۱۳۹۷/۰۴/۱۸

روایت کارآموز آلمانی از شناسایی تاسیسات موشکی شاهرود


دویچه وله : بحث وجود تاسیسات موشکی ایران در صحرای شاهرود دستکم ۵ سال پیش به رسانه‌ها راه یافت. حالا یک کارآموز آلمانی که اولین نشانه‌های وجود این تاسیسات را در اینترنت یافت از نحوه کار خود با هفته‌نامه اشپیگل سخن گفته است.
هفته‌نامه آلمانی اشپیگل در شماره جدید خود گزارشی دارد از چند و چون فعالیت‌های فابیان هینتس، شهروند ۲۹ ساله آلمانی که در حین کارآموزی در یک موسسه آمریکایی به کشف تاسیسات موشکی شاهرود رسید. هینتس قرار بود در دوره کارآموزی‌اش در انستیتوی میدل‌بری کالیفرنیا صرفا در یک پروژه ساده شرکت کند، ولی کنجکاوی او به کشف یک برنامه موشکی مخفی ایران انجامید. پنج دانشمند و کارشناس مستقل یافته‌های هینتس را تا کنون بررسی و آن را تایید کرده‌اند.
یافته‌های هاینتس و موسسه محل کار او اولین بار سال ۲۰۱۳ در نیویورک تایمز منتشر شدند و به لحاظ سیاسی بحث‌های متفاوتی برانگیختند چرا که این یافته‌ها از کار ایران بر روی یک موشک ماهواره‌بر با سوخت جامد پرده برمی‌داشتند، پروژه‌ای که شاید حالا نهایی هم شده باشد. جنبه نگرانی‌آور در این موشک‌ها به گفته هاینتس این است که می‌توان آنها را به موشک‌های قاره‌پیما تبدیل کرد. به عبارتی ایران به جای این که با این موشک‌ها ماهواره به فضا بفرستد می‌تواند روزی آنها را به کلاهک‌های هسته‌ای مجهز کند و به سوی آمریکا شلیک کند.
البته ایران برای ساخت این گونه موشک ممنوعیتی ندارد، ولی معلوم نیست که چرا چنین پروژه‌ای را، آن هم مخفیانه، دنبال می‌کند، به خصوص که برای فرستادن ماهواره به فضا موشک‌های کنونی ایران کفایت می‌کنند. این ابهام، ماهیت صلح‌آمیز برنامه موشکی یادشده را با علامت سوال بزرگی رو به رو می‌کند، آن هم در دوره‌ای که به نوشته اشپیگل مناسبات ایران با جهان خارج بحرانی است. دو ماه پیش دونالد ترامپ از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای برجام خبر داد. از جمله استدلال‌های او این بود که ایران از محدودسازی برنامه موشکی خود سرباز می‌زند.
فیلم‌هایی که ناخواسته لودهنده شدند
اشپیگل در گزارش خود آورده که فابیان هاینتس به زبان فارسی مسلط است و دو ترم در دانشگاه اصفهان درس خوانده است. او که دانش‌آموخته علوم سیاسی از دانشگاه‌های برلین و فرایبورگ در آلمان است در سن سیزده سالگی در جریان حمله عراق به آمریکا به مسائل مربوط به سلاح‌های کشتار جمعی علاقه‌مند می‌شود. او به آثار و علائم برنامه موشکی ایران را هم در فیلم‌های یوتیوب دست یافته است.
هاینتس به اشپیگل گفته است که اولین نشانه‌ها را در یکی از فیلم‌های یوتیوب که جنبه تبلیغی برای حسن تهرانی، پدر برنامه موشکی ایران، دارد کشف کرده است. او می‌گوید که مقدم در غرب زیاد شناخته شده نیست، ولی در ایران یک قهرمان ملی به شمار می‌رود.
مقدم تحقیقات موشکی ایران را در دهه هشتاد با شماری از پاسداران و با کمک سوریه و کسب قطعات موشکی از لیبی و کره شمالی آغاز کرد. دختر مقدم در همین فیلم به یاد می‌آورد که "کره شمالی برای پدرش یک الگو و سرمشق بود"، چرا که به قول پدر "این کشور زیر فشارهای آمریکا به قدرتی اتمی بدل شد و از آن پس آمریکا دیگر نتوانست کاری علیه‌اش انجام دهد".
هینتس به نوشته اشپیگل به کندوکاو بیشتر در یوتیوب دست زد و به مواد و داده‌های بیشتری در باره مقدم رسید. در این فیلم‌ها و مصاحبه‌ها متخصصان موشکی ایران، دوستان و خویشاوندان مقدم ناخواسته اسراری مهم را در باره کارهای او افشا می‌کنند. از جمله یک محقق موشکی ایران به کار مقدم بر روی یک موشک ماهواره‌بر با سوخت جامد اشاره می‌کند. محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران نیز سال ۲۰۱۲ تایید کرد که مقدم بر روی چنین موشکی کار می‌کرده است. شاید نکته شگفت‌آور در جستجوی هاینتس این باشد که همه یافته‌های او حی و حاضر در اینترنت موجود بوده‌اند. تنها لازم بوده که کسی به این ایده برسد که آنها را دنبال و جمع و جور کند.
معمای رنگ آبی
اشپیگل می‌نویسد که هاینتس ابتدا خود هم از یافته خویش در حیرت بود و باورش نمی‌کرد. او ولی این یافته‌ها را به همکارانش در انستیتوی میدل‌بری که از سال‌ها پیش روی سلاح‌های کشتار جمعی کار می‌کنند نشان داد و جمعا تحقیقات را ادامه دادند، از جمله با مقایسه تصاویر ماهواره‌ای و پی‌بردن به تاسیسات آزمایش‌های موشکی در صحرای شاهرود و رشد و توسعه آن درطول چند سال. و نیز پی‌بردن به این که چگونه یک سکوی بزرگ پرتاب موشک، احتمالا برای شلیک موشک‌های با سوخت جامد، در این تاسیسات نصب شد.
بعداَ یک انبار متحرک آبی رنگ نیز به جزیی از این تاسیسات بدل شد. ولی این سوال مطرح بود که رنگ آبی معنایش چیست.
پاسخ این سوال را نیز هاینتس در یوتیوب و از خلال مصاحبه‌های همکاران و خویشان مقدم به دست آورد. بر اساس گفته‌های مطرح در این فیلم‌ها آبی رنگ تیم استقلال تهران و مورد علاقه مقدم بود. یکی از همکاران مقدم در این مصاحبه‌ها می‌گوید که به خواست او حتی کپسول‌های آتش‌نشانی در تاسیسات شاهرود را هم رنگ آبی زده‌اند. ولی به گفته هینتس، او با همین رنگ آبی ناخواسته نشانه‌ای لودهنده به جا گذاشت.

آیت‌الله خامنه‌ای در کنار حسن تهرانی مقدم، پدر برنامه موشکی جمهوری اسلامی: بعضی موقع‌ها می‌بایست او را مهار کنم

سرنوشت برنامه شاهرود بعد از کشته‌شدن مقدم
حسن تهرانی روز۱۲ نوامبر ۲۰۱۲ (۲۱ آبان ۱۳۹۰) در جریان یک انفجار مهیب در تاسیسات موشکی ایران در ملارد کرج کشته شد، انفجاری که در تهران هم شنیده شد. در مورد این انفجار شایعات متفاوتی مطرح شد، و شاید هم صرفا یک اتفاق بود. به گفته هینتس "مقدم به برنامه‌های ریسک‌‌آمیز زیادی وارد شده بود و دیر یا زود بالاخره حادثه‌ای در یکی از این برنامه‌ها روی می‌داد".
مقدم بعد از مرگ به شهید جمهوری اسلامی بدل شد. علی خامنه‌ای رهبر ایران شخصا به دیدار خانواده او رفت. برادر مقدم در یکی از مصاحبه‌های یوتیوبی جمله خامنه‌ای خطاب به خانواده او نقل کرده است که "برخی مواقع من می‌بایست جلوش را بگیرم و مهارش کنم".
به گفته هینتس رویه سپاه پاسداران در پیشبرد برنامه موشکی شبیه کار آنها بر روی برنامه اتمی است: «آنها ابتدا ظرفیت‌های غیرنظامی چنین تکنیکی را گسترش می‌دهند، به گونه‌ای که وقتی که وضعیت حساس و بحرانی شد به راحتی بتوانند آن را به ظرفیت‌های نظامی برسانند.» او با این همه برجام حائز اهمیت می‌داند، "چرا که "معلق‌شدن این توافق باعث می‌شود که ایران بدون هیچ مانعی کار بر روی جنبه نظامی برنامه اتمی خود را از سر گیرد."
ولی بعد از کشته‌شدن حسن مقدم بر سر برنامه موشکی ایران چه آمد. محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه در اولین سالگرد کشته‌شدن مقدم گفت که ماموریت و رسالت او ادامه دارد. تصاویر ماهواره‌ای از تاسیسات شاهرود نیز این سخن جعفری راتایید می‌کنند.
این تاسیسات به گفته هینتس همچنان فعال است و در طول دو سال گذشته به شدت توسعه یافته است. برادر حسن مقدم شش ماه پیش در اظهاراتی گفت که "مستکبرین منطقه بدانند که پروژههای این شهید بزرگوار یکی پس از دیگری در حال رو نمایی است و هنوز آن پروژه اصلی وی رونمایی نشده است... پروژه‌ای را شهید تهرانی مقدم برای رهبرانقلاب افتتاح کردند که اگر یک روز برای همگان پرده برداری شود لرزه بر اندام تمام مستکبرین حاضر در منطقه و عوامل آنها خواهد انداخت."
فابیان هاینتس هم به نوشته اشپیگل در تعقیب همین برنامه‌هاست. انستیتوی میدل‌بری هم به او پیشنهاد داده که بعد از دوره کارآموزی رسما در این انستیتو مشغول به کار شود.

هیچ نظری موجود نیست: