۱۳۹۰/۰۱/۲۸

شخصا جايگاهي به نام مقام معظم رهبري نمي شناسم!

گزارشي از دادگاه وبلاگ نويس زنداني محمد رضا پورشجري كه مقاله هاي خود را با نام سيامك مهر انتشار مي داد جهت انتشار در اختيار “فعالين حقوق بشر و دمكراسي در ايران” قرار داده شده است. او دادگاه را به محاكمه اين رژيم تبديل نمود.لازم به ياد آوري است آقاي پورشجري در 21 شهريور ماه با يورش مامورين وزارت اطلاعات دستگير شد و به بند سپاه شكنجه گاه وزارت اطلاعات در زندان گوهردشت كرج منتقل شد. متن دفاعيه محمد رضا پورشجري :20 آذر 89 بدون اطلاع قبلي اولين جلسه به اصطلاح دادگاه رسيدگي به اتهامات من در شعبۀ 2 دادسراي انقلاب كرج برگزار شد كه به همه چيز شباهت دارد به غير از دادگاه. واژۀ داد در فرهنگ ايران از ارجمندي بسياري برخوردار است معناي ژرف آن با آنچه در نظام استبداد اينجا به عدالت ترجمه شده هرگز برابر اين دادگاه جايگاهي كه در آن مديريت جامعه به داد مردم مي رسد و حقوق آزاديهاي طبيعي مردم را كه از سوي قدرت مداران مورد تجاوز و تضيع قرار گرفته اعاده مي كند.
اما در جمهوري اسلامي دادگاه بويژه وقتي كه به جرائم سياسي و عقيدتي رسيدگي مي كند ابزار سركوب مخالفان و معترضان به وضع موجود است و نهادي است كه گويا به جهت حفظ قدرت و انحصارات گروه اقليت حاكم بنا شده است.
امروز به 2 اتهام من رسيدگي مي شد توهين به مقام معظم رهبري و ارتباط با سايتهاي ضد انقلاب . در ابتدا عرض كردم كه در دورۀ 37 سالۀ پهلوي دوم و در دورۀ 32 سال حكومت استبداد ديني هرگز هيچ دادگاه و محكمۀ كه صلاحيت داشته و شايسته بوده باشد به اتهاماتي از جمله اتهامات سياسي و وجداني و عقيدتي رسيدگي نكرده است و من اين جلسه را به عنوان دادگاه به رسميت نمي شناسم زيرا كه از حداقل وجاهت قانوني برخورد دار است،هيئت منصفه حضور ندارند ،من وكيل ندارم و نمايندگان رسانه ها نيز غايب هستند.
اما بدليل اينكه من هر از فرصتي جهت راز بيان انديشه ها و آراء خود استفاده مي برم از اين موقعيت ناخواسته نيز بهره مي جويم و عليرغم بي اعتبار دانستن اين مجلس به عنوان دادگاه از نوشتارهاي خود دفاع مي كنم.
در مورد توهين به مقام معظم رهبري بايد عرض كنم من شخصي ،شيخي ،جايگاهي به اين نام نمي شناسم. اگر منظور فرد خودكامه و ستمگر و ديكتاتوري است كه براي حفظ قدرت انحصارات خود با زور و قهر و خشونت حكومت مي كند و مخالفان و معترضان خود را در زندانها با شكنجه به قتل مي رساند و در بيابانها به گلوله مي بندد از حق طبيعي هر شهروندي از ايشان به دشنام يعني به نام بد ياد كنند.
در مورد اتهام ارتباط با سايتهاي مجازي ضد انقلاب عرض كردم طبق ماده 19 اعلاميۀ حقوق بشر هر قانون اساسي و موضوعي بايد قطعا با روح و متن آن هماهنگ بوده باشد و هر گز روح و مبناي آن را نقض نكرده و اعتبار خود را از آن كسب كند كسب اطلاعات و آگاهي از هر منبع و مرجعي انتشار اطلاعات و انديشه ها بدون استثناء در امور مسلم بشر شناخته شده و … جهت تبادل افكار حق خود مي دانم كه با هر فرد و گروه و نحوۀ فكري ارتباط داشته باشم و بر اساس حق آزادي بيان كه مادر آزاديها است و هيچ فرد و مقام و قدرتي نمي تواند اين حق را از من سلب نمايد.
حرفهاي آخر:
پس در خارج از موضوع دادگاه بطور دوستانه براي حضار عرض كردم كه من محصول جمهوري اسلامي هستم ،من ساخت حكومت اسلامي ام ،رژيم استبداد ديني خود مسئول توليد آدم هاي با انديشه هاي مثل من است .همانطوري كه اين رژيم 7 ميليون معتاد،بيش از 3 ميلين مواد فروش ،چند ميليون زن خياباني توليد كرده است به همان نسبت نيز چند ميليون كفر گو متنفر از تمامي عربده هاي اسلام حاكمان ستمگر توليد كرده است.پيش از تسلط ضد انقلاب در سال 57 اگر مجموع نوشتها و كتب انتقادي و ضد اسلامي را جمع آوري مي كرديم يك جعبه كوچك را پر نمي ساخت اما اكنون يك كتابخانه عمومي هم گنجايش كتابها و مقالات و پژوهشهاي انتقادي و اسلام ستيز را ندارد .
سيامك مهر، محمد رضا پور شجري سابق
آذر 89
زندان رجايي شهر

هیچ نظری موجود نیست: