۱۳۹۷/۰۴/۲۴

حرف‌هایی که دکتر ولایتی زده، آرزوهایش است!

vel_071418.jpg
«قاسم محبعلی»، مدیرکل اسبق وزارت خارجه، درباره‌ی اظهارات اخیر علی‌اکبر ولایتی پس از دیدار با مقامات روسی که با عدم تایید سخنگوی کاخ کرملین مواجه شد، گفت: حرف‌هایی که دکتر ولایتی زدند احتمالا آرزوهایشان است، معلوم نیست که طرف روسی چنین علایقی را داشته باشد، یا اصلا دولت ایران چنین علاقه‌ای داشته باشد.
متن کامل گفت‌وگوی انصاف نیوز با قاسم محبعلی را در ادامه بخوانید: 
آقای ولایتی بعد از دیدار با پوتین از توافقات مختلفی سخن گفت، یکی از آنها این بود که روسیه آماده است تا ۵۰ میلیارد دلار در بخش نفت و گاز ایران سرمایه گزاری کند، که از سوی سخنگوی دولت روسیه تایید نشد و انتقادات بسیاری را به دنبال داشت؛ این دو نتیجه‌گیری کاملا متفاوت دکتر ولایتی و سخنگوی کاخ کرملین از یک مذاکره و یک توافق را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
البته فکر نمی‌کنم آقای دکتر ولایتی در مقامی باشند که توافق و قراردادی با روسیه امضا کنند، معمولا توافق بین مقامات رسمی کشورها صورت می‌گیرد، آقای ولایتی مقام رسمی نیستند، مقام رسمی یا باید وزارت خارجه باشد و یا رییس جمهور. بنابراین حرف‌هایی که دکتر ولایتی زدند احتمالا آرزوهایشان است. یعنی ایشان علایق خودشان به روسیه و علاقه‌ای که به همکاری با روسیه پیدا کردند را مطرح می‌کنند، معلوم نیست که طرف روسی چنین علایقی را داشته باشد، یا اصلا دولت ایران چنین علاقه‌ای داشته باشد.
اصلا جایگاه دکتر ولایتی در دستگاه دیپلماسی ما کجاست؟
طبیعی است که طبق قانون اساسی رییس جمهور در قبال مجلس، مردم و سیاست خارجی مسوول است. نگاه دولت‌های خارجی هم بر همین اساس است؛ یعنی اگر قرار است توافقی صورت بگیرد این توافق باید به پشتوانه‌ی دولتی باشد که منتخب مردم است و مورد حمایت مجلس قرار بگیرد.

سایر دستگاه‌ها و مقامات می‌توانند کار سیاسی انجام دهند ولی در این جایگاه قرار نمی‌گیرند که بتوانند توافق یا معاهده‌ای بین کشورها امضا کنند. حداکثر می‌توانند پیام انتقال دهند و کار آقای ولایتی هم در همین حد ارزیابی می‌شود که ایشان پیامی را از رییس جمهور و مقامات عالی کشور به آقای پوتین انتقال دادند، ولی صحبت‌هایی که ایشان کردند خارج از جایگاه انتقال پیام است. آن کسی که باید صحبت از توافق کند مقام رسمی است که یا از طریق انتخابات رای گرفته باشد و سرکار آمده باشد و یا اینکه از طریق رییس جمهور وزیری باشد که پس از معرفی به مجلس رای اعتماد گرفته باشد. آقای ولایتی در حال حاضر هیچ‌کدام از این شئون را ندارند.
به نظرتان اگر این پیام از طریق دستگاه دیپلماسی منتقل می‌شد، تفاوتش با استفاده از آقای ولایتی برای انجام این امر چه بود؟
البته ما از اینکه محتوای این پیام چیست مطلع نیستیم؛ این به مشکل بنیادین سیاست خارجی ما بازمی‌گردد که به دلیل مشکلات و اشتباهاتی که در سیاست خارجی صورت گرفته ما ابتدا در سوریه موقعیتمان به روسیه وابسته شد، الان در مساله‌ی برجام و روابط خارجی هم -چون با طرف‌های دیگر ارتباطی نداریم و در حال مناقشه‌ایم- مجبوریم به روسیه وابسته شویم.
هر کشوری که سیاست خارجی چندجانبه و چندوجهی نداشته باشد، ناچارا مجبور است به یک قدرت خارجی وابسته شود و منافعش تحت تاثیر منافع آن کشور قرار گیرد. طبیعتا روسیه قبل از اینکه با اسراییلی‌ها صحبت کند و بعد از آن با آقای ترامپ صحبت کند و با آنها وارد توافقاتی شود، دارد از ابزار ایران برای پیشبرد سیاست‌های خود در منطقه، و روابطش با اسراییل و اعراب و اروپا و آمریکا بهره‌برداری می‌کند، از ابزار ایرانی استفاده می‌کند که قادر نیست با طرف‌های دیگر صحبت کند، روابطش را با عربستان تخریب کرده، در منطقه دچار مشکل شده، پس از خروج آمریکا از برجام روابطی بحرانی با این کشور پیدا کرده و با اروپا هم روابطش در سطحی نیست که قابل قبول باشد، لذا تنها کانال خارجی که برای ایران باقی مانده روسیه است. در نتیجه مجبور است امتیازات بزرگی به روسیه دهد.
هیچ کارشناس، هیچ مقام سیاسی که از مناسبات بین‌الملل اطلاع داشته باشد حاضر نیست وارد چنین معامله‌ای با روسیه شود. روسیه خودش صادر کننده‌ی نفت است، الان هم با عربستان توافق کرده‌اند که در صورت تحریم آمریکا جای خالی نفت ایران را پر کنند. بنابراین این یک اشتباه استراتژیک است که ما به کشوری که رقیب ما است نفت دهیم و در مقابلش کالا یا همان غذا بگیریم؛ به همین دلیل من بعید می‌دانم که دولت و افکار عمومی چنین چیزی را بپذیرند.
اشاره کردید که ما از متن این نامه مطلع نیستیم؛ در زمان معاهده‌ی برجام یکی از مطالبات اصلی از دولت شفاف بودن متن این توافق‌نامه بود. حال لزوم شفافیت محتوای این نامه چقدر است؟
مسایلی که به سرنوشت کشور، رفاه و امنیت مردم بازمی‌گردد باید شفاف، علنی و روشن باشد. ممکن است توافقی صورت بگیرد که منافع مردم و کشور را به خطر بیاندازد؛ در این مورد هم اینگونه است، یعنی شما اگر با یک کشور همسایه وارد تعهداتی می‌شوید، با روسیه‌ای که دارای منافع ژئوبلیتیک و تاریخی در منطقه است و در قبالش نتوانید موازنه‌ای در سایر جاها برقرار کنید، او طبیعتا از این موقعیت برای پیشبرد منافع خودش بهره‌برداری می‌کند، در حوزه‌ی جغرافیایی که ما هم در آن حضور داریم و منافع و امنیت ملی ما هم در آنجا است؛ روس‌ها طبیعتا به دنبال منافع خودشان هستند ولی ما هم باید به دنبال حفظ منافع خود باشیم.
همانطور که در سوریه اشتباه کردیم که سرنوشت حضور ما به روس‌ها وابسته شد، نباید اجازه دهیم سرنوشت مناسبات ما با دیگر کشورهای منطقه، آمریکا، اروپا و دیگران هم به سرنوشت رابطه‌ی ما با روسیه وابسته شود؛ چراکه هزینه‌ی زیادی متوجه امنیت ملی و منافع مردم و کشور ما می‌کند.
مساله‌ی برجام و تحریم‌ها بر زندگی آحاد مردم ایران تاثیر می‌گذارد؛ وقتی تحریم‌ها در سال نود آغاز شد دیدیم که ظرف چند ماه پول ایران یک سوم سقوط کرد و این به آن معنا بود که قدرت خرید مردم یک سوم سقوط کرد. الان در ظرف چند ماه اخیر هم قدرت خرید مردم کمترشده است. یعنی پس تک تک مردم ایران منافع و موقعیت و زندگی‌شان به این مناسبات بستگی دارد؛ لذا باید بدانند که چه اتفاقی دارد می‌افتد. این اتفاق زندگی روزمره و سرنوشت آنها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این مساله‌ای نیست که فقط به حکومت و به مسوولان و علایق و تمنیاتشان وابسته باشد، این مساله به زندگی تک تک ایرانیان، تمامیت ارضی ایران، آینده‌ای ایران، اقتصاد ایران و همه‌ی شهروندان ایران بستگی دارد، بنابراین کاملا باید شفاف باشد و همه از تعهداتی که دولت و حکومت انجام می‌دهد مطلع باشند و بتوانند ببینند که آیا منافعشان حفظ شده و سرنوشت بهتری پیدا خواهند کرد و یا همچنان که می‌بینیم منافع آنها دارد نقض می‌شود، حقوق ملی‌شان نقض می‌شود و هر روز از قدرت خرید و رفاهشان کاسته می‌شود.

هیچ نظری موجود نیست: