۱۳۹۶/۱۰/۱۰
سپاه با اعتراضات اخیر چه میکند؟
با تداوم اعتراضات خیابانی در شهرهای مختلف ایران، این سوال قابل طرح
است که سپاه پاسداران در برخورد با وضعیت موجود چه نقشی ایفا خواهد کرد؟
در ساختار حکومتی ایران، در شرایط عادی مسئولیت مقابله با هرآنچه "تهدید امنیتی" تلقی شود به عهده نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و -در صورت لزوم- بسیج است. در شرایط امنیتی "بحرانی"، با تصمیم شوراهای تامین، سپاه پاسداران به نیروی امنیتی اصلی عمل کننده در شهرهای مختلف تبدیل می شود.
در پایتخت ایران، تصمیم گیری در مورد فراخواندن سپاه با شورای عالی امنیت ملی خواهد بود. اگر این شورا تشخیص دهد که مقابله با "تهدید امنیتی" از عهده نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و بسیج بر نمی آید، مسئولیت امنیت به قرارگاه ثارالله سپرده می شود که زیر نظر فرماندهی کل سپاه قرار دارد. در صورتی که این قرارگاه عهده دار چنین وظیفه ای شود، سایر نیروهای امنیتی و انتظامی، درچارچوب آن عمل می کنند.
به عنوان مثال یک روز بعد از انتخابات۲۲ خرداد ۱۳۸۸، نیروی های بسیج به درخواست نیروی انتظامی به برخورد با معترضین پرداختند اما از ۲۵ خرداد، مسئولیت اصلی بر عهده قرارگاه ثارالله گذاشته شد که تا ۲۵ مرداد ماه تداوم داشت.
در جریان تظاهرات روزهای اخیر، وظیفه اصلی برخورد با اعتراضات، تاکنون به وضوح بر عهده نیروی انتظامی بوده است. در صورت گسترش اعتراضات، قابل تصور است که تصمیم گیری در مورد سپرده شدن یا نشدن مسئولیت اصلی برخورد با معترضین به سپاه، در اولویت نهادهایی چون شورای عالی امنیت ملی قرار بگیرد.
این در حالی است که در زمان حاضر، ورود سپاه به عرصه برخورد با معترضان، با پیچیدگیهای نسبتا بیشتری در مقایسه با زمان های مشابه دیگر، از تیرماه ۱۳۷۸ گرفته تا اعتراضات ۱۳۸۸، مواجه است.
به طور مشخص این بار، از زمان آغاز اعتراضات خیابانی، سخنگویان و رسانه های نزدیک به سپاه به طور نسبتا هماهنگ کوشیدند تاکید کنند که مشکلی با اعتراضات ندارند و حتی خود را "همدرد" معترضان به وضعیت اقتصادی کشور می دانند.
در زمان شکل گیری اعتراضات خیابانی در مشهد، به طور مشخص رویکرد رسانه های همسو با سپاه پاسداران چنین بود که گویی مردم، به بخشهایی از حکومت منتقدند که آنها جزو این بخش ها نیستند. از همین جایگاه بود که، به ویژه در زمان شروع اعتراضات، سیاستمداران و رسانه های همسو با سپاه، تلاشی محسوس را برای قرار دادن خود در جایگاه "مدعی مطالبات" انجام دادند.
این تلاش، با گذشت هر ساعت از شروع اعتراضات، با گسترش آن به سایر شهرها، و با تندتر شدن شعارها علیه طیفی متنوع از نهادها و سیاست های حکومتی، حتی آنهایی که در جمهوری اسلامی "خط قرمزهای قطعی" تلقی می شوند، دشوار و دشوارتر شده است.
سناریوی ورود به صحنه سپاه پاسداران به عنوان متولی اصلی برخورد با معترضان، هرچند به راحتی قابل تصور است، اما دشوارتر از ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ خواهد بود که محافظه کاران حاکم، از همان ابتدا معترضان طبقه متوسط -و عمدتا متمرکز در تهران- را "ضدانقلاب" معرفی کرده بودند.
مدتی پس از برخورد سپاه با اعتراضات مردمی اسلامشهر در سال ۱۳۷۴، که از قضا نخستین مورد عملیات قرارگاه ثارالله در برخورد با اعتراضات شهری بود و به کشته شدن تعدادی از معترضان انجامید، خبری به فضای سیاسی-رسانه ای ایران راه یافت که حکایت از نارضایتی برخی فرماندهان میانی سپاه از به کارگیری این نیرو در برخوردهای مشابه داشت.
فرماندهان منتقد، از مسئولان ارشد خواسته بودند در صورتی که اعتراضات اقتصادی دیگری صورت بگیرد، مقابله به آن به نیروهایی غیر از سپاه سپرده شود تا این نیرو، از هزینه های حیثیتی "سرکوب معترضان معیشتی" در امان بماند. معترضانی که طرح اتهامات سیاسی-امنیتی علیه آنها، به سادگی متهم کردن منتقدان سیاسی طبقه متوسط نبود.
می توان حدس زد که دغدغه هایی مشابه، در حال حاضر نیز موضوع مباحثات جاری در سطوح ارشد حکومتی ایران باشد.
نتیجه این مباحثات، به هر سمت برود، قاعدتا در تعیین سمت و سوی تحولات آینده تاثیر خواهد داشت.
در ساختار حکومتی ایران، در شرایط عادی مسئولیت مقابله با هرآنچه "تهدید امنیتی" تلقی شود به عهده نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و -در صورت لزوم- بسیج است. در شرایط امنیتی "بحرانی"، با تصمیم شوراهای تامین، سپاه پاسداران به نیروی امنیتی اصلی عمل کننده در شهرهای مختلف تبدیل می شود.
در پایتخت ایران، تصمیم گیری در مورد فراخواندن سپاه با شورای عالی امنیت ملی خواهد بود. اگر این شورا تشخیص دهد که مقابله با "تهدید امنیتی" از عهده نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و بسیج بر نمی آید، مسئولیت امنیت به قرارگاه ثارالله سپرده می شود که زیر نظر فرماندهی کل سپاه قرار دارد. در صورتی که این قرارگاه عهده دار چنین وظیفه ای شود، سایر نیروهای امنیتی و انتظامی، درچارچوب آن عمل می کنند.
به عنوان مثال یک روز بعد از انتخابات۲۲ خرداد ۱۳۸۸، نیروی های بسیج به درخواست نیروی انتظامی به برخورد با معترضین پرداختند اما از ۲۵ خرداد، مسئولیت اصلی بر عهده قرارگاه ثارالله گذاشته شد که تا ۲۵ مرداد ماه تداوم داشت.
در جریان تظاهرات روزهای اخیر، وظیفه اصلی برخورد با اعتراضات، تاکنون به وضوح بر عهده نیروی انتظامی بوده است. در صورت گسترش اعتراضات، قابل تصور است که تصمیم گیری در مورد سپرده شدن یا نشدن مسئولیت اصلی برخورد با معترضین به سپاه، در اولویت نهادهایی چون شورای عالی امنیت ملی قرار بگیرد.
این در حالی است که در زمان حاضر، ورود سپاه به عرصه برخورد با معترضان، با پیچیدگیهای نسبتا بیشتری در مقایسه با زمان های مشابه دیگر، از تیرماه ۱۳۷۸ گرفته تا اعتراضات ۱۳۸۸، مواجه است.
به طور مشخص این بار، از زمان آغاز اعتراضات خیابانی، سخنگویان و رسانه های نزدیک به سپاه به طور نسبتا هماهنگ کوشیدند تاکید کنند که مشکلی با اعتراضات ندارند و حتی خود را "همدرد" معترضان به وضعیت اقتصادی کشور می دانند.
در زمان شکل گیری اعتراضات خیابانی در مشهد، به طور مشخص رویکرد رسانه های همسو با سپاه پاسداران چنین بود که گویی مردم، به بخشهایی از حکومت منتقدند که آنها جزو این بخش ها نیستند. از همین جایگاه بود که، به ویژه در زمان شروع اعتراضات، سیاستمداران و رسانه های همسو با سپاه، تلاشی محسوس را برای قرار دادن خود در جایگاه "مدعی مطالبات" انجام دادند.
این تلاش، با گذشت هر ساعت از شروع اعتراضات، با گسترش آن به سایر شهرها، و با تندتر شدن شعارها علیه طیفی متنوع از نهادها و سیاست های حکومتی، حتی آنهایی که در جمهوری اسلامی "خط قرمزهای قطعی" تلقی می شوند، دشوار و دشوارتر شده است.
سناریوی ورود به صحنه سپاه پاسداران به عنوان متولی اصلی برخورد با معترضان، هرچند به راحتی قابل تصور است، اما دشوارتر از ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ خواهد بود که محافظه کاران حاکم، از همان ابتدا معترضان طبقه متوسط -و عمدتا متمرکز در تهران- را "ضدانقلاب" معرفی کرده بودند.
مدتی پس از برخورد سپاه با اعتراضات مردمی اسلامشهر در سال ۱۳۷۴، که از قضا نخستین مورد عملیات قرارگاه ثارالله در برخورد با اعتراضات شهری بود و به کشته شدن تعدادی از معترضان انجامید، خبری به فضای سیاسی-رسانه ای ایران راه یافت که حکایت از نارضایتی برخی فرماندهان میانی سپاه از به کارگیری این نیرو در برخوردهای مشابه داشت.
فرماندهان منتقد، از مسئولان ارشد خواسته بودند در صورتی که اعتراضات اقتصادی دیگری صورت بگیرد، مقابله به آن به نیروهایی غیر از سپاه سپرده شود تا این نیرو، از هزینه های حیثیتی "سرکوب معترضان معیشتی" در امان بماند. معترضانی که طرح اتهامات سیاسی-امنیتی علیه آنها، به سادگی متهم کردن منتقدان سیاسی طبقه متوسط نبود.
می توان حدس زد که دغدغه هایی مشابه، در حال حاضر نیز موضوع مباحثات جاری در سطوح ارشد حکومتی ایران باشد.
نتیجه این مباحثات، به هر سمت برود، قاعدتا در تعیین سمت و سوی تحولات آینده تاثیر خواهد داشت.
۱۳۹۶/۱۰/۰۶
هشدار تندآیت الله خامنهای به احمدینژاد :کسانی که همه امکانات کشور دستشان بوده حق ندارند نقش اپوزیسیون بازی کنند
آیتالله
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، روز چهارشنبه ۶ دی، افرادی را متهم کرد
که «کار دشمن را در داخل انجام میدهند» و گفت: «کسانی که همه امکانات
کشور دستشان هست یا بوده حق ندارند نقش اپوزیسیون بازی کنند.»
به گزارش خبرگزاری ایسنا، وی این مطلب را بامداد چهارشنبه در دیدار با اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی بیان کرد.
علی خامنهای در سخنان خود از فرد یا افراد مشخصی نام نبرد اما این اظهارات پس از آن بیان میشود که محمود احمدینژاد، رئیسجمهور پیشین ایران، به همراه نزدیکان خود، در پی رویارویی با مشکلات دادگاهی و قضایی، با قوه قضائیه دچار درگیری لفظی شده و حالت اپوزیسیونی به خود گرفتهاند.
علی خامنهای در سخنان تازه خود گفت: «اینها دشمن را شاد میکنند به قیمت ناامید کردن مردم و نسل جوان؛ بخصوص کسانی که همه امکانات مدیریتی، یا امروز دستشان است یا دیروز دستشان بوده، فرقی نمیکند؛ تمام امکانات دست اینها بوده یا هست و آنوقت به قول فرنگیمآبان، نقش اپوزیسیون به خود میگیرند.»
آیتالله خامنهای افزود: «این کسانی که کشور در اختیارشان هست یا بوده دیگر حق ندارند علیه کشور حرف بزنند. اینها باید پاسخگو باشند.»
او در ادامه گفت: «بندهای که امکانات در اختیارم است نمیتوانم مدعی باشم، باید پاسخگو باشم که چه کردم با این امکانات. به جای اینکه پاسخگویی کنم، نقش مدعی را علیه این و آن بازی کنم، مردم قبول نمیکنند این را. حالا ممکن است کسی فکر کند در مردم تأثیر میگذارد. مردم هم آگاهند و نمیپذیرند این را.»
رهبر جمهوری اسلامی تأکید کرد: «اینها تقوا ندارند؛ آن کسانی که کار دشمن را در داخل انجام میدهند تقوا ندارند. اینها دینشان سیاسی است؛ بهجای آنکه سیاستشان دینی باشد، دینشان سیاسیکاری است.»
این اظهارات پس از آن بیان میشود که محمود احمدینژاد گفته است که «مردم» صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، را «نمیخواهند» و «فریاد مردم از ظلم برخی عناصر قضایی به آسمان است».
رئیس جمهور پیشین ایران همچنین پیش از این در نامهای به علی خامنهای از عملکرد قوای سهگانه کشور انتقاد کرده بود.
آیتالله علی خامنهای روز چهارشنبه در ادامه سخنانش گفت: «اینکه برداریم همینطوری بیهوا این قوه و آن قوه را بدون هیچ تمییزی محکوم کنیم، اینکه هنری نیست. هر بچهای هم میتواند سنگ بردارد و شیشهها را بشکند؛ اینکه هنری نیست. هنر این است که انسان منطقی و منصفانه حرف بزند و برای قدرتیابی حرف نزند و خدا را در نظر داشته باشد.»
او در ادامه با ذکر اینکه « تهمت و لجنپراکنی حرام است»، افزود: «نمیشود که انسان یک دهه همهکاره کشور باشد، بعد در دهه بعدی تبدیل شود به مخالفخوان کشور.»
پروندههای قضایی سه تن از نزدیکان احمدینژاد که در دولتهای قبلی او دستاندرکار بودند هماینک با اتهامات مالی و غیره در دست بررسی است و همین امر انتقاد شدید احمدینژاد و نزدیکان او در وضعیت کشور را در پی داشته است.
در ادامه همین روند، آقای احمدینژاد در یک متن مفصل که روز یکشنبه چهارم دی در سایت «دولت بهار» منتشر شد، خواستار «تعطیل کردن بازداشتگاههای اختصاصی»، «انحلال حفاظت اطلاعات قوه قضائیه» و «منع کامل مقامات قضایی از دخالت در امور سیاسی و اتخاذ مواضع سیاسی» شد.
شماری از منتقدان محمود احمدینژاد میگویند چرا وی در دوران ریاست جمهوریاش در مقابل اقدامات قوه قضائیه و سرکوبهای سال ۱۳۸۸ سکوت کرده بود.
اظهارات کمسابقه علی خامنهای مبنی بر «پاسخگو» بودن «کسانی که کشور در اختیارشان هست یا بوده» در حالی بیان میشود که با وجود اطلاعرسانی مکرر نهادهای مختلف در جمهوری اسلامی در خصوص تخلفات گسترده دولتهای احمدینژاد و خسارتهای فراوان اقتصادی که در آن دوره به ایران زده شد، رهبر جمهوری اسلامی تاکنون در این زمینه سکوت پیشه کرده بود.
در موضوع سرکوبهای معترضان به نتیجه اعلامشده انتخابات ۸۸ نیز که در آن، احمدینژاد با مخالفان درگیر شده بود، آیتالله خامنهای اعلام کرد که «نظر آقای رئیس جمهور [احمدینژاد] به نظر بنده نزدیکتر است.»
به گزارش خبرگزاری ایسنا، وی این مطلب را بامداد چهارشنبه در دیدار با اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی بیان کرد.
علی خامنهای در سخنان خود از فرد یا افراد مشخصی نام نبرد اما این اظهارات پس از آن بیان میشود که محمود احمدینژاد، رئیسجمهور پیشین ایران، به همراه نزدیکان خود، در پی رویارویی با مشکلات دادگاهی و قضایی، با قوه قضائیه دچار درگیری لفظی شده و حالت اپوزیسیونی به خود گرفتهاند.
علی خامنهای در سخنان تازه خود گفت: «اینها دشمن را شاد میکنند به قیمت ناامید کردن مردم و نسل جوان؛ بخصوص کسانی که همه امکانات مدیریتی، یا امروز دستشان است یا دیروز دستشان بوده، فرقی نمیکند؛ تمام امکانات دست اینها بوده یا هست و آنوقت به قول فرنگیمآبان، نقش اپوزیسیون به خود میگیرند.»
آیتالله خامنهای افزود: «این کسانی که کشور در اختیارشان هست یا بوده دیگر حق ندارند علیه کشور حرف بزنند. اینها باید پاسخگو باشند.»
او در ادامه گفت: «بندهای که امکانات در اختیارم است نمیتوانم مدعی باشم، باید پاسخگو باشم که چه کردم با این امکانات. به جای اینکه پاسخگویی کنم، نقش مدعی را علیه این و آن بازی کنم، مردم قبول نمیکنند این را. حالا ممکن است کسی فکر کند در مردم تأثیر میگذارد. مردم هم آگاهند و نمیپذیرند این را.»
رهبر جمهوری اسلامی تأکید کرد: «اینها تقوا ندارند؛ آن کسانی که کار دشمن را در داخل انجام میدهند تقوا ندارند. اینها دینشان سیاسی است؛ بهجای آنکه سیاستشان دینی باشد، دینشان سیاسیکاری است.»
این اظهارات پس از آن بیان میشود که محمود احمدینژاد گفته است که «مردم» صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، را «نمیخواهند» و «فریاد مردم از ظلم برخی عناصر قضایی به آسمان است».
رئیس جمهور پیشین ایران همچنین پیش از این در نامهای به علی خامنهای از عملکرد قوای سهگانه کشور انتقاد کرده بود.
آیتالله علی خامنهای روز چهارشنبه در ادامه سخنانش گفت: «اینکه برداریم همینطوری بیهوا این قوه و آن قوه را بدون هیچ تمییزی محکوم کنیم، اینکه هنری نیست. هر بچهای هم میتواند سنگ بردارد و شیشهها را بشکند؛ اینکه هنری نیست. هنر این است که انسان منطقی و منصفانه حرف بزند و برای قدرتیابی حرف نزند و خدا را در نظر داشته باشد.»
او در ادامه با ذکر اینکه « تهمت و لجنپراکنی حرام است»، افزود: «نمیشود که انسان یک دهه همهکاره کشور باشد، بعد در دهه بعدی تبدیل شود به مخالفخوان کشور.»
پروندههای قضایی سه تن از نزدیکان احمدینژاد که در دولتهای قبلی او دستاندرکار بودند هماینک با اتهامات مالی و غیره در دست بررسی است و همین امر انتقاد شدید احمدینژاد و نزدیکان او در وضعیت کشور را در پی داشته است.
در ادامه همین روند، آقای احمدینژاد در یک متن مفصل که روز یکشنبه چهارم دی در سایت «دولت بهار» منتشر شد، خواستار «تعطیل کردن بازداشتگاههای اختصاصی»، «انحلال حفاظت اطلاعات قوه قضائیه» و «منع کامل مقامات قضایی از دخالت در امور سیاسی و اتخاذ مواضع سیاسی» شد.
شماری از منتقدان محمود احمدینژاد میگویند چرا وی در دوران ریاست جمهوریاش در مقابل اقدامات قوه قضائیه و سرکوبهای سال ۱۳۸۸ سکوت کرده بود.
اظهارات کمسابقه علی خامنهای مبنی بر «پاسخگو» بودن «کسانی که کشور در اختیارشان هست یا بوده» در حالی بیان میشود که با وجود اطلاعرسانی مکرر نهادهای مختلف در جمهوری اسلامی در خصوص تخلفات گسترده دولتهای احمدینژاد و خسارتهای فراوان اقتصادی که در آن دوره به ایران زده شد، رهبر جمهوری اسلامی تاکنون در این زمینه سکوت پیشه کرده بود.
در موضوع سرکوبهای معترضان به نتیجه اعلامشده انتخابات ۸۸ نیز که در آن، احمدینژاد با مخالفان درگیر شده بود، آیتالله خامنهای اعلام کرد که «نظر آقای رئیس جمهور [احمدینژاد] به نظر بنده نزدیکتر است.»
کوچ خانواده هاشمی رفسنجانی از جماران
شرق -
خانواده هاشمی از جماران کوچ میکنند و خانهشان در مجاورت منزل امام در
جماران موزه میشود. فاز نخست آن هم ۲۰ دی افتتاح میشود. گفته شده فعلا
عنوانی که خانواده آن مرحوم برای تابلوی سردر انتخاب کردهاند: «خانهموزه
هاشمیرفسنجانی» است. تبدیلشدن خانه هاشمیرفسنجانی به موزه، مصوبه هیئت
دولت در اسفندماه گذشته بود. شنیدهها حاکی است که حال جسمانی عفت مرعشی هم
چندان مساعد نیست و قرار است بعد از ترک خانه نزد فرزندانش در منطقه
پاسداران ساکن شود. این در حالی است که خانه پدری مرحوم هاشمی در زادگاهش
بهرمان نیز سالهاست موزه شده است.
محسن هاشمی، فرزند آیتالله
هاشمیرفسنجانی دیروز گفت: «در زمانی که حضرت امام خمینی (ره) در جماران
اسکان پیدا کردند، صاحب منزل که فردی شخصی بود، بهدلیل مسائل امنیتی و
رفتوآمدهای زیادی که در همسایگی منزل امام انجام میشد، مورد اذیت قرار
میگرفت. به همین جهت امام (ره) دستور فرمودند تا منزل این فرد به قیمت
مناسبی خریداری شود تا او بتواند خانه خوبی برای خود مهیا کند و دیگر اذیت
نشود. وقتی منزل خریداری شد از امام (ره) پرسیدند از این منزل چه
استفادهای کنیم که حضرت امام (ره) فرمودند، بگویید آقای هاشمی بیایند
اینجا زندگی کنند». خانه جماران جایگاه خاصی در خاطرات آیتالله
هاشمیرفسنجانی دارد. او در همه این سالها از این خانه به مجلس، پاستور و
مجمع تشخیص مصلحت نظام میرفت و بازمیگشت. غلامعلی رجایی مشاور هاشمی
تعریف میکند که هاشمی همیشه با بغلی از پرونده به خانه میرفت تا کارهای
ناتمام را شب در خانه انجام دهد. احتمالا در این خانه خبرهای زیادی به
هاشمی داده شده و تصمیمات مهمی در این خانه گرفته شده است. ناطق نوری در
مراسم هفتمین شب درگذشت هاشمیرفسنجانی گفته بود: «زمانی که صلاحیت ایشان
را برای انتخابات ریاستجمهوری به هر دلیلی رد کردند که البته به مخیله ما
هم خطور نمیکرد که این اتفاق بیفتد، در حال آمادهشدن برای رفتن به سفر
بودم که با شنیدن این خبر، سفرم را لغو کردم و بازگشتم، دیدم این بیمعرفتی
است که به سفر بروم. به دیدار ایشان به خانهاش رفتم و دیدم که او با خنده
به استقبال من آمد. به من گفت وقتی برای ثبتنام به وزارت کشور رفتم و
استقبال و اشک شوق مردم را دیدم، احساس کردم بار سنگینی بر دوش من است، اما
وقتی خبر رد صلاحیتم اعلام شد، آرامترین شب زندگیام بود؛ چراکه باری از
دوش من برداشته شد و وظیفهام را هم انجام دادم».
خانواده آیتالله هاشمیرفسنجانی پیش از کوچ به جماران در محله دزاشیب زندگی میکرد. هاشم صباغیان در خاطرهای روایت کرده است: «قبل از انقلاب آقای هاشمی منزلی در دزاشیب داشتند که با آقای خانیان شریک بودند. این منزل نخستین منزل ایشان بود و در همین منزل هم بود که به جان ایشان سوءقصد شد که سوءقصدکنندگان با فداکاری همسر آقای هاشمی راه به جایی نبردند. این منزل به صورت مشاع بود و یکدانگونیم آن متعلق به آقای هاشمی بود و چهاردانگونیم بقیه آن به آقای خانیان تعلق داشت. بنده ۵۰ سال است کارشناس دادگستری هستم. در آن مقطع زمانی آقای هاشمی به بنده وکالت دادند که این منزل را مفروض کرده و سهم ایشان را جدا کنیم. این منزل دارای یک حوض بود. فائزه هاشمی فرزند آقای هاشمی در زمانی که ما قصد داشتیم خانه را به دو قسمت تقسیم کنیم، به من گفت شما به شکلی خانه را تقسیم کنید که این حوض در قسمت ما باشد تا ما بتوانیم در آن ورزش و بازی کنیم. در نهایت نیز ما منزل را به دو قسمت تقسیم کردیم و قسمتی که حوض در آن قرار داشت به آقای هاشمی تعلق گرفت».
با این حال برخی هم از خانهای در کوچه هدایت در خیابان شهید فکوریان نام میبرند که خانواده هاشمی مدتی آنجا مستأجر بودند. روزنامه اعتماد سال گذشته در گزارشی نوشته بود: «مرد میانسالی که اکنون سرایدار خانه است، میگوید: مالک خانه مردی اهل طرفهای تبریز است که پس از آقای هاشمی دیگر خانه را به کسی اجاره نداده است».
خانواده آیتالله هاشمیرفسنجانی پیش از کوچ به جماران در محله دزاشیب زندگی میکرد. هاشم صباغیان در خاطرهای روایت کرده است: «قبل از انقلاب آقای هاشمی منزلی در دزاشیب داشتند که با آقای خانیان شریک بودند. این منزل نخستین منزل ایشان بود و در همین منزل هم بود که به جان ایشان سوءقصد شد که سوءقصدکنندگان با فداکاری همسر آقای هاشمی راه به جایی نبردند. این منزل به صورت مشاع بود و یکدانگونیم آن متعلق به آقای هاشمی بود و چهاردانگونیم بقیه آن به آقای خانیان تعلق داشت. بنده ۵۰ سال است کارشناس دادگستری هستم. در آن مقطع زمانی آقای هاشمی به بنده وکالت دادند که این منزل را مفروض کرده و سهم ایشان را جدا کنیم. این منزل دارای یک حوض بود. فائزه هاشمی فرزند آقای هاشمی در زمانی که ما قصد داشتیم خانه را به دو قسمت تقسیم کنیم، به من گفت شما به شکلی خانه را تقسیم کنید که این حوض در قسمت ما باشد تا ما بتوانیم در آن ورزش و بازی کنیم. در نهایت نیز ما منزل را به دو قسمت تقسیم کردیم و قسمتی که حوض در آن قرار داشت به آقای هاشمی تعلق گرفت».
با این حال برخی هم از خانهای در کوچه هدایت در خیابان شهید فکوریان نام میبرند که خانواده هاشمی مدتی آنجا مستأجر بودند. روزنامه اعتماد سال گذشته در گزارشی نوشته بود: «مرد میانسالی که اکنون سرایدار خانه است، میگوید: مالک خانه مردی اهل طرفهای تبریز است که پس از آقای هاشمی دیگر خانه را به کسی اجاره نداده است».
حضور گوگوش به صورت ناشناس در ترکیه و گوش دادن به اجرای ترانه خودش توسط چند نوازنده ایرانی
گوگوش در استانبول ترکیه : این بار بر عکس همیشه نوبت من بود که شما رو از
نزدیک ببینم و بشنوم، مخصوصا نوازندههای نازنین و جوونی که اجراشون بسیار
جذاب و دیدنی بود. برای تک تکشون بهترین هارو آرزو دارم.
۱۳۹۶/۱۰/۰۴
قطارهای مترو مسکو با نقاشی های سال نو میلادی قرن ۱۹
قطارهای مترو مسکو براساس تصاویر بیش از صد عکس آرشیوی از حال و هوای سال
نو میلادی در قرن ۱۹ میلادی در این کشور ، تزئین شده اند و در آن از اِلمان
های درختان ، اسباب بازی های سال نو و سنت های روسیه در سال نو استفاده
شده است.
این قطارها تا ۱۴ ژانویه در خطوط متروی مسکو حرکت خواهد کرد.
سنت استقبال از سال نو میلادی از سال گذشته در برنامههای شرکت متروی مسکو گنجانده شده است.




۱۳۹۶/۱۰/۰۳
پیشنهاد پرداخت مشوق مالی به شهرهای آلمان برای پذیرش پناهجویان !!!!
ادارات محلی که به جذب پناهجویان کمک کنند، باید پول
بیشتری دریافت کنند تا به حذف خدمات دیگر مجبور نباشند. به نظر معاون
صدراعظم آلمان مشوق مالی به شهرها و محلات اجازه میدهد که در پذیرفتن
پناهجویان آزادانه تصمیم بگیرند.
زیگمار گابریل گفته است که باید به ادارات محلی (کمونها) که پناهجو
میپذیرند بودجه بیشتری داد تا هم به پذیرفتن پناهجو تشویق شوند و هم بر
هزینههای آنها فشار اضافی وارد نیاید.
وزیر امور خارجه و معاون صدراعظم آلمان در گفتوگویی با خبرنگاران گفت که نباید مخارج پناهجویان را بر ادارات محلی تحمیل کرد، بلکه باید بودجه جداگانهای برای این کار در نظر گرفت.
به نظر گابریل با این روش هر شهر یا محلهای آزادانه تصمیم میگیرد چه تعدادی از پناهجویان را قبول کند. در عین حال شهروندان این احساس را نخواهند داشت که با قبول پناهجویان بر بودجه عمومی فشار وارد میآید یا هزینه قبول پناهجویان بر دوش آنها میافتد.
او مثال آورد، چنانچه یک شهرداری هم برای نوسازی یک استخر عمومی و هم برای قبول پناهجو به پول نیاز دارد، نباید مجبور به انتخاب شود، بلکه باید بتواند با بودجه کافی هر دو وظیفه را به انجام برساند.
به نظر معاون صدراعظم آلمان این الگو میتواند در سراسر اتحادیه اروپا به بحث گذاشته شود و برای تمام کشورهای اروپایی قابل اجرا باشد. کشورهایی که با پذیرفتن پناهجو زیر فشار مالی قرار میگیرند، باید به همان نسبت حمایت مالی دریافت کنند.
محدودیتهای آلمان
زیگمار گابریل تأیید میکند که آلمان برای بسیاری از پناهجویانی که از خاورزمین مهاجرت میکنند، سرزمین ایدهآل است. او میگوید: «آلمان امروزه حکم همان جایی را برای آوارگان دارد که آمریکا در قرن نوزدهم داشت».
اما وزیر امور خارجه هشدار میدهد که امکانات آلمان بی حدومرز نیست و کشور برای پذیرفتن تمام مشتاقان آمادگی ندارد.
گابریل میگوید: برای یک میلیون پناهجو ما به ۲۵ هزار آموزگار بیشتر و ۱۵ هزار مربی بیشتر نیاز داریم و باید هزاران مسکن تازه بسازیم.
او تأکید کرد که جذب پناهجویان و همپیوندی آنها در جامعه وظیفه مهمی است. به گفته او مشکل تنها پذیرفتن پناهجو و تأمین زندگی او نیست، هدف مهمتر عبارتست از جذب او در جامعه آلمان.
وزیر امور خارجه و معاون صدراعظم آلمان در گفتوگویی با خبرنگاران گفت که نباید مخارج پناهجویان را بر ادارات محلی تحمیل کرد، بلکه باید بودجه جداگانهای برای این کار در نظر گرفت.
به نظر گابریل با این روش هر شهر یا محلهای آزادانه تصمیم میگیرد چه تعدادی از پناهجویان را قبول کند. در عین حال شهروندان این احساس را نخواهند داشت که با قبول پناهجویان بر بودجه عمومی فشار وارد میآید یا هزینه قبول پناهجویان بر دوش آنها میافتد.
او مثال آورد، چنانچه یک شهرداری هم برای نوسازی یک استخر عمومی و هم برای قبول پناهجو به پول نیاز دارد، نباید مجبور به انتخاب شود، بلکه باید بتواند با بودجه کافی هر دو وظیفه را به انجام برساند.
به نظر معاون صدراعظم آلمان این الگو میتواند در سراسر اتحادیه اروپا به بحث گذاشته شود و برای تمام کشورهای اروپایی قابل اجرا باشد. کشورهایی که با پذیرفتن پناهجو زیر فشار مالی قرار میگیرند، باید به همان نسبت حمایت مالی دریافت کنند.
محدودیتهای آلمان
زیگمار گابریل تأیید میکند که آلمان برای بسیاری از پناهجویانی که از خاورزمین مهاجرت میکنند، سرزمین ایدهآل است. او میگوید: «آلمان امروزه حکم همان جایی را برای آوارگان دارد که آمریکا در قرن نوزدهم داشت».
اما وزیر امور خارجه هشدار میدهد که امکانات آلمان بی حدومرز نیست و کشور برای پذیرفتن تمام مشتاقان آمادگی ندارد.
گابریل میگوید: برای یک میلیون پناهجو ما به ۲۵ هزار آموزگار بیشتر و ۱۵ هزار مربی بیشتر نیاز داریم و باید هزاران مسکن تازه بسازیم.
او تأکید کرد که جذب پناهجویان و همپیوندی آنها در جامعه وظیفه مهمی است. به گفته او مشکل تنها پذیرفتن پناهجو و تأمین زندگی او نیست، هدف مهمتر عبارتست از جذب او در جامعه آلمان.
۱۳۹۶/۰۹/۳۰
۱۳۹۶/۰۹/۲۹
دلقکبازی پسر بزرگ ترامپ با تصویر اوباما
بزرگترین
پسر رئیس جمهوری آمریکا به دلیل انتشار تصویری از خودش در اینستاگرام
درحالی که یک بیسکوئیت بزرگ با تصویر نامتعارف باراک اوباما رویش نقش بسته
بود، باعث انتقادهای فراوان شد.
به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه ایندیپندنت،
دونالد ترامپ جونیور، پسر بزرگ رئیس جمهور ترامپ با انتشار تصویری از خودش
و "تد کروز" در حالیکه یک بیسکوئیت بزرگ منقش به تصویر نامتعارف باراک
اوباما، رئیس جمهوری سابق آمریکا در دست دارد، باعث انتقادهای زیادی شد.
دونالد ترامپ جونیور گفته است که این بیسکوئیت بزرگ شکلاتی هدیه زودهنگام
برای تولدش است و این روز به خصوص بدون چنین هدیهای ناتمام میماند.
وی گفت: دوستانم تصمیم گرفتند دو هفته جلوتر تولد 40 سالگیام را با این بیسکوئیت بزرگ شکلاتی جشن بگیرند. این تولد بدون این بیسکوئیت تکمیل نمیشد!
در این تصویر که در اینستاگرام منتشر شده، ترامپ جوان بیسکوئیتی منقش به تصویر نامتعارف باراک اوباما را با صورتی مسخره در دست دارد و با لبخندی ساختگی به دوربین نگاه میکند و تد کروز، سناتور جمهوریخواه تگزاس هم با چهرهای تصنعی وی را همراهی میکند.
تصویر روی این بیسکوئیت برگرفته از روی پوستر "امیدواری" اوباماست که توسط
"شپارد فیری" هنرمند، نقاشی شده و در کمپین انتخاباتی 2008 اوباما به نمایش
گذاشته شد.وی گفت: دوستانم تصمیم گرفتند دو هفته جلوتر تولد 40 سالگیام را با این بیسکوئیت بزرگ شکلاتی جشن بگیرند. این تولد بدون این بیسکوئیت تکمیل نمیشد!
در این تصویر که در اینستاگرام منتشر شده، ترامپ جوان بیسکوئیتی منقش به تصویر نامتعارف باراک اوباما را با صورتی مسخره در دست دارد و با لبخندی ساختگی به دوربین نگاه میکند و تد کروز، سناتور جمهوریخواه تگزاس هم با چهرهای تصنعی وی را همراهی میکند.
ترامپ جوان به دلیل انتشار تصویرش با این بیسکوئیت، در اینستاگرام به شدت مورد انتقاد قرار گرفت و مردم با دیدن این تصویر وی را فردی "بیکلاس" توصیف کردند. یکی از منتقدان نوشت: اوباما از شما دو تا احمق بسیار باکلاستر است.
یکی دیگر نوشت: من عاشق اینم که ببینم شما دو نفر چقدر نسبت به رئیس جمهوری واقعی ما عقده دارید!
و دیگری نوشته است: فکر میکنم شما با انتشار این تصویر نشان دادید که چقدر احمق، نادان و زشت هستید. دادگستری تهران همزمان با پیام تصویری احمدینژاد حکم حمید بقایی را ابلاغ کرد
حمید بقایی میگوید که اتهامات و مستندات پرونده او «غیرقانونی است». همزمان
با انتشار پیام محمود احمدینژاد علیه رئیس قوه قضائیه، رئیس دادگستری
تهران از ابلاغ حکم حمید بقایی خبر داد و دادستانی تهران نیز ضربالاجل ۴۸
ساعته احمدینژاد به قوه قضائیه را نشانه «تمایل وافر» او «به ایجاد هیاهو و
تشویش اذهان عمومی» دانست.
دادستانی تهران همچنین خطاب به رئیسجمهوری سابق ایران اعلام کرد که «به جای تهدید دیگران، به مرجع قضایی پاسخگو باشید».
به گزارش خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضائیه، غلامحسین اسماعیلی، رئیس
دادگستری استان تهران، خبر داد که حکم حمید بقایی، معاون محمود احمدینژاد
در دوره ریاستجمهوری او صبح روز سهشنبه، ۲۸ آذر، به او ابلاغ شده است.
وی به جزئیات این حکم اشارهای نکرده و سایتهای نزدیک به آقای بقایی نیز گزارشی در این زمینه منتشر نکردهاند.
«پرداخت پاداش جمعاً سیصد میلیون تومان به ۱۶ نفر از اعضای دولت»، «کمک
به دانشگاه بینالمللی ایرانیان»، «کمک به سازمان خانه ایرانیان»، «کمک به
روزنامه دولتی ایران» و «تبانی در عقد قرارداد و معاملات پنج شرکت» از جمله
اتهامات آقای بقایی است.
با این حال آقای بقایی این اتهامات را رد کرده و گفته که این اتهامات و مستندات پرونده او «غیرقانونی است».
حمید بقایی در تیرماه امسال بازداشت و با وثیقه ۲۰ میلیارد تومانی آزاد
شد. وی سال ۹۴ نیز به دلیل اتهامهای مالی بازداشت شد و پس از آن افراد
نزدیک به محمود احمدینژاد خبر دادند که او با دستور رهبر جمهوری اسلامی
آزاد شده است.
ساعاتی پیش از انتشار خبر ابلاغ حکم حمید
بقایی، محمود احمدینژاد در پیامی تصویری اعلام کرده بود که رئیس قوه
قضائیه به دلیل «نقض مکرر قانون اساسی»، «از عدالت ساقط شده است» و «فاقد
صلاحیت»، «فاقد مشروعیت» و «غاصب» است و باید استعفا دهد.
این
پیام آقای احمدینژاد پس از پایان ضرب الاجل ۴۸ ساعته او به قوه قضائیه
منتشر شد. محمود احمدینژاد روز ۲۶ آذر در یک پیام ویدئویی به قوه قضائیه
۴۸ ساعت مهلت داده بود تا «اسناد مربوط به محکومیت او و همکارانش» را منتشر
کند.
به گفته وی، اتهاماتی که صادق لاریجانی علیه او و
نزدیکانش مطرح کرده از جمله اتهاماتی چون «فتنهگر، منحرف و حامی آقای بابک
زنجانی»، حاوی «عناوین مجرمانه» است.
صادق لاریجانی رئیس قوه
قضائیه، روز ۲۲ آذر در دیدار با تعدادی از دانشجویان آقای احمدینژاد و
نزدیکانش را به «فتنه»، «دعوت به اغتشاش»، «دروغگویی» و «حمایت از بابک
زنجانی» متهم کرده بود.
محمدجعفر منتظری دادستان کل کشور، روز
دوشنبه در واکنش به تهدید آقای احمدینژاد اعلام کرده بود که «ظرف یکی دو
روز آینده به این موضوع پاسخ داده میشود».
در همین حال
دادستانی تهران در اطلاعیهای که به نظر میرسد پیش از انتشار پیام تصویری
آقای احمدینژاد علیه رئیس قوه قضائیه صادر شده باشد، ضربالاجل
رئیسجمهوری سابق ایران را نشانه «تمایل وافر» وی و نزدیکانش «به ایجاد
هیاهو و تشویش اذهان عمومی» دانست.
در این اطلاعیه تاکید شده
که تهدید آقای احمدینژاد مبنی بر اینکه پس از پایان ضربالاجل ۴۸ ساعته
نظرش را درباره عملکرد قوه قضائیه خواهد گفت، «تاثیری در عزم قضات
رسیدگیکننده به پروندههای اتهامی افراد مرتبط با احمدینژاد نخواهد
داشت».
دادستانی تهران همچنین به رئیسجمهوری سابق ایران «توصیه» کرد که «به جای تهدید دیگران، به مرجع قضایی پاسخگو» باشد.
آقای احمدینژاد در سال ۹۲ به دادگاه احضار شد اما در دادگاه حضور نیافت و به رغم گذشت چهار سال هنوز دادگاه او برگزار نشده است.
دادستانی تهران همچنین اعلام کرد که پرونده تعدادی از اعضای دولت آقای
احمدینژاد که «مرتبط» با بابک زنحانی بودهاند درحال رسیدگی است اما به
دلیل «غیرعلنی بودن تحقیقات کیفری و ممنوعیت انتشار آن» جرئیات آن اعلام
نمیشود.
امیرعباس سلطانی، عضو کمیته رسیدگی به پرونده بابک
زنجانی در مجلس نهم، بارها گفته بود که دادگاه بابک زنجانی «حامیان» او را
نادیده گرفته و به پرونده ۱۲ مدیر دولت محمود احمدینژاد که امکان انجام
تخلفها را برای او فراهم کرده بودند، ورود نکرده است.
آقای
سلطانی همچنین بارها وزیر اطلاعات، وزیر اقتصاد، رئیس بانک مرکزی و وزیر
نفت دولت محمود احمدینژاد را متهم کرده بود که در پرونده بابک زنجانی
«درگیر» بودهاند و در جلسهای به او اجازه فروش نفت را دادهاند.
مقامات قوه قضائیه بدون اشاره به جزئیات، از «تحقیق» از سه وزیر و رئیس
بانک مرکزی دولت محمود احمدینژاد در رابطه با پرونده بابک زنجانی خبر
دادهاند.
با این حال صلاحیت محمود بهمنی، رئیس بانک مرکزی در
دولت آقای احمدینژاد، برای انتخابات مجلس دهم تایید شد و وی اکنون نماینده
ساوجبلاغ در مجلس است.
۱۳۹۶/۰۹/۲۸
خیابانی در لس آنجلس برای خرید هدیههای لوکس و گران قیمت
خیابان رودیو در منطقه بورلی هیلز لوس آنجلس یکی از محبوب ترین مراکز خرید هدیه های لوکس کریسمس. چیزی
به کریسمس نمانده و فروشگاه ها و بوتیک های خیابان «رودیو» پر است از
جهانگردان و خریداران محلی که به دنبال هدیه های گرانبها برای دوست و اقوام
شان هستند.
این خیابان معروف در منطقه بورلی هیلز لوس آنجلس،
یکی از محله های اعیانی کالیفرنیا و محل فروش برخی از گران ترین مارکهای
جهان است. و اگر برای خرید به این خیابان رفته اید باید وضع مالی تان خوب
باشد تا از پس بهای هنگفت کالاهای آن بر بیایید.
فروشندگان
امیدوارند امسال در مقایسه با سال گذشته که بازار به دنبال بی ثباتی بعد از
انتخابات کساد بود، فروش بالاتری داشته باشند.
بنابه به
مطالعات سالانه اجناس لوکس شرکت مشاوره «بین اند کامپنیز» در بین کالاهای
لوکس، کفش، کیف، و جواهرات هنوز سریع ترین رشد را دارند.
«بلیر اسکلکتر» مدیر توسعه اقتصادی و امور دولتی اتاق تجاری بورلی هلیز می گوید فصل فروش خوبی را انتظار دارند.
او به آسوشیتدپرس گفت: «نسل هزاره بخش مهمی از اقتصاد باقی مانده است.
ولی نسلی که بعد از جنگ جهانی دوم متولد شدند هنوز جایگاه قوی تری در بین
خریداران دارند. هنوز برای نسل هزاره مدت کمی دیگر لازم است تا در بین
جمعیت خریداران مرکزیت پیدا کنند. الان بخواهیم این رقم را مقایسه کنیم نسل
هزاره ۹۲ میلیون و نسل میانسال ۷۷ میلیون هستند؛ ولی هنوز افراد میانسال
خریداران عمده شهر را تشکیل می دهند. از نظر خرید کردن حساب کنیم در آمد
بیشتری برای شهر تولید می کنند، پس هدف اصلی ما نیز خریدارن میانسال و یک
نسل هزاره بعد از آنها هستند.»
در فروشگاه «سَکس فیفت اونیو»
(Saks Fifth Avenue)، نه تنها جایی است برای پیدا کردن اجناس گران قیمت
بلکه مکانی است برای یافتن اجناس نادر و غیر عادی. برای مثال یک جفت چکمه
بالای زانوی ایو سن لوران که با کریستال پوشیده شده و قیمت فروش آن ۱۰ هزار
دلار است.
کیف
های دستی پوشیده از کریستال «جودیث لایبر» نیز یکی از هدیه های کریسمس
محبوب و پر فروش باقی مانده است. بهای آنها از ۵ هزار دلار به بالا است.
کیف های کوچک دستی پوشیده با کریستال «جودیث لایبر» در شکل های بالن، بستنی، و جمجمه. برای
مردها نیز کت ها و پالتوهای پوست گوسفندی خیلی مد شده است. کاپشن مارک
برونِلو کوچینِلی بیش از ۶ هزار و پانصد دلار به فروش می رود.
گییریز
(Geary’s) یکی از معروف ترین فروشگاه های لوکس است که در تهیه و فروش
اجناس لوکس مثل کریستال، نقره، و جواهرات شهرت جهانی دارد. یکی از اجناس
منحصر به فرد این فروشگاه یک لوستر کریستال چند لایه ای است که بهای فروش
آن بیش از ۱۹ هزار دلار است.
تامس
جی بلومنثال رئیس و مدیر عامل فروشگاه گییریز در بورلی هیلز می گوید کاسبی
امسال رونق پیدا کرده است و مردم وقتی برای خرید می آیند انتظار سرویس
عالی دارند.
او گفت: «فروش هر جنس پروسه کامل خودش را دارد که
هر خریداری سزاوار آن است. آنها حق این را دارند که از اطلاعات کامل در
مورد جنسی که خریده اند و از سرویس کامل بعد از خرید برخوردار شوند.»
و اگر عاشق خودروی پورشه هستید و یکی زیر پا دارید چرا آن را با دیگر
اجناس خود جور نکنید؛ برای مثال یک ساعت ۴ هزار و دویست دلاری یا یک
خودنویس ۲۹ هزار دلاری و یا این عینک آفتابی طلای ۱۸ قیراطی ۱۱ هزار دلاری.
شرکت آدیداس همینطور برای پورشه کفش های دویی طراحی کرده که به قیمت۵۲۰ دلار به فروش می رود.
بازار اجناس لوکس بورلی هیلز برای هر سلیقه ای چیزی دارد فقط باید مطمئن باشید که پیش از خرید کیف و حساب بانکی تان پر از پول است.
اشتراک در:
پستها (Atom)