یک سخنرانی که اخیرا در یوتیوب منتشر شده و اسفندیار رحیم مشایی رییس دفتر رییس جمهوری ایران را در حال خط و نشان کشیدن برای منتقدان خود نشان می دهد، نشان از آن دارد که این بار رقبای رهبر ایران محکم تر از آقای خاتمی بر مواضع خود ایستاده اند و همانند آقای هاشمی رفسنجانی نگران عقبه ضربه پذیر خود نیستند .در دوران رهبری آیت الله خامنه ای، پس از آنکه رهبر ایران در برابر انتخابات دوم خرداد و پیروزی محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری غافلگیر شد، زمینه سازی برای مقابله با اصلاح طلبان کلید خورد .
نشانه های نگرانی دستگاه های امنیتی و سپاه پاسداران از بر سر کار آمدن اصلاح طلبان را می شد در اقدامات قهرآمیزی مانند سرکوب اعتراضات دانشجویی ۱۸ تیر ۱۳۸۷ و ترور سعید حجاریان، مشاور وقت آقای خاتمی و یکی از نظریه پردازان اصلاحات در ایران دید .هنگامی که در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ آقای احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهوری انتخاب شد، صدای اعتراض مهدی کروبی و اکبر هاشمی رفسنجانی دو کاندیدای دیگر ریاست جمهوری به جایی نرسید .

البته چندان هم دور از ذهن نبود که اعتراض به جایی نرسد. انتخابات را اصلاح طلبان برگزار کردند و نامه نوشتن به خدا تنها راه پیش روی آقای هاشمی رفسنجانی بود. انتخابات را دولت محمد خاتمی برگزار کرده بود که ترجیح داده بود در برابر گزارش های مربوط به تقلب در انتخابات سکوت کند و پس از او تنها مرجع رسیدگی به شکایت آقای خامنه ای بود که هیچ کس نمی توانست ادعا کند که از انتخاب آقای احمدی نژاد خشنود نیست .
آقای خاتمی به طور مسالمت آمیز از قدرت کنار رفت، اما پس از او چهره های شناخته شده اصلاحات در احزاب و تشکل های سیاسی و روزنامه نگاران مستقل یا اصلاح طلب هدف آسانی بودند برای حذف و بازداشت و آزار و فشار ممتد دستگاه های امنیتی حکومت .
باز هم یک دستور العمل شناخته شده در جمهوری اسلامی به کار بسته شد: اول رهبران شناخته شده را برکنار کن و بعد به سراغ چهره های بعدی برو و بی سرو صدا آنها را حذف کن .
آخرین باری که این فرمول اجرا شد در ماجرای اعتراضات پس از انتخابات بود، اگرچه این بار این روند از آغاز مسالمت آمیز نبود و به قیمت ده ها کشته و هزاران زندانی و بیش از یک سال تعقیب و گریز برای چهره های فعال مدنی و سیاسی منتقد دولت تمام شد .
همان طور که در زمان بر سر کار بودن اصلاح طلبان چهره هایی مانند محمد تقی مصباح روحانی متنفذ و مورد حمایت رهبر ایران زمینه های عقیدتی برکناری اصلاح طلبان را فراهم کرد، در ماجرای به زیر کشیدن آقای احمدی نژاد هم روحانیون صاحب منصب و نزدیک به شورای نگهبان زمینه سازی عقیدتی را شروع کرده اند .
خطبه های نماز جمعه آقای صدیقی نشان می دهد که این بار رهنمودی که به امامان جمعه داده شده است نه سخن گفتن در رد رهبران اعتراضات پس از انتخابات که سخن گفتن علیه فردی است که به گفته منتقدان رهبر ایران برای برسرکار آوردنش بخش مهمی از سرمایه تاریخی جمهوری اسلامی را قربانی کرد .
یاران آقای احمدی نژاد به آمار رسمی اعلام شده در انتخابات استناد می کنند و او را منتخب مردم ایران می دانند، اما شاید بیش از این طرفداران آقای احمدی نژاد روی این واقعیت حساب می کنند که سرکوب خشونت بار اعتراضات پس از انتخابات دامنه مخالفت با رهبر ایران و بی اعتمادی بسیاری از طرفداران سنتی را گسترده تر کرد .
شاید منازعه اخیر بر سر افشای نقش رمال ها و جن گیر ها در زمینه سازی روانی در درون حلقه های حامی آقای احمدی نژاد تلاشی باشد برای جدا کردن آقای احمدی نژاد از طیف هایی که از او حمایت می کردند .آقای احمدی نژاد شاید نگران این نباشد که مردم حملات طرفداران آقای خامنه ای را جدی بگیرند چون می داند که اگر آقای خامنه ای می توانست با حرف های خود حمایت اجتماعی لازم را ایجاد کند نیازی به سربازانی مانند آقای احمدی نژاد و هواداران او نداشت .
بخش عمده ای از گروه های فشاری که به طور سنتی سربازان رهبر ایران در حذف رقبا بودند و در قالب بسیج و گروه های حزب اللهی و یا لباس شخصی ها سازمان داده می شدند در شمار هواداران آقای احمدی نژاد بوده اند و در طول سال های گذشته زیر فشار تبلیغات خاص مذهبی و فرقه ای طرفداران آقای احمدی نژاد بوده اند .
این گروه از هواداران آقای احمدی نژاد همچنان در سازمان های امنیتی، نظامی و نظارتی ایران صاحب قدرت هستند و باز هم به لحاظ اجرایی انتخابات پیش روی مجلس را برگزار می کنند .
شاید منازعه اخیر بر سر افشای نقش رمال ها و جن گیر ها در زمینه سازی روانی در درون حلقه های حامی آقای احمدی نژاد تلاشی باشد برای جدا کردن آقای احمدی نژاد از طیف هایی که از او حمایت می کردند .
به نظر می رسد که این بار همان طور که امام جمعه مشهد گفته است رهبر ایران به جای رقبای بیرونی با خودی هایی طرف است که خود را بر اساس همان ارزش هایی مدعی می دانند که تاکنون رهبر ایران آنها را نمایندگی می کرد .
اما اگر این بار رهبر ایران این سربازان ولایت را حذف کند می تواند روی سربازان تازه ای حساب کند؟ اگر با وجود همه این ابهام ها رهبر ایران سوت پایان بازی را به صدا در آورده باشد، می توان این طور حساب کرد که نگرانی از قدرت گرفتن بیشتر آقای احمدی نژاد مهم تر از دیگر نگرانی هاست؟

هیچ نظری موجود نیست: