۱۴۰۴/۰۴/۲۲

عقب‌نشینی مصطفی کواکبیان از ادعای جنجالی خود درباره کاترین شکدم: «چشمک زدم»!

  

روزیاتو: مصطفی کواکبیان، نماینده پیشین مجلس، پس از مطرح کردن ادعایی جنجالی در یک برنامه تلویزیونی درباره کاترین شکدم، مبنی بر این‌که او جاسوس بوده و با ۱۲۰ نفر از مسئولان ایرانی ارتباط داشته، حالا در پیامی تازه اعلام کرده که این صحبت‌ها را در قالب شوخی بیان کرده است. مصطفی کواکبیان در این باره می‌نویسد: «بنده را به‌عنوان فردی شوخ و طناز می‌شناسند؛ در آن برنامه هم به دوستان برنامه چشمک زدم.»این در حالی است که پس از انتشار این سخنان، دادستانی به دلیل طرح این ادعا علیه او اعلام جرم کرد و موج گسترده‌ای از واکنش‌ها در رسانه‌های مختلف و فضای مجازی به راه افتاد.

مصطفی کواکبیان، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، اخیراً در یک برنامه تلویزیونی ادعایی بسیار جنجالی را مطرح کرده که به سرعت در محافل سیاسی و رسانه‌ای ایران بازتاب گسترده‌ای یافته است. این ادعا در مورد کاترین شکدم، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی فرانسوی-انگلیسی، مطرح شده است. کواکبیان به صراحت بیان داشته که شکدم یک جاسوس بوده و با ۱۲۰ نفر از مسئولان ایرانی ارتباط داشته است. این سخنان، با توجه به حساسیت موضوع جاسوسی و نفوذ در سطوح بالای حکومتی، موجی از پرسش‌ها و نگرانی‌ها را برانگیخته است. اهمیت این ادعا نه تنها به دلیل ماهیت آن، بلکه به خاطر جایگاه فرد مدعی و تبعات احتمالی آن در داخل و خارج از کشور، دوچندان می‌شود.

ادعای ارتباط کاترین شکدم با این تعداد از مسئولان، اگر صحت داشته باشد، می‌تواند نشان‌دهنده ابعاد گسترده‌ای از نفوذ باشد که پیش از این تصور نمی‌شد. ارتباط با ۱۲۰ نفر از مسئولان، طیفی وسیع از سطوح مدیریتی و تصمیم‌گیری را شامل می‌شود که از این رو، بررسی دقیق این موضوع از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این تعداد بالا، سوالاتی را درباره چگونگی ایجاد این شبکه ارتباطی و اهداف پشت پرده آن مطرح می‌کند. آیا این ارتباطات صرفاً حرفه‌ای و در پوشش فعالیت‌های رسانه‌ای بوده یا ماهیت دیگری داشته است؟ این پرسش‌ها نیازمند پاسخ‌های شفاف و مستند هستند تا ابهامات موجود برطرف شود.

  

تا پیش از این ادعا، کاترین شکدم عمدتاً به عنوان یک روزنامه‌نگار و تحلیلگر غربی شناخته می‌شد که دیدگاه‌های نسبتاً مثبتی نسبت به جمهوری اسلامی و تحولات منطقه داشت. او مقالاتی در رسانه‌های مختلف منتشر کرده و در برنامه‌های تلویزیونی نیز حضور یافته بود. این پیشینه باعث می‌شود که ادعای جاسوسی او غافلگیرکننده و از نظر برخی، غیرقابل باور به نظر برسد. اما ادعای کواکبیان، تمام این تصورات را به چالش کشیده و نیاز به بازبینی مجدد فعالیت‌ها و ارتباطات او را ضروری می‌سازد.

نکته حائز اهمیت در این ماجرا، عدم ارائه مستندات و شواهد کافی از سوی کواکبیان در هنگام طرح این ادعا است. هرچند او خود را موظف به افشای اطلاعات بیشتری ندانست، اما طرح چنین اتهامی بدون ارائه مدارک، می‌تواند به گمانه‌زنی‌ها و شایعات دامن بزند و اعتماد عمومی را خدشه‌دار کند. انتظار می‌رود که مسئولان ذی‌ربط و نهادهای اطلاعاتی، برای روشن شدن ابعاد این ماجرا، اقدامات لازم را انجام دهند و در صورت لزوم، اطلاعات شفاف و مستندی را در اختیار افکار عمومی قرار دهند.

این ادعا همچنین می‌تواند تبعات جدی برای روابط خارجی ایران و نحوه تعامل با رسانه‌ها و تحلیلگران خارجی داشته باشد. اگر چنین اتهامی ثابت شود، ممکن است حساسیت‌ها نسبت به فعالیت‌های روزنامه‌نگاران خارجی در ایران افزایش یابد و روند صدور مجوزها و ارتباط با آنها دشوارتر شود. از سوی دیگر، اگر این ادعا بدون سند و مدرک کافی باشد، می‌تواند به اعتبار رسانه‌ای ایران لطمه وارد کند و اتهام‌زنی‌های بی‌اساس تلقی شود.

سکوت یا عدم واکنش کافی از سوی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در قبال این ادعا، می‌تواند به ابهامات موجود بیافزاید. افکار عمومی نیازمند پاسخ‌های روشن و قاطع از سوی دستگاه‌های مسئول است تا مشخص شود آیا این ادعا دارای مبنای واقعی است یا خیر. این شفافیت نه تنها برای آرامش افکار عمومی، بلکه برای حفظ اقتدار و اعتبار نهادهای اطلاعاتی کشور نیز حیاتی است.

طرح چنین ادعاهایی در رسانه‌های عمومی، می‌تواند به موضوعی برای سوءاستفاده‌های سیاسی و جناحی تبدیل شود. برخی ممکن است از این فرصت برای تسویه حساب‌های سیاسی یا تخریب رقبای خود استفاده کنند. بنابراین، لزوم برخورد مسئولانه با این موضوع و جلوگیری از سیاسی شدن بیش از حد آن، از اهمیت بالایی برخوردار است. باید از هرگونه اقدامی که به تشدید فضای بی‌اعتمادی و اتهام‌زنی‌های بی‌اساس منجر شود، پرهیز کرد.

این ماجرا همچنین نشان‌دهنده اهمیت پایش دقیق و مستمر فعالیت‌های افراد خارجی در ایران، به ویژه آنهایی که با نهادها و مسئولان ارتباط برقرار می‌کنند، است. نهادهای اطلاعاتی باید همواره در حالت آماده‌باش بوده و از هرگونه نفوذ و جاسوسی جلوگیری کنند. این حساسیت نه تنها برای امنیت ملی، بلکه برای حفظ اعتماد عمومی نیز ضروری است.در نهایت، انتظار می‌رود که ابعاد واقعی این ادعا به زودی مشخص شود. چه این ادعا صحیح باشد و چه نادرست، پیامدهای خاص خود را به دنبال خواهد داشت. اگر کاترین شکدم واقعاً یک جاسوس بوده باشد، این امر نشان‌دهنده یک حفره امنیتی جدی است که نیازمند اصلاحات اساسی است. و اگر این ادعا بی‌اساس باشد، مسئولیت طرح آن بدون ارائه مستندات بر عهده فرد مدعی است و باید از تکرار چنین رویدادهایی جلوگیری شود تا از هرج و مرج اطلاعاتی و بی‌اعتمادی در جامعه پرهیز گردد.

باید منتظر ماند و دید که آیا مسئولان ذی‌ربط، به ویژه نهادهای امنیتی، واکنش رسمی و مستندی به این ادعا نشان خواهند داد یا خیر. روشن شدن این موضوع، نه تنها به نفع امنیت کشور است، بلکه به شفافیت و اعتماد عمومی در جامعه نیز کمک شایانی خواهد کرد. این اتفاق، بار دیگر لزوم هوشیاری در برابر نفوذهای احتمالی و ضرورت شفافیت در اطلاع‌رسانی را گوشزد می‌کند.

IRanian_Uk 

نتانیاهو: منع موشک بالستیک با برد بالای ۴۸۰ کیلومتر یکی از شرایط حمایتم از توافق با ایران است

 بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل

بنیامین نتانیاهو شرایطی را برای حمایت از توافق با ایران برشمرده است که شامل اعمال محدودیت بر برنامه موشکی ایران است.

نخست‌وزیر اسرائیل در مصاحبه‌ای با شبکه فاکس‌نیوز که هفته پیش ضبط اما دیشب منتشر شد گفت از یک توافق «استثنایی» با ایران که شامل سه شرط باشد حمایت می‌کند:

«توقف غنی‌سازی همانطور که رئیس‌جمهور ترامپ و من گفته‌ایم، منع موشک‌های بالستیک... با برد بالای ۳۰۰ مایل (۴۸۲ کیلومتر) که حد مجاز تعیین شده در معاهده‌های بین‌المللی است و کنارگذاشته شدن محور ترور.»

مشخص نیست منظور آقای نتانیاهو از معاهده‌های بین‌المللی که برد موشک را به ۳۰۰ مایل (۴۸۲ کیلومتر) محدود می‌کند چیست، اما احتمال دارد اشاره او به «رژیم کنترل تکنولوژی موشک» باشد که یک تفاهم سیاسی غیر‌رسمی میان ۳۵ کشور است که هدف آن محدود کردن گسترش برنامه‌ها و تکنولوژی موشکی است. تمرکز این «تفاهم سیاسی» که ایران عضو آن نیست، بر موشک‌ها و پهپادهایی با برد بیش از ۳۰۰ کیلومتر است که توان حمل مواد انفجاری به وزن بیش از ۵۰۰ کیلوگرم را دارند.

آقای نتانیاهو اما تاکید کرد که اگر ایران این شرایط را نپذیرد باید «آن‌ها را کنترل کرد و همزمان اجازه داد که سیر طبیعی تحولات در ایران پیش برود.»

آقای نتانیاهو این مصاحبه را در طی سفر هفته پیش خود به واشنگتن انجام داده است که در جریان آن با دونالد ترامپ دیدار داشت و از جمله در مورد ایران و جنگ غزه گفتگو کرد.

رئیس‌جمهور آمریکا هفته پیش، قبل از دیدارش با آقای نتانیاهو گفت که در این دیدار به دنبال «حل دایمی» بحران میان اسرائیل و ایران خواهد بود.

نخست‌وزیر اسرائیل در حالی این شروط را تعیین کرده است که مقام‌های ایران همچنان پافشاری می‌کنند که غنی‌سازی را کنار نخواهند گذاشت و همزمان تاکید می‌کنند که در صورت بازگشت به میز مذاکره فقط در مورد برنامه هسته‌ای مذاکره خواهند کرد.

 عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران

عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، دیروز گفت که «هیچ توافقی که در آن غنی‌سازی وجود نداشته باشد، نخواهیم داشت.»

او همچنین تاکید کرد که «اگر مذاکراتی شکل بگیرد، موضوع مذاکره فقط هسته‌ای خواهد بود و ایجاد اطمینان نسبت به برنامه هسته‌ای ایران در مقابل رفع تحریم‌ها و هیچ موضوع دیگری مشمول مذاکره نخواهد شد.»

مقام‌های ایران پیش از این هم بارها تاکید کرده بودند که توان نظامی و دفاعی ایران قابل مذاکره نیست.

این موضع‌گیری‌های اسرائیل و ایران در حالیست که دو طرف بعد از جنگی ۱۲ روزه که با حمله اسرائیل آغاز شد، از ۲۳ ژوئن (حدود سه هفته پیش) در آتش‌بس هستند؛ آتش‌بسی که سرنوشت آن همچنان نامعلوم است.

از زمان برقراری آتش‌بس لحن تهدید‌آمیز مقام‌های اسرائیل ادامه داشته است و به نظر می‌رسد که مقام‌های ایران همچنان نگران احتمال حمله‌ای جدید اسرائیل یا آمریکا هستند؛ آنها تاکید کرده‌اند که برای بازگشت به مذاکرات انتظار دارند که واشنگتن تضمین کند که مانند حمله قبلی اسرائیل، دوباره در حین گفتگو به ایران حمله نخواهد شد.

اسرائیل کاتس، وزیر دفاع اسرائیل روز پنجشنبه هشدار داد که اگر اسرائیل از سوی تهران تهدید شود، دوباره به ایران حمله خواهد کرد:

«بازوی بلند اسرائیل در تهران، تبریز، اصفهان و هر جایی که سعی در تهدید یا آسیب رساندن به اسرائیل داشته باشید، به شما خواهد رسید. جایی برای پنهان شدن وجود ندارد.»

آقای کاتس افزود: «اگر مجبور به بازگشت شویم، این کار را با نیروی بیشتری انجام خواهیم داد.»

BBC 

۱۴۰۴/۰۴/۲۱

کابوس هسته‌ای در صورت فروپاشی ایران، آیا پاکستان به آمریکا در بمباران ایران کمک کرد؟

 

یورونیوز: اریک بریور، معاون رئیس برنامه امنیت مواد هسته‌ای و اسکات روکر، معاون رئیس ابتکار تهدید هسته‌ای در مقاله‌ای نسبت به خطر فروپاشی حکومت در ایران و به دنبال آن تهدیدات امنیتی هسته‌ای هشدار می‌دهند. با وجود بحث‌های داغ درباره میزان خسارات ناشی از حملات آمریکا و اسرائیل، واقعیت این است که زیرساخت هسته‌ای ایران به‌طور کامل نابود نشده است. اما اگر جمهوری اسلامی به‌طور ناگهانی فرو بپاشد، نگرانی مهمتر، جلوگیری از افتادن این منابع به دست گروه‌های نامناسب خواهد بود.
هرچند اورانیوم ۶۰ درصدی ایران هنوز به سطح تسلیحاتی ۹۰ درصد نرسیده، اما همچنان می‌توان با آن یک دستگاه هسته‌ای خام ساخت. تولید این سطح از اورانیوم، دشوارترین بخش در فرایند ساخت سلاح هسته‌ای است و این موضوع باعث می‌شود هر دولت یا گروه غیردولتی علاقه‌مند به بمب هسته‌ای، آن را هدف قرار دهد. حجم ۴۰۰ کیلوگرمی این اورانیوم معادل وزن ۲۰ بطری آب بزرگ است که در محفظه‌هایی نگهداری می‌شود که به راحتی می‌توان آن‌ها را در یک کامیون بار کرد. مکان فعلی نگهداری این اورانیوم نامشخص است.
محافظت از مواد و تجهیزات حساس، نیازمند تدابیر گسترده‌ای چون نگهبانان، دروازه‌ها، سیستم‌های کنترل مواد و سازوکارهای پیشگیری از سرقت داخلی است. لازمه اجرای چنین سیستمی، حکومتی پایدار است و اگر حکومت سقوط کند، نگهبانان و دانشمندان دیگر سر کار نخواهند رفت.
دولت‌های جهان باید آماده همکاری اطلاعاتی باشند و در صورت شناسایی نقاط ضعف حاد در امنیت هسته‌ای ایران، آن را به اطلاع دولت آینده ایران برسانند، حتی اگر مشروعیت آن دولت زیر سؤال باشد. خطر دستیابی تروریست‌ها به بمب، بسیار جدی‌تر از این پرسش‌های سیاسی است. فروپاشی حکومت ایران ممکن است در بلندمدت خطر برنامه هسته‌ای این کشور را کاهش دهد، اما در کوتاه‌مدت خطر امنیتی جدی‌تری به‌دنبال دارد.
هیل: پس از حملات آمریکا، ایران به دنبال روابط نزدیک‌تر با کشورهای طردشده اروپایی است
یکی از جنبه‌های راهبردی پساجنگ جمهوری اسلامی که کمتر مورد توجه قرار گرفته، تلاش ایران برای تقویت روابط و جلب تعهدات بیشتر از سوی بلاروس و صربستان، دو متحد اصلی اروپایی جمهوری اسلامی به ویژه پس از عدم حمایت آشکار روسیه از ایران در درگیری با اسرائیل است. این شکاف ظاهری، احتمالاً انگیزه ایران را برای تحکیم روابط با دیگر رژیم‌های منزوی، چه برای جلوگیری از تکرار تجربه بی‌وفایی روسیه و چه برای جبران کاستی‌های این شراکت افزایش داده است.
هنگامی‌که تبادل حملات میان ایران و اسرائیل آغاز شد، رژیم الکساندر لوکاشنکو در بلاروس عمدتاً مواضع مبهم مسکو را تکرار کرد. اما پس از آتش‌بس، تهران از مینسک خواست موضعی قوی‌تر اتخاذ کند. در راستای این هدف، ایران یک دفتر دائمی وابسته نظامی در مجموعه سفارت خود در مینسک افتتاح کرد. بلاروس که پیش‌تر به ایران سلاح و تخصص هسته‌ای ارائه کرده بود، اکنون ممکن است بتواند به جمهوری اسلامی برای بازیابی توان نظامی‌اش کمک کند.

در همین حال، ایران به صربستان به عنوان دروازه اقتصادی دیگری روی آورده و از روابط پرتنش این کشور با اتحادیه اروپا و گرایش آن به سمت روسیه بهره‌برداری می‌کند. در ماه‌های اخیر، تهران مجموعه‌ای از توافق‌نامه‌های تجاری دوجانبه با بلگراد به امضا رسانده است.

با توجه به اینکه صربستان همچنان به دنبال گسترش صادرات تسلیحاتی خود است، جمهوری اسلامی ممکن است به بازار جذابی برای آن تبدیل شود. فروشندگان تسلیحات صرب می‌توانند از معاملات بازار سیاه برای تسهیل این روند استفاده کنند، چنان‌که در گذشته نیز رخ داده است.

در مجموع، تلاش هماهنگ ایران برای نزدیک شدن به این کشورها نشان‌دهنده تلاشی حساب‌شده در فضای پساجنگ برای تضمین دریافت حمایت دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی بدون تکیه بر روسیه به عنوان واسطه است، که می‌تواند تهدیدی برای امنیت غرب محسوب شده و تاب‌آوری جمهوری اسلامی را در دوران انزوا تقویت کند.

موسسه هوور: به مارکس ایمان داریم، به ایران پشت پا زدیم: شکست استراتژی چین در قبال ایران

مایلز ماچون یو، تحلیل گر تاریخ نظامی در منازعات معاصر می‌نویسد که در شرایط عقب‌نشینی سیاست تهاجمی آمریکا در خاورمیانه چین تلاش کرد تا بر پایه جهان‌بینی بلندمدت مارکسیستی-لنینیستی خود مبنی بر بهره‌برداری از «ضعیف‌ترین حلقه‌ها»، یعنی رژیم‌هایی که تحت فشار غرب قرار دارند، ایران را به مهره‌ای کلیدی در راهبرد بزرگ خود بدل سازد.

با این حال، زنجیره‌ای از تحولات که نهایتاً به جنگ ویرانگر موسوم به «جنگ ۱۲ روزه» منتهی شد که نابودی تأسیسات غنی‌سازی ایران، تضعیف راهبردی و انزوای منطقه‌ای جمهوری اسلامی را در پی داشت عملاً تلاش‌های چین برای تبدیل ایران به متحدی محوری در راهبرد جهانی‌اش را از بین برد.
در عمل، ایران قرار بود به پایگاه راهبردی و ایدئولوژیک چین در خاورمیانه بدل شود و با دامن‌زدن به بحران‌های مداوم منطقه‌ای، آمریکا را به خونریزی مستمر وادار کند و بدین‌سان، منابع پکن را برای نبردهای اصلی در آسیا آزاد سازد.
شاید از همه فاجعه‌بارتر برای پکن، این بود که حملات مذکور، پوچی اتحاد ظاهری ضدآمریکایی موسوم به محور CRINK متشکل از چین، روسیه، ایران و کره شمالی را عیان ساخت. زمانی که ایالات متحده و اسرائیل حملات خود را بر اهداف نظامی ایران آغاز کردند، هیچ‌یک از این شرکای ادعایی کوچک‌ترین تلاشی برای دفاع از تهران انجام ندادند.

این رهاشدگی خفت‌بار نشان داد که این ائتلاف در بهترین حالت، ائتلافی معامله‌محور است. ایران، علی‌رغم اینکه بی‌ثبات‌کننده‌ترین بازیگر در این محور بود، به حال خود رها شد تا ضربات را به‌تنهایی تحمل کند. این انزوا به‌احتمال قوی، اپوزیسیون داخلی در ایران را جسورتر خواهد کرد و نفوذ چین بر دولت ایران را بیش از پیش کاهش می‌دهد.
نشنال اینترست: 

آیا پاکستان به آمریکا در بمباران ایران کمک کرد؟
پس از حملات هوایی آمریکا به تأسیسات غنی‌سازی ایران در ۲۲ ژوئن ۲۰۲۵، سیاست خارجی پاکستان دچار دوگانگی شد و از یک سو شاهد محکومیت شدید رسمی علیه حمله و ابراز همبستگی با ایران و از سوی دیگر همکاری پنهانی با آمریکا شامل ارائه‌ی مجوز پرواز، تبادل اطلاعات و پشتیبانی لجستیکی بودیم. این دوگانگی ناشی از تلاش همیشگی پاکستان برای حفظ توازن بین هویت اسلامی خود و وابستگی‌های امنیتی و اقتصادی‌اش به آمریکا است.

پاکستان همواره مدعی حمایت از امت اسلامی همچون فلسطین و مسلمانان اویغور بوده ولی در عمل روابط نزدیکی با قدرت‌های غیرمسلمان، به‌ویژه ایالات متحده، داشته است. همکاری‌های ضدتروریستی با آمریکا برای مقابله با گروه‌های شورشی در بلوچستان و شمال غرب پاکستان اهمیت حیاتی دارد.

Euronews 

۱۴۰۴/۰۴/۱۳

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بازرسان خود را از ایران خارج کرد

 FILE - The flag of the International Atomic Energy Agency flies in front of its headquarters during an IAEA Board of Governors meeting in Vienna, Austria, Wednesday, Nov. 22, 2023. (AP Photo/Matthias Schrader, File)

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی روز جمعه اعلام کرد گروه بازرسان خود را که در جریان جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل در تهران گرفتار شده بودند را به دلیل نگرانی‌های امنیتی از ایران خارج کرده و به مقر اصلی آن در وین بازگرداند.

همزمان رافائل گروسی مدیرکل آژانس بار دیگر در پستی در «ایکس» بر «اهمیت ضروری مذاکرات آژانس با ایران برای چگونگی از سرگیری هرچه سریع‌تر فعالیت‌های نظارتی و راستی‌آزمایی الزامی در ایران» تاکید کرده و خواستار همکاری ایران با آژانس شد. تهران پس از حمله اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران، همکاری با آژانس را به حال تعلیق درآورده است.روز جمعه پس از چند هفته توقف پروازهای بین‌المللی بر فراز آسمان ایران، نخستین پروازهای بین‌المللی از تهران انجام شد.

العربیه فارسی

گفتگوی تلفنی پوتین و ترامپ در مورد اوکراین و ایران

 

اخبار روز: دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده و ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، روز پنج‌شنبه در یک تماس تلفنی نزدیک به یک‌ساعته درباره اوکراین، ایران و سایر مسائل گفت‌وگو کردند. بر اساس اظهارات یکی از مشاوران کرملین، پوتین در این تماس موضع همیشگی روسیه مبنی بر حل «ریشه‌های اصلی» مناقشه را تکرار کرد، در حالی که ترامپ خواستار پایان سریع جنگ شد.

آسوشیتد پرس از مسکو به نقل از یوری اوشاکوف، مشاور امور خارجه پوتین، نوشت پوتین ضمن بحث در مورد اوضاع پیرامون ایران و خاورمیانه، بر لزوم حل همه اختلافات «منحصرا از طریق سیاسی و دیپلماتیک» تأکید کرد. وی افزود که رهبران توافق کردند مقامات روسیه و ایالات متحده تماس‌های خود را در مورد این موضوع حفظ کنند.

رویترز نیز به نقل از مشاور کرملین، یوری اوشاکوف، گزارش داد در این تماس، موضوع توقف اخیر در ارسال برخی تسلیحات آمریکا به اوکراین مطرح نشده است. این در حالی است که ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، روز چهارشنبه در کپنهاگ اعلام کرده بود امیدوار است تا روز جمعه با ترامپ درباره این توقف گفت‌وگو کند.

اصطلاح «ریشه‌های اصلی» در گفتمان دیپلماتیک روسیه معمولاً به موضوعاتی همچون گسترش ناتو به شرق، حمایت غرب از اوکراین و رد عضویت این کشور در ناتو اشاره دارد.

این تماس تلفنی در حالی انجام شد که ایالات متحده اخیراً به‌دلیل کاهش ذخایر نظامی، ارسال برخی تسلیحات کلیدی به اوکراین از جمله موشک‌های پدافند هوایی پاتریوت را متوقف کرده است. این تصمیم باعث شد تا وزارت خارجه اوکراین سفیر موقت آمریکا در کی‌یف را فرا بخواند و نسبت به پیامدهای این تصمیم هشدار دهد؛ از جمله تضعیف توان دفاعی اوکراین در برابر حملات فزاینده روسیه.

با این حال، اوشاکوف تأکید کرد که موضوع ارسال تسلیحات به اوکراین در مکالمه ترامپ و پوتین مطرح نشد. او همچنین افزود مسکو همچنان مایل به ادامه گفت‌وگو با واشنگتن است، اما هرگونه مذاکره صلح باید میان روسیه و اوکراین به‌طور مستقیم انجام گیرد.

این اظهارات نشان‌دهنده مخالفت مسکو با مذاکرات سه‌جانبه است. به گفته مقامات اوکراینی، در جریان دیداری که در ماه ژوئن در استانبول برگزار شد، طرف روسی از دیپلمات‌های آمریکایی خواست تا جلسه را ترک کنند تا مذاکرات فقط بین روسیه و اوکراین ادامه یابد.

در این تماس همچنین درباره دیدار حضوری احتمالی میان دو رئیس‌جمهور گفت‌وگویی صورت نگرفت.

این نخستین گفت‌وگوی مستقیم ترامپ و پوتین از زمان شدت گرفتن منازعه نظامی در اوکراین بود و در حالی انجام شد که آینده کمک‌های نظامی آمریکا به کی‌یف، به یکی از نقاط چالش‌برانگیز در روابط بین‌المللی تبدیل شده است.

اخبارروز

۱۴۰۴/۰۴/۱۱

عراقچی: حمله آمریکا به فردو خسارات سنگینی به‌جا گذاشت

 عراقچی 

عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، در گفت‌وگو با شبکه آمریکایی «سی‌بی‌اس نیوز» تأیید کرد که حملات هوایی آمریکا به سایت هسته‌ای فردو «خسارات شدید و قابل توجهی» به این تأسیسات وارد کرده است.به گزارش خبرگزاری «رویترز»، عراقچی در این گفت‌وگو که سه‌شنبه پخش شد، گفت: «هیچ‌کس دقیق نمی‌داند چه اتفاقی در فردو افتاده است، اما آنچه تاکنون مشخص شده، این است که تأسیسات دچار خسارات شدید و سنگینی شده‌اند.»

او افزود که سازمان انرژی اتمی ایران در حال ارزیابی میزان خسارات است و قرار است گزارشی در این خصوص به دولت ارائه دهد.دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، نیز در واکنش به این حملات گفته بود که «برنامه هسته‌ای ایران به‌طور کامل محو شده است»، اما مقام‌های آمریکایی تأکید کرده‌اند که ارزیابی دقیق از میزان آسیب‌ها نیازمند زمان بیشتری خواهد بود.

DW