بعد از هفتهها بیخبری از سرنوشت روحالله زم، دادستان تهران از آماده شدن کیفرخواست او و آغاز محاکمه از هفته آینده خبر داد. روح الله زم، موسس کانال تلگرامی آمد نیوز که در فرانسه پناهنده بود، پاییز ۱۳۹۸ در سفر به عراق بازداشت و به ایران منتقل شد. او در سالهای اخیر با انتشار خبرهایی درباره مقامات حکومت ایران، به چهرهای بحث برانگیز تبدیل شده بود، اما روح الله زم کیست و چطور نامش مطرح شد؟
شاید جواب بسیاری از سوالها درباره کسی که روز ۲۲ مهر خبر بازداشتش به دست سپاه پاسداران ایران منتشر شد، نه در بازداشتگاههای ایران و عراق، نه در فرانسه و نه در حافظه کامپیوتر او باشد.شاید جواب بسیاری از سوالها آنجا باشد که پدرش نام او را در شناسنامهاش "روح الله" گذاشته بود اما خودش از مذهب، از حاکمیت ایران و از سابقه خانوادگی پدر روحانیاش و از ارزشهای منسوب به مشهورترین شخصیت همنامش، روحالله خمینی فاصله گرفت.روحالله زم درست در موقعیتی به دنیا آمد که "روحالله" نامیدنِ فرزندان، یک مد انقلابی بود.
پدرش محمدعلی زم در زمان پیروزی انقلاب ایران ۲۳ ساله بود. یکی از هزاران جوان بیست و چند سالهای که خیلی زود به مدیریت
مناصب کلیدی کشور رسیدند.سهم محمدعلی زم از انقلاب، نه سیاست و نه اقتصاد، که فرهنگ
بود.حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، نهاد موازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، زیر
نظر رهبر ایران است که آن زمان ریاستش به محمدعلی زم جوان رسید.اگر سیاست ایران را
یک دستگاه مختصات در نظر بگیریم و رهبر ایران نقطه مبدا این دستگاه باشد، مدیران نظام
در فاصلهشان از این نقطه، معنا میشوند.
پدر روحالله زم یکی از مدیران جمهوری اسلامی
بود که در این دستگاه مختصات، زمانی به آقای خامنهای بسیار نزدیک و در دورهای به
مرور از نقطه مبدا دور شد و قدرت و مقامش را از دست داد. روحالله، که زمانی همراه
با پدرش در نمازهای مغرب بیت رهبری پشت سر آیتالله خامنهای میایستاد، شاید امیدوار
بود روزی از پلههای قدرت بالا برود اما اندک اندک، همراه با پدرش از نقطه مبدا، از
بیت و از نمازهای مغرب دفتر او دور شد و از آن دوران فقط دایرهای از دوست و آشناهای
درون حکومت برایش باقی ماند.
"محصول جمهوری اسلامی"
مثل
بسیاری از متولدین دهه پنجاه، زندگی روحالله زم هم با ممنوعیتها گره
خورده است. او هم آنطور که در یک مصاحبه گفته، شوهای طنین را تماشا کرده،
نوارهای ویاچاس از آب گذشته را دست به دست کرده و درست همان سالهایی که
پدرش رئیس یکی از مهمترین نهادهای فرهنگی داخل ایران بوده، مشتری صدای
خوانندگان لسآنجلسی بوده است.
روحالله زم پارسال جایی در مصاحبهای با تلویزیون ایران اینترنشنال گفته که من "محصول جمهوری اسلامی"ام.
نوجوانی
و جوانی روحالله زم در فضای فرهنگی حوزه هنری گذشته و دورههای تئاتر و
سینما را همانجا جا گذرانده است. خودش جایی گفته که یک سال در دبستان
فرهنگ، متعلق به غلامعلی حدادعادل درس خوانده و از این مدرسه اخراج شده
است.
از روحالله زم تصویری در فضای مجازی وجود دارد که او را در یک
لوکیشن سینمایی نشان میدهد. نام او در تیم کارگردانی فیلم سینمایی
"دموکراسی تو روز روشن" به تهیهکنندگی پدرش دیده میشود. او در سازمان
بهینهسازی مصرف سوخت با مهدی هاشمی همکاری کرد و آنطور که خودش گفته، در
دورهای صاحب یک نمایندگی بستنی آیسپک در شهرری بوده است.
حاصل
ازدواج اول او یک دختر ۱۶ ساله است، ازدواجی که در ایران به جدایی انجامید و
از ازدواج دومش یک دختر پنج ساله دارد. حالا هر دو دخترش همراه با مهسا
زارانی همسرش در فرانسه زندگی میکنند و از خبر بازداشت روحالله زم
مبهوتند.
روحالله زم که در انتخابات سال ۱۳۸۸ به ستاد انتخاباتی
مهدی کروبی نزدیک بود و با تحریریه سایت سحام نیوز (سایت حزب اعتماد ملی)
همکاری میکرد، گفته است که پس از جنجالهای انتخابات ریاستجمهوری این
سال، بازداشت و شکنجه شده است.
او در یکی از نامههایش که سال ۱۳۹۰ و
در دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد منتشر شد درباره همین تجربه
بازداشتش نوشته است "در حالی که دو دستم با دستبند، به میلههای فلزی بسته
شده بود، ساعتها در حالت خمیده در آن مکان نگهداری میشدم تا اعترافات
مورد نظر بازجویان علیه پدر، مهدی هاشمی رفسنجانی، غلامحسین کرباسچی، محمد
خاتمی و مهدی کروبی از من اخذ کنند."
تجربه بازداشت سال ۱۳۸۸ برای
روحالله زم، همان نقطهای بود که راه خروج این "محصول جمهوری اسلامی" را
به سوی خارج از ایران هموار کرد.
"یک آدم رد داده"
در ماههای پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ بسیاری از منتقدان جمهوری اسلامی زندانی شدند، بسیاری از کوههای کردستان گذشتند و در خاک ترکیه پناهجو شدند. روحالله زم با پاسپورت خودش از مرز قانونی گذشت و به مالزی رفت.
محمدعلی زم در نامهای که تابستان ۱۳۹۶ خطاب به روحالله به صورت سرگشاده منتشر کرده مینویسد اگر "دوستان آن نهاد نظامی- سیاسی، گذرنامهات را به آن زودی تحویل نداده و تو را تشویق به خروج از کشور نکرده بودند و پس از خروج قانونیات از کشور متهم به 'فرار' نکرده بودند و شرایط لج و لجبازی و تعقیب و گریزها و امنیتزداییهای بچهگانه در دیار غربت مالزی و ترکیه را پیش رویت قرار نداده بودند، این وخامت پیش نیامده بود." او در ادامه از پسرش میخواهد که توبه کند و "خط"ش را تغییر دهد.
تاریخ این نامه مربوط به زمانی است که روحالله زم از مالزی به ترکیه و از آنجا به فرانسه پناهنده شده بود. همکاریاش با سحامنیوز قطع شده و "آمدنیوز" را تاسیس کرده بود. اما هنوز دی ماه ۱۳۹۶ فرا نرسیده بود.
محتوای آمدنیوز ترکیبی از اخبار و اطلاعات راست و دروغ بود که روحالله زم ادعا میکرد مدارک و مستندات آنها را از طریق ارتباطاتش در ایران به دست میآورد. او بود که برای اولین بار از ماجرای ۶۳ حساب قوه قضاییه پرده برداشت.
او بود که درباره وجود بدل آیتالله خامنهای داستانسرایی کرد و با جدیت پیگیر اتهام سعید طوسی بود.
او به یکی از دوستانش گفته است من روزنامهنگار نیستم، کارم فعالیت سیاسی است و در این راه هم کارهایی مجاز است که در روزنامهنگاری ممکن نیست. او در گفتوگویش با شبکه ایران اینترنشنال درباره جسارتش در پخش و انتشار اخبار "پشت پرده" ایران گفته است که "من یک آدم رد دادهام.
"
اعتراضهای دی ماه ۱۳۹۶، نقطه عطف زندگی روحالله زم و کانال آمدنیوز بود.
یک کانال تلگرامی، به اتاق جنگی علیه جمهوری اسلامی تبدیل شده بود. بر اساس برخی شواهد، آمار بازدیدهای این کانال در برخی از روزهای دی ماه ۹۶ بیش از دو میلیون بود.
همان دی ماه تلگرام به درخواست وزیر ارتباطات ایران و به خاطر انتشار محتوایی که "دعوت به درگیری مسلحانه" عنوان شد، کانال آمد نیوز را مسدود کرد. خیلی زود کانال دیگری به نام "صدای مردم" جای آن را گرفت.
چند ماه بعد و در اردیبهشت ۹۷ دولت ایران ، تلگرام را به طور کلی فیلتر کرد. با این حال روزی که سپاه پاسداران اعلام کرد روحالله زم را در اختیار دارد، تعداد دنبالکنندگان کانال جانشین آمدنیوز بیش از یک میلیون نفر بود. آماری که رویای برخی از رسانههای داخل ایران است.
در هشت سالی که از خروج روحالله زم گذشته از او مصاحبههای صوتی و تصویری بسیار و مطالب متعددی منتشر شده است.
شاید به نظر برسد با وجود این همه اطلاعات، نوشتن درباره او آسان است اما همه این صداها، همه این تصویرها و همه این نوشتهها بر چهره واقعی او سایه انداختهاند.
سوالهای زیادی درباره روحالله زم وجود دارد که شاید حتی گذشت زمان هم نتواند به آنها پاسخ بدهد.
مرد ۴۰ سالهای که روز دوشنبه ۲۲ مهر روبهروی دوربین سپاه نشست یا نشانده شد و به مخاطبانش گفت که "اعتماد به کشورهای دیگر اشتباه است"، اولین نفری نیست که در جمهوری اسلامی علیه خودش "اعتراف" میکند.
روحالله زم به ارتباط با دستگاههای امنیتی ایران، اسرائیل، عربستان و ترکیه متهم بود. اما بسیاری از دوستان و آشنایانش میگویند که او در فرانسه زندگی متوسطی داشت. در تولوز شهری در جنوب فرانسه زندگی میکرد که از پاریس ارزانتر و البته امنتر است. میگفت زندگیاش از طریق کمکهای دولت فرانسه و قراردادش با تلویزیون بیان تامین میشود.
او درباره رعایت مسائل امنیتی و نگرانی از به خطر افتادن جانش در یکی از مصاحبههایش میگوید "من روی قرارهایم خیلی حساسم. سر همین قرارها ممکن است اتفاقی بیفتد."
اتفاقی که روحالله زم احتمالش را میداد بالاخره سر یکی از قرارهایش افتاد. و حالا خیلیها میپرسند آیا او واقعا به تلهای که نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی برایش گذاشتند افتاد یا خودش یک "تله" بود.
پاسخی برای این سوالها وجود ندارد اما الگوی رایج سیاست در جمهوری اسلامی این است که نقطههای پراکنده در دستگاه مختصات، وقتی از مبدا مختصات دور میشوند، دیگر هرگز به نقطه سابق برنمیگردند.
محمدعلی زم در نامهای که تابستان ۹۶ به روحالله نوشته به او میگوید که از حرفهایی که او در آمدنیوز درباره آقای خامنهای زده است "نفرت و برائت" میجوید و اگر این سخنان ادامه پیدا کنند او و مادرش عاقش خواهند کرد و شامل "عاق والدین" خواهد شد.
محمدعلی زم در آن نامه به صراحت گفته است که بین پسرش و آیتالله خامنهای، دومی را انتخاب میکند اما همه اینها باعث نمیشود که او یا روحالله زم به نقطه سابق و قرار نمازهای جماعت بیت آقای خامنهای برگردند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر