۱۳۹۰/۰۱/۲۲

امیرعباس هویدا در روز ۱۸ فروردین ۱۳۵۸ همزمان با پایان جلسه دادگاه، به پایان زندگی خود رسیده بود.

نحوه برگزاری دادگاه و جزئیات نامعلوم و نامکشوف آن، نظر آیت الله خمینی درباره نحوه سئوال برانگیز اعدام او، تلاش اعضای دولت موقت برای جلوگیری از این اقدام و اجرای سریع حکم که بدون فرصت فرجام خواهی انجام شد، یکی از مباحث بحث برانگیز تاریخ معاصر ایران بوده است.
روزنامه های تهران یک روز پس از پایان دادگاه و اجرای حکم، از "اعدام" هویدا خبر دادند اما چندی نگذشت که معلوم شد بر خلاف سنت مرسوم نه تنها هنگام عصر به زندگی هویدا خاتمه داده شده است که او بر اثر شلیک چند گلوله در حالی که از جلسه دادگاه خارجش می کردند در میانه راه و به شکل غافلگیرانه ای تیرباران شده است.
روزنامه کیهان یک روز پس از این وقایع، گزارشی از دادگاه منتشر کرد که جلسه دوم و آخر رسیدگی به اتهامات هویدا بود و به عنوان سندی که بخشی از جزئیات و نحوه دادرسی را روشن می کند، قابل تامل است.
این گزارش با عنوان "جزئیات تازه محاکمه و اعدام هویدا در دادگاه انقلاب اسلامی" در روزنامه کیهان ۱۹ فروردین ۱۳۵۸ منتشر شده است که عینا می آید.
"امیرعباس هویدا به دلیلی ارتکاب جرایمی چون افساد فی‌الارض، خیانت به ملت، شرکت مستقیم در فعالیت‌های جاسوسی به نفع غرب و صهیونیسم، قیام علیه امنیت و استقلال کشور با تشکیل کابینه‌های دست‌نشانده آمریکا و انگلیس، پرداخت درآمدهای ملی حاصله از نفت به شاه سابق، فرح و ممالک وابسته به غرب و شرکت مستقیم در قاچاق هروئین در فرانسه ساعت ۷:۲۵ دقیقه دیروز اعدام شد.
شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی تهران ساعت ۲:۳۰ دقیقه بعدازظهر دیروز با تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید رسمیت یافت و امیرعباس هویدا که یک شلوار مخمل کرم رنگ و کت "جیر" به تن داشت با قیافه‌ای مغموم در برابر قضات دادگاه قرار گرفت. در سالن دادگاه، حدود ۵۰ تماشاچی، خبرنگار، عکاس و فیلمبردار حضور داشتند و سکوت محض، فضای دادگاه را فرا گرفته بود. هویدا پس از ورود به دادگاه، در حالی‌که سعی می‌کرد خونسردی خود را حفظ کند با رئیس و اعضای دادگاه، سلام و احوالپرسی کرد و سپس در جایی که برای او معین شده بود نشست.
ابتدا رئیس دادگاه با اشاره به اولین جلسه محاکمه هویدا که پیش از عید تشکیل شد و بنا به درخواست متهم به عنوان تنفس معوق ماند، گفت: آقای هویدا، شما در جلسه قبل از چگونگی اتهامتان مطلع شدید و در پاسخ به اتهامات وارده، سیستم حاکم بر جامعه را مقصر دانستید. جلسه امروز، ادامه همان جلسه است. برای آنکه بار دیگر از اتهاماتی که به شما نسبت داده شده است آگاه شوید و از خود دفاع کنید، نماینده دادسرای انقلاب اسلامی مجددا کیفرخواست صادره از سوی دادستان را جهت شما می‌خواند.
آنگاه، نماینده دادسرای انقلاب اسلامی به قرائت کیفرخواست پرداخت و طی آن هویدا را مفسد فی‌الارض و خائن به ملت دانست.
نماینده دادستان: آقای هویدا، در حکومت ۱۳ ساله خود نه تنها به ملت خیانت کردید، بلکه باعث شدید که اجنبی بر سرنوشت ملت ما حاکم شود. در زمان صدارت شما کشاورزی ایران به نابودی کشیده شد و صنعت که بایستی روز به روز رونق می‌گرفت، تبدیل به صنعت مونتاژ شد که از کشورهای سرمایه‌داری تغذیه می‌کرد.
با برنامه‌های طول صدارت شما آزادی از ملت ایران سلب شد و فضای کشور ما را خفقان و سانسوری احاطه کرد که بر اثر آن هیچکس قادر نبود حرف‌هایش را بزند و نویسندگان و روزنامه‌نگاران ناگزیر بودند حقایق را به نفع رژیم شاه سابق که شما عامل اجرای فرامین و دستورهایش بودید، تحریف کنند.
هویدا: ما در سیستمی بودیم که همه‌کس در آن سیستم در خدمت رژیم بودند. هر برنامه‌ای که دولت مجری آن بود بوسیله گروهی که به عنوان کارشناس در وزارتخانه‌ها بودند طرح‌ریزی می‌شد و بوسیله وزیر آن وزارتخانه به دولت پیشنهاد می‌شد. دولت هم آن را یا تصویب می‌کرد و یا تصویب آن را به مجلسین واگذار می‌نمود.
در آن سیستم به عقیده من، مجلس سنا و شورای ملی بودند که نمی‌بایست قوانین ضدمردمی را تصویب می‌کردند. اگر دولت، خلاف قانون عمل می‌کرد این وظیفه رئیس دیوانعالی کشور بود که به دولت بگوید فلان عمل، خلاف قانون است.
رئیس دادگاه: شما به عنوان نخست‌وزیر یک کشور دارای مشاورانی بودید که فقط یکی از آن‌ها بهترین حقوقدان این مملکت بود و ظرف ۲۴ ساعت با حکم شما بریاست دیوانعالی کشور برگزیده شد. آیا این شخص که از دوستی صمیمانه شما هم برخوردار بود نگفت که کارتان، برخلاف قانون است.
هویدا: اولاً آن شخصی را که می‌گویید بعدها سناتور شد و ظرف ۲۴ ساعت رئیس دیوانعالی کشور نشد، علاوه بر آن، آنها چیزی نمی‌گفتند. وقتی که مثلاً سالروز ششم بهمن بود همه می‌آمدند و در این جشن شرکت می‌کردند.
رئیس دادگاه: آن‌ها را به این قبیل مراسم می‌بردند، نه آن‌که آن‌ها شرکت می‌کردند.
هویدا: بله، آن‌ها را می‌بردند، ولی بالاخره حاضر می‌شدند و برای آن سیستم، تظاهرات می‌کردند و آن سیستم را تایید می‌نمودند. اگر می‌گویید من به عنوان نخست‌وزیر باید کنار می‌رفتم و ادامه نمی‌دادم حق با شماست. اگر من نمی‌کردم کسی دیگر می‌کرد.
نماینده دادستان: این‌که می‌گویید اگر من نمی‌کردم کسی دیگر می‌کرد، معنایش این است که اگر امام حسین را فلانی نمی‌کشت کسی دیگر می‌کشت. این پاسخ چیزی از اتهام شما نمی‌کاهد.
هویدا: سیستم آن‌طور بود. من آن سیستم را به وجود نیاورده بودم. قبل و بعد از من نخست‌وزیرانی بودند که با آن سیستم کار کردند. من هم ادامه‌دهنده بودم نه به‌وجود آوردنده.
زندان قصر، جلسه دوم و آخر رسیدگی به اتهامات هویدا، سمت راست هویدا هادی غفاری است
نماینده دادستان: آقای هویدا! شما در جلسه قبل هم این حرف‌ها را تکرار کردید و سیستم را مقصر دانستید. دادگاه شما را محاکمه نمی‌کند. سیستم را محاکمه می‌کند که شما نماینده و مجری آن بودید. در آن سیستم، ملت نادیده گرفته‌شده بود، کشور تحت نفوذ اجنبی بود. ساواک، جوانان و مبارزان را به طرز فجیعی شکنجه می‌کرد و می‌کشت. خیلی خلاصه بگوییم آیا آن سیستم به نظر شما درست بود که شما ادامه دهنده آن بودید؟
هویدا: من از کارهای ساواک هیچ اطلاعی نداشتم.
رئیس دادگاه: اما رئیس ساواک، معاون شما بود چطور ممکن است رئیس از کارهای معاونش اطلاعی نداشته باشد.
هویدا: من از طریق تشکیلات بین‌المللی از شکنجه‌های ساواک مطلع شدم. رئیس ساواک، معاون من بود، ولی نه از من دستور می‌گرفت و نه کارها را به من گزارش می‌کرد. ساواک، سیاست خارجی، سیاست‌های اقتصادی و کشاورزی و غیره بوسیله مسئولان مستقیمش با پادشاه در تماس بودند و پادشاه، نظرات خود را ابلاغ می‌کرد.
رئیس دادگاه: پس شما چکاره بودید؟
هویدا: من فقط هماهنگ‌کننده بودم. من وقتی دانستم که در محکمه انقلابی اسلامی محاکمه می‌شوم خوشحال شدم و دانستم که در این محکمه عدالت هست. بنابراین سعی کرده‌ام با شهامت و صداقت سخنم را بگویم. به همین جهت هم با جسارت می‌گویم که اینگونه که شما صحبت می‌کنید انگار، من پادشاه بوده‌ام و پادشاه نخست‌وزیر. پادشاه طبق قانون اساسی، رئیس قوه مجریه بود و ما همه حتی شاید شما هم از او اطاعت می‌کردیم.
رئیس دادگاه: دادگاه، هدفش از این جلسات، رسیدن به‌حقایق است. اما شما حرف‌های گذشته را تکرار می‌کنید. اگر غیر از آن، حرف‌های دیگری دارید بزنید.
هویدا: حرف دیگری غیر از آنچه زدم ندارم. شما هم که می‌گویید وارد جزئیات نشوید. در کلیات همین‌هاست که گفتم. فقط از جوانانی که بوسیله ساواک شکنجه شده‌اند می‌خواهم مرا عفو کنند. من هم بوسیله ساواک توقیف و زندانی شده بودم. اگر عمری کفاف دهد، کتابی خواهم نوشت که در آن ماجراهای از شهریور ۱۳۲۰ تا آخرین روز صدارتم را تشریح خواهم کرد.
رئیس دادگاه : حرف دیگری دارید؟
هویدا: نه
بدین ترتیب دادگاه وارد شور شد و پس از یکساعت شور، هویدا را به عنوان مفسد فی‌الارض و خائن به ملت به اعدام محکوم کرد."

هیچ نظری موجود نیست: