۱۳۹۰/۰۷/۱۶

شفافیت ؛ از ایران تا کانادا

1- چندی پیش یک سوء استفاده عظیم مالی در کشور رخ داد که به "اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی" معروف شد. سپس محمودرضا خاوری مدیر بزرگ ترین بانک ایران یعنی بانک ملی به کانادا رفت و بدین ترتیب مشخص شد که او از سال ها قبل تابعیت کانادایی داشته است. یکی دو روز پس از انتشار این خبر، یکی از رسانه های کانادا منزل خاوری و مشخصات آن از جمله آدرس، نام مالک، قیمت و زمان خرید آن را منتشر کرد تا مشخص شود خاوری در کانادا چنین منزلی با این مشخصات در اختیار دارد.
روزنامه"گلوب اند د ميل"نوشت:
اين خانه در تاريخ 30 جولاي 2007 (8 مرداد 1386) از سوي خاوري و به قيمت 2 ميليون و 925 هزار دلار خريداري شده است .
2- یکی از عوامل روی دادن چنین اختلاس بزرگی در کشور نبود شفافیت لازم و فقدان فعالیت رسانه های تخصصی و جدی است. اگر شفافیت در معلومات و داده ها در کشور به میزان کافی وجود داشت و اگر روزنامه نگاران پی گیر آزادانه فعالیت می کردند قطعا تغییرات شگرف در وضعیت برخی ها به سرعت نمایان می شد و این اختلاس خیلی زودتر از اینها کشف می شد و حتی می توان گفت در سایه چنان شفافیتی اساساً رخ نمی داد.
به عنوان مثال در یک سیستم شفاف مالی ، فوراً معلوم می شود که ثروت مالک یک شرکت سرمایه گذاری یا مدیر یک بانک دولتی در مدت زمان کوتاهی به طور تصاعدی افزایش یافته است و لذا ممکن است خبرهایی باشد که قابل رسیدگی است.
در کانادا ، به فاصله اندکی از افشای ماجرای خاوری ، رسانه ها حتی پلاک خانه خاوری و قیمت معامله شده آن را منتشر کردند.در کشوری که می توان چنین اطلاعاتی را در یکی دو روز به دست آورد قطعا رسیدن رقم اختلاس و کلاهبرداری به رکورد 3 هزار میلیارد تومان تقریبا غیرممکن است.
3- اینکه خبرنگاری می تواند در زمانی بسیار کوتاه بفهمد خانه "فلان شخص" کجاست؟ قیمت آن چقدر است؟ چه زمانی این منزل خریداری شده و به چه قیمت؟ قطعا نشان دهنده شفافیت در کشور محل کار آن خبرنگار است. آیا خبرنگاری می تواند در ایران چنین اطلاعاتی را درباره منزل خاوری یا سایر مسوولان در تهران بیابد؟ (مگر در مواردی که سیاسیون بخواهند علیه همدیگر راپورت بدهند!)
 عصرایران - رضا غبیشاوی

هیچ نظری موجود نیست: