۱۳۸۹/۰۹/۰۹

نامه تاريخي زنده ياد سعيدي سيرجاني به سيدعلي خامنه اي


جناب آقای خامنه ‏ای
پیام عتاب ‏آمیز جناب عالی را آقای صابری برایم خواند، و متاسف شدم، نه به علت این که مورد قهر ‏آن مقام معظم قرار گرفته ‏ام و به زودی امت همیشه در صحنه حزب‏ الله حسابم را خواهند رسید، که مرگ در راه دفاع از ‏حق شهادت است و ما مرگ شهادت از خدا خواسته ‏ایم. تأسف و تأثرم از پندارهای باطل خویش بود و امیدهای برباد ‏رفته ‏ام درباره سعه صدر جناب عالی و سرنوشتی که ملت ایران در دوران رهبری شما خواهند داشت.‏
بگذریم از لحن توهین ‏آمیز پیام که حتی قاصد را شرمنده کرده بود و از هر مسلمان با تقوایی بعید می‏نمود تا چه رسد ‏به رهبر مسلمانان جهان. حیرتم از این است که جناب عالی به استناد کدامین سند و قرینه و امارت مرا مرتد قلمداد ‏کردید و نامعتقد به اسلام. اگر مستند به نوشته‏ های من است ای کاش موردش را مشخص می فرمودید، و اگر مبتنی بر ‏واردات غیبی است و اشراف بر ضمایر که انالله و اناالیه راجعون.‏
می ‏دانم در حکومتی که مرحوم شریعتمداری با آن مقام فقاهت، مهندس بازرگان با آن تقوای دینی و سیاسی، آیت ‏الله ‏منتظری با آن سوابق مبارزاتی دق‏مرگ و خانه‏ نشین و مطرودند، تکلیف امثال بنده معلوم است و بر ما کجا برازد دعوی ‏بی‏ گناهی.‏
و می دانم رهبر جلیل القدری که با یک نهیبش نمایندگان مجلس اسلامی در لاک سکوت و وحشت می‏خزند، البته ‏می تواند با تیغ بیدریغ تکفیر حمله بر من درویش یک قبا آرد.‏
فرموده بودید چرا این همه مزایای حکومت اسلامی را ندیده ‏ام و به تمجید نپرداخته ‏ام. این وظیفه ی اخلاقی را شاعران و ‏نویسندگان محترمی که با چرخشی ناگهانی در سلک هواداران ولایت فقیه درآمده ‏اند بهتر و موثرتر انجام می‏دهند. ‏وانگهی رژیمی که علاوه بر فرستنده‏ های رادیویی و تلویزیونی هزاران مسجد و منبر و مجلس را در اختیار دارد، چه نیازی ‏به مدیحه ‏سرایی مطرودان دارد، بخصوص نویسنده کج‏ سلیقه‏ ای که هرگز در مدح هیچ امیر و حاکمی قلم نزده است.‏
فرموده بودید چرا در انتقاد از حکومت شاه به جزئیات اداری پرداخته ‏ام؟ از همین انتقادهای جزئی هم شرمنده ‏ام که ‏بحمدالله در این ده سال فرصت‏ شناسان حق مطلب را ادا کرده ‏اند و بر حاکم معزول تاخته ‏اند. وضع من در زمان شاه نیز ‏مانند امروزم بود. مینوشتم و چاپ می‏شد و منتشر نمی‏گشت، دیکتاتور مغرور بدعاقبت می‏پنداشت با شکستن قلمها و زجر آزادگان بر دوام حکومت خود می ‏افزاید. قطعاً مقالات سانسور شده من در بایگانی ساواک موجود است. بفرمایید ‏مطالب از "یغما" و "خواندنیها" بیرون کشیده ی مرا در مقوله ی سیاست فرهنگی، ماجرای کاپیتولاسیون، مضحکه تغییر ‏تاریخ، شعبده ی جشنهای شاهنشاهی به حضورتان بیاورند تا بدانید بوده ‏اند مردم از جان گذشته ‏ای که به هیچ دعوی ‏مبارزه و پیوستگی به دارودسته‏ ای از بیان حقایق پروایی نداشته ‏اند.‏
اما در مورد کتابهای توقیف‏ شده بنده واقعا نمی‏دانم کجایش حمله به اسلام است یا اساس حکومت اسلامی. من ذاتاً ‏از ریا و دروغ و تبعیض و ستم متنفرم و این نفرت در نوشته ‏هایم منعکس است. اگر خدای ناخواسته همچو مفاسدی در دستگاه حکومت راه یافته است چه بهتر که مطرح گردد و علاج شود. مساله ی اساسی در ‏حکومت حاضر این است که انتقاد از هر مسندنشین و مسئولی حمل بر "زیرسئوال بردن رژیم" می‏شود و لطمه ‏زدن به اساس اسلام، و بهانه‏ ای برای سرکوبی و اختناق و نتیجه‏ اش همین که می‏بینیم. من به آنچه در کتابهای توقیف ‏و خمیر شده ‏ام نوشته ‏ام عمیقاً اعتقاد دارم و در هر محکمه‏ ای حاضر به پاسخ‏گویی ‏ام. اگر واقعا خلاف اسلام یا حکومت ‏واقعی اسلامی است، چرا بدین شیوه ‏های غیر اخلاقی با من رفتار می‏کنند. مگر مملکت قانون و محکمه ندارد؟
جناب آقای خامنه ‏ای توقع مردم مسلمان ایران از حکومت اسلامی جز اینهاست که می‏کنند. در رژیم کمونیستی تکلیف ‏خلایق معلوم است. همه فضایل و امتیازات در نیروی کار مفید افراد ملت خلاصه می‏شود و مناصب و مقامات در دست ‏طبقه کارگر است و استبداد کارگری حاکم بر جامعه. در ممالک سرمایه ‏داری تمول و درآمد بیشتر ضامن قدرت اجتماعی ‏است و سرنوشت مردم در قبضه کسانی که به هر شیوه و از هر طریق صاحب آلاف و الوفی شده ‏اند. اما در حکومت ‏اسلامی ضابطه چیست؟ آیا فضایل منحصر به نماز و دعای بیشتر است و روزه طولانی‏تر و سجده غلیظ تر و لقب حاجی ‏و انبوهی محاسن و کلفتی دستار و دعوی بسیار، یا به حکم آیه کریمه ان اکرمکم عندالله اتقیکم، فضیلت افراد محصول ‏تقرب به حق است و قرب یزدان در گرو تقوی؟
اگر چنین است اجازه فرمایید بی‏ هیچ ملاحظه و پروایی عرض کنم بسیاری از اعمال سران حکومت خلاف تقواست. این ‏را به تجربه شخصاً دریافته‏ ام و اثباتش اگر خواستید آسان است. بگذریم از دو سال اول که نابسامانی ها جواز ‏آشفته‏ گویی ها و آشفته ‏کاریها بود، در همین چندماه اخیر، بزرگانی که در خبرنامه ‏ها و جراید مرا عضو حزب توده و خدمتگزار ‏شاه و مامور ساواک معرفی کردند، هم از معصیت سنگین بهتان باخبر بودند و هم از نحوه ی زندگی و خلق ‏و خوی من. به ‏فرض این که با گذشته زندگی بنده آشنایی نداشتند به فیض مقام و موقعیت خویش می‏توانستند از دستگاه اطلاعاتی ‏کشور جویای سوابق شوند و آن گاه دست به قلم ببرند، یا کسانی را مامور که مزاحمت هایی از قبیل سنگ‏ پراندن و ‏شعارنویسی بر در و دیوار خانه‏ ام کنند.
جناب آقای خامنه‏ ای، بنده به خلاف حکم قاطع شما، مسلمانی صافی اعتقادم، و به دین و عقیده ‏ام مباهات می‏کنم. هیچ ‏ابله مخالف اسلامی نمی‏آید پانزده سال عمر خود را صرف تصحیح و چاپ مفصل‏ترین تفسیر قرآن کند. کسی که به ‏اسلام بی ‏اعتقاد است، با چه انگیزه ‏ای قصیده ی "این بارگه که پایه‏ اش از عرش برتر است" را تقدیم آستانه قم می‏کند؟ ‏کسی که دلبسته ی اسلام نیست در شرایط حاضر خاموش می‏ نشیند تا به نام مقدس اسلام هر ناروائی بر مردم تحمیل ‏شود و اساس اعتقادشان متزلزل گردد.
جناب آقای خامنه‏ ای، من بیش از هر مسلمان متعصبی با سلطه و نفوذ اجانب به هر صورت و در هر مرحله اعم از ‏شرقی و غربی در وطن عزیزم مخالفم، و بیش از بسیاری از مدعیان به حقانیت شریعت مقدس اسلام معتقد. به هیچ حزب و ‏دسته و گروهی نه در گذشته بستگی داشته‏ ام و نه بعد از این می توانم داشته باشم. اگر هوس جاه و منصب داشتم ‏در سال ٥٧ دعوت وزارت را با سرعت و صراحت رد نمی کردم، و اگر در طمع مال و منال بودم مجبور نمی ‏شدم درین ‏سالهای پیری و ممنوع‏ القلمی خانه مسکونیم را که تنها مایملکم در پهنه جهان بود بفروشم و صرف معاش کنم. ‏آدمیزاده‏ ام، آزاده ‏ام و دلیلش همین نامه، که در حکم فرمان آتش است و نوشیدن جام شوکران، بگذارید آیندگان بدانند که ‏در سرزمین بلاخیز ایران هم بودند مردمی که دلیرانه از جان خود گذشتند و مردانه به استقبال مرگ رفتند.‏
با تقدیم احترام ـ سعیدی سیرجانی
دانلود
شيخ صنعان روایت سعيدي سيرجاني از انقلاب 57 (پي دي اف)
شيخ ريا (پي دي اف)
سيماي دو زن (پي دي اف)
كليپ مستندي درباره سعيدي سيرجاني (تصويري)

۱۳۸۹/۰۹/۰۸

سوء قصد به جان دو فیزیکدان ایرانی در تهران

مهاجمان ناشناس اتومبیلهای دو استاد دانشگاه را با بمب هدف قرار دادند .افراد ناشناس به جان دو فیزیکدان ایرانی در تهران سوء قصد کردند و یکی از آنان را از پای درآوردند.
براساس گزارش منابع خبری داخل ایران، روز دوشنبه، 8 آذر (29 نوامبر)، بین ساعت 7 و 8 بامداد به وقت محلی، افراد ناشناس مجید شهریاری و فریدون عباسی، استادان فیزیک دانشگاه شهید بهشتی (ملی) در شمال تهران را که عازم محل کار خود در دانشگاه بودند هدف سوء قصد قرار دادند. به گزارش رادیو دولتی ایران، عملیات سوء قصد به جان این دو استاد دانشگاه در خیابان ارتش و خیابان ولنجک میدان دانشگاه شهید بهشتی روی داد.
در این حادثه دکتر مجید شهریاری کشته و همسرش مجروح و دکتر عباسی و همسرش زخمی شدند. خبرگزاری دولتی ایران - ایرنا - به نقل از علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران که از فریدون عباسی در بیمارستان عیادت کرده، نوشته است که "دکتر شهریاری سال ها دانشجوی من بود و همکاری خوبی با سازمان انرژی اتمی داشت و یکی از پروژه های بزرگ سازمان را که افتخاری برای ملت ایران بود، در دستور کار داشت."
رادیو دولتی ایران در گزارشی در مورد حادثه روز دوشنبه گفته است که "عوامل مزدور صهیونیستی" این دو استاد فیزیک و عضو هیات علمی دانشگاه را که همراه خانواده، عازم محل کار خود در دانشگاه شهید بهشتی بودند مورد سوء قصد قرار دادند و خبرگزاری فارس در خبری تحت عنوان "آمریکا و رژیم صهیونیستی امروز دو استاد دانشگاه را ترور کردند" گزارش کرده که افراد موتور سوار با چسباندن یک وسیله انفجاری به اتومبیل پژوی 504 مجید شهریاری او را به قتل رساندند.
در گزارش دیگری در همین خبرگزاری به نقل از شاهدان عینی آمده است که مهاجمان سرنشین دو دستگاه موتور سیکلت بودند و بمبی را به سوی اتومبیل مجید شهریاری پرتاب کردند و از محل گریختند.
این گزارش افزوده است که در نزدیکی همین محل، افراد موتورسوار با استفاده از همین روش، اتومبیل پژو 206 فریدون عباسی دوانی را منفجر کردند اما موفق به قتل او نشدند.
صالحی: دکتر شهریاری همکاری خوبی با سازمان انرژی اتمی داشت
خبرگزاری فارس گفته است که آقای عباسی و همسرش، که او هم سرنشین اتومبیل بود، در این حادثه زخمی شدند و به بیمارستان انتقال یافتند و در خبرهای بعدی آمده است که این دو نفر در بیمارستان تحت مداوای سرپایی قرار گرفتند.
پیشتر، خبرگزاری مهر با تایید خبر کشته شدن مجید شهریاری، در مورد سوء قصد به جان آقای عباسی دوانی نوشته بود که وی متوجه قصد افراد مهاجم شد و توانست با گریختن از محل، از این سوء قصد جان سالم به در ببرد.
هنوز هیچ گروهی مسئولیت سوء قصد به جان این دو فیزیکدان ایرانی را بر عهده نگرفته اما رادیو و تلویزیون دولتی گفته است که "دشمنان" جمهوری اسلامی که متوجه بی تاثیر بودن تحریم های اقتصادی شده اند، "همچون گذشته از حربه ناکارآمد ترور استفاده کرده اند."
در مقابل، خبرگزاری فارس انگیزه ترور این دو نفر را ناامیدی "عوامل" آمریکا و اسرائیل از انتقال و فرار مغزهای ایران به خارج دانسته و گفته است که دکتر عباسی دوانی استادیار پایه 20 دانشگاه، استاد نمونه در سال 86، معاون سابق دانشجویی دانشگاه بهشتی و "از اساتید بسیجی" بود.
قطعنامه شماره 1747 شورای امنیت، از فردی به نام فریدون عباسی دوانی با عنوان "دانشمند ارشد وزارت دفاع و مرتبط با انستیتو فیزیک کاربردی" ایران نام برده و او را مشمول تحریم قرار داده و به نوشته سایت الف، متعلق به احمد توکلی، نماینده مجلس، آقای عباسی عضو هیات علمی دانشگاه امام حسین است که به علت مشغله کاری در وزارت دفاع، به این دانشگاه کمتر رفت و آمد داشته است اما در پرونده کاری او، ریاست بر دانشکده فیزیک این دانشگاه به چشم می خورد.
به گزارش ایرنا، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران بدون نام بردن از گروه یا کشور خاصی، به "دشمنان" هشدار داده است: "با آتش بازی نکنید، زیرا صبر ملت ایران هم حدی دارد و اگر کاسه صبر ما لبریز شود، عاقبت بدی نصیبتان خواهد شد."
هنوز هم ابهاماتی در مورد انگیزه و عوامل ترور مسعود علیمحمدی وجود دارد
وی بدون مشخص کردن نوع واکنش مورد نظر خود، گفته است که "شهریاری های فراوانی تحویل ملت ایران می دهیم" و افزوده "حرکت هسته ای ملت ایران را چند برابر می کنیم."
در همانحال، خبرگزاری فارس به نقل از حسین ساجدی نیا، فرمانده نیروی انتظامی تهران، گزارش کرده که تحقیقات در مورد جزئیات این حادثه ادامه دارد و هنوز کسی مسئولیت این ترورها را برعهده نگرفته است.
اسامی مجید شهریاری و فریدون عباسی دوانی در فهرست اعضای هیات علمی دانشکده مهندسی هسته ای دانشگاه شهید بهشتی دیده می شود و به گفته برخی منابع خبری، آقای شهریاری، همانند مسعود علیمحمدی، فیزیکدان ایرانی که چند ماه پیش ترور شد، از نمایندگان ایران در برنامه علمی سزامی (طرح مرکز تابش سنکروترون خاورمیانه در اردن) بود که تعدادی از کشورهای منطقه، از جمله اسرائیل، در آن مشارکت دارند.
در دیماه سال گذشته و همزمان با ادامه اعتراضات علیه نتایج بحث برانگیز انتخابات ریاست جمهوری، مسعود علیمحمدی، استاد فیزیک دانشگاه تهران، هنگام خروج از خانه خود به مقصد دانشگاه در انفجار بمبی نیرومند که در یک موتورسیکلت جاسازی شده بود به قتل رسید.
هنوز انگیزه و عوامل قتل مسعود علیمحمدی مشخص نشده هر چند منابع خبری دولتی او را یک متخصص مسلمان و متعهد به نظام حکومتی معرفی کردند و ترور او را نیز به دشمنان نظام جمهوری اسلامی نسبت دادند.
در مقابل، برخی سایت های خبری متعلق به مخالفان دولت گفتند که آقای علیمحمدی به نامزدهای مخالف محمود احمدی نژاد گرایش داشت و در جریان انتخابات از آنان حمایت کرده بود.
به نوشته این سایت ها، به همین دلیل هم مراسم ترحیم مسعود علیمحمدی در میان تدابیر شدید امنیتی و با حضور گسترده ماموران دولتی برگزار شد.
چندی پیش نیز دو پزشک ایرانی هدف حمله افراد مسلح قرار گرفتند و کشته شدند.در حالیکه مقامات امنیتی و قضایی قتل آنان را غیرسیاسی اعلام کردند، برخی از سایت های خبری مخالفان، این قتل ها را نیز با مسایل سیاسی، از جمله شکنجه و قتل بازداشتیان در بازداشتگاه کهریزک مرتبط دانستند.

۱۳۸۹/۰۹/۰۱

مهدی هاشمی: هدف پدر مظلوم من است

مهدی هاشمی، فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، طی نامه ای به غلامحسین محسنی اژه ای گفته است هر بار احتمال بازگشت او به کشور جدی می شود "شانتاژهای" سیاسی در داخل افزایش می یابد.
طی چند هفته گذشته و با انتشار گزارش هایی مبنی بر احتمال بازگشت مهدی هاشمی فشار جناح حاکم برای برخورد فوری با او افزایش یافته است.
به گزارش سایت خبری آفتاب، مهدی هاشمی در این نامه که روز شنبه ۲۰ نوامبر ۲۰۱۰ (۲۹ آبان ۱۳۸۹) در تعدادی از وب سایت های خبری منتشر شده، خطاب به غلامحسین محسنی اژه ای، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه، گفته است که هم اکنون در دانشگاه آکسفورد مشغول نگارش پایان نامه دکترای خود است، اما اگر شرط های او که "مهمترین آنها دادگاه مستقل و مصون از تحمیل های نیروهای امنیتی" است تامین شود آماده حضور در محکمه است.
خودتان می دانید که احضاریه مورد اشاره شما ... قانونی صادر نشده، گویا فقط برای اعلان و انجام وظیفه بوده. زیرا در آن اسم متهم و اسم پدر غلط نوشته شده ... و ثانیا اتهام ذکر نشده و ثالثا احضاریه به شعبه بازپرسی در گلوبندک صادر شده که وجود ندارد.
مهدی هاشمی خطاب به محسنی اژه ای
مهدی هاشمی جریان حاکم را متهم کرده که در صدد تضعیف آقای هاشمی رفسنجانی است. او در نامه اش نوشته است: "هر بار که احتمال مراجعت اینجانب قوی شده است، شاهد اوج این شانتاژها بوده ایم و این خود نشان این است که این جریان دستش خالی است و مایل به برقراری این محکمه نیست و بی شک هدف اینها شخص اینجانب نیست، بلکه هدف پدر مظلوم من است."
وی در این نامه با اشاره به اظهارات محسنی اژه ای و برخی دیگر از مسئولین کشور درباره احضارش گفت: "خودتان می دانید که احضاریه مورد اشاره شما همانگونه که وکیل اینجانب اعلان کرده، قانونی صادر نشده، گویا فقط برای اعلان و انجام وظیفه بوده. زیرا در آن اسم متهم و اسم پدر غلط نوشته شده، اگر منظور شما احضار اینجانب بوده. و ثانیا اتهام ذکر نشده و ثالثا احضاریه به شعبه بازپرسی در گلوبندک صادر شده که وجود ندارد."
احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان ایران هفته پیش بدون نام بردن از مهدی هاشمی، خواهان برخورد با آن دسته از مخالفان دولت شدکه به گفته او در حوادث سال گذشته ایران دست داشتند و هنوز دستگیر نشده اند.
وی از تلاش هایی خبر داد که برای گرفتن تضمین هایی در مورد چگونگی برخورد با آقای هاشمی، در صورت بازگشت به ایران در جریان است.
آقای جنتی گفت: "اگر چنین افرادی به کشور باز گشتند، باید سریعا دستگیر شوند".
آقای جنتی در ادامه از چهار خواسته ای خبر داد که برای بازگشت "این گونه افراد" مطرح شده است، اما روشن نکرد که این درخواست ها را چه کسی مطرح کرده است.
به گفته او این خواسته ها از این قرار است: ۱- این افراد بلافاصله در فرودگاه دستگیر نشوند ۲- بعدا به جای زندان اوین در خانه ای با امکانات رفاهی محبوس شوند ۳- پرونده آنها در اختیار وزارت اطلاعات یا سپاه پاسداران قرار نگیرد بلکه توسط قوه قضائیه بررسی شود ۴- محاکمه آنها توسط یک "قاضی عادل" انجام شود.
مهدی هاشمی می گوید هربار احتمال بازگشتش قوت می گیرد فشار جناح حاکم بیشتر می شود . وزیر اطلاعات هم چندی پیش گفت حکم جلب مهدی هاشمی آماده است.
پیش تر نیز غلامحسین محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضائیه ایران، گفته بود که اتهامات مهدی هاشمی به وقایع پس از انتخابات ایران محدود نیست و جنبه "مالی و غیر مالی" دارد.
آقای اژه ای در مورد بازگشت احتمالی آقای هاشمی به ایران گفته بود: "به محض ورود، با او همانند سایر متهمان برخورد و پرونده اش در دستگاه قضایی رسیدگی می شود."
اما مهدی هاشمی در نامه خود نوشته وکلایش بارها به وزارت اطلاعات احضار و از آنها خواسته شده دست از وکالت او بکشند.
وی قوه قضائیه را متهم کرد که به شکایات او رسیدگی نمی کند و به محسنی اژه ای نوشت: "شما که دادستان کل کشور هستید فقط مسئول دادستانی از مردم نیستید، بلکه وظیفه اساسی شما دادستانی برای مردم است."
مهدی هاشمی گفته است برخی به اتهام همکاری با او بازداشت شدند، اعترافات نادرستی از آنها گرفته شده و بر خلاف قانون در رسانه ها منتشر شده بدون آنکه پاسخ های او و وکلایش درج شود.
فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته است این اقدامات را افرادی انجام می دهند که "با اینکه مدعی پیروی رهبر انقلابند، به اخطارهای مهم ایشان در نماز جمعه و جاهای دیگر توجه و اعتنایی نمی کنند."
سال گذشته نیز پنج فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی طی نامه ای از رئیس قوه قضائیه این کشور خواستند مرجعی صلاحیت دار را مأمور رسیدگی به شایعات و اتهامات علیه آنها کند.
آنها انتشار شایعات علیه خود را، نوعی "اهرم فشار" علیه آقای هاشمی رفسنجانی و ابزاری برای "حذف" او دانستند.
مهدی هاشمی در انتهای نامه اخیر خود از "خدمات" خود و خانواده اش به انقلاب دفاع کرد و نوشت: "از حضور در نقاط خطرناک جبهه و جانباز شیمیایی شدن و تاسیس صنایع استراتژیک دریایی و پایه گذاری برنامه مهم بهینه سازی و پارس جنوبی و عسلویه و غیره مطالب زیادی دارم که در موقع خود مطرح خواهد شد."

۱۳۸۹/۰۸/۱۴

ارائه خدمات ميزبانی به سايت محمد خاتمی در داخل ايران ممنوع شد


گزارش ها حاکی است از فعاليت وبسايت شخصی محمد خاتمی، رييس جمهوری سابق ايران جلوگيری شده و خدمات ميزبانی به اين سايت در ايران ممنوع شده است. اين وبسايت متعلق به رييس جمهوری سابق ايران است و گزارش ها و تصاوير ديدگاه ها و ديدارهای آقای خاتمی را منعکس می کند. در اين وبسايت گزارش يا تحليل و ديدگاهی غيراز گزارش های مرتبط به آقای خاتمی، منتشر نمی شود.به گزارش وبسايت شخصی آقای خاتمی، کارگروه تعيين مصاديق محتوای مجرمانه اعلام کرده که اين وبسايت مشمول ماده ۲۳ قانون جرايم رايانه ای شده و به موجب ابلاغ رسمی اين کارگروه، از روز چهارشنبه ۱۲ آبان ماه ۱۳۸۹ از هرگونه خدمات ميزبانی به اين سايت در داخل ايران جلوگيری و ممنوع می شود.وبسايت شخصی آقای خاتمی گفته که پيش از اين هيچ گونه اعلام کتبی يا شفاهی به دست اندرکاران سايت مبنی بر خطا و خروج از قانون نرسيده و درخصوص مستندات صدور اين ابلاغيه نيز توضيحی داده نشده است.ماده ۲۳ قانون جرايم رايانه ای، مصوب مجلس شورای اسلامی (خردادماه ۱۳۸۸) که وبسايت آقای خاتمی بر اساس آن ممنوع شده، می گويد:« ارائه‌دهندگان خدمات ميزبانی موظفند به محض دريافت دستور کارگروه (کميته) تعيين مصاديق مذکور در ماده فوق يا مقام قضائی رسيدگی‌کننده به پرونده مبنی بر وجود محتوای مجرمانه در سامانه‌های رايانه‌ای خود از ادامه دسترسی به آن ممانعت به عمل آورند.»کميته تعيين مصاديق محتوای مجرمانه که وبسايت ها را مورد بررسی و فيلترينگ قرار می دهد، با حضور وزير يا نماينده هايی از وزارتخانه‌های آموزش و پرورش، ارتباطات و فناوری اطلاعات، اطلاعات، دادگستری، علوم، تحقيقات و فناوری، فرهنگ و ارشاداسلامی، رئيس سازمان تبليغات اسلامی، رئيس سازمان صدا و سيما و فرمانده نيروی انتظامی و چند عضو ديگر تشکيل شده است.
«گروه های به اصطلاح خودسر، آزادی و امنیت دارند»
آقای خاتمی پيشتر و در اعتراض به محدوديت هايی که ايجاد شده، گفته بود: «امروز از يک سو گروه های به اصطلاح خودسر آزادی و امنيت دارند ولی احزاب و تشکل های قانونی و خدمتگزار محدود و ممنوع می شوند. امروز بی‌اساس بودن توهمات و نادرستی روش‌های اعمال شده در يکسال اخير بر هر انسان منصفی آشکار شده است.»آقای خاتمی به بحث گروه هايی که از آن ها به عنوان خودسر نام برده، اشاره کرد و گفت:«طبق قانون اساسی برگزاری راهپيمايی بدون حمل سلاح نياز به مجوز ندارد، اگر خلاف قانون عمل شد، طبق قانون با آنها رفتار شود. در حالی که امروز شاهد حضور و فعاليت‌های جريانات موسوم به خودسری هستيم که البته من اينها را خودسر نمی‌دانم چون اينها با امنيت کامل هر کاری بخواهند خلاف ضوابط قانونی و شرعی انجام می‌دهند و با تجهيزات و لوازمی می‌آيند که در اختيار افراد عادی نيست و مصونيت هم دارند.» آقای خاتمی پس از حوادث پس از انتخابات قرار بود برای شرکت در يک کنفرانس اتمی به ژاپن برود ولی گزارش شد که ممنوع الخروج شده است. هرچند بعدها اعلام شد به دلايل امنيتی از او خواسته شده از اين سفر صرفنظر کند.