۱۳۹۳/۰۷/۰۲

چرا آیت الله خمینی خواستار اعدام فرماندهان مقصر 'شکست' در جنگ شد؟

چرا آیت الله خمینی خواستار اعدام فرماندهان مقصر 'شکست' در جنگ شد؟

آیت الله خمینی بلافاصله پس از پذیرش قطعنامه دستور داد تا "دادگاه ویژه تخلفات جنگ"، بدون "رعایت هیچ یک از مقررات دست و پاگیر" مسببان "شکست جبهه اسلام" را به اعدام محکوم کند
حسین باستانی
بی‌بی‌سی
 
سالگرد شروع جنگ ایران و عراق، امسال در شرایطی ویژه فرا رسید: در حالی که در طول یک سال گذشته، تلاش گروهی از اصولگرایان برای متهم کردن رقبای سیاسی خود به ضعف یا خیانت در جنگ، ابعاد جدیدی پیدا کرده بود.
مطابق روایت این گروه از اصولگرایان، همان سیاستمدارانی که در یک سال اخیر به دنبال "سازش" بر سر پرونده هسته ای بوده اند، در زمان جنگ هم سپاه پاسداران را وادار به خاتمه جنگ کردند و "جام زهر" را به خورد حکومت و رهبر وقت جمهوری اسلامی دادند.
به نظر می رسد که این گروه از اصولگرایان، در تبلیغات خود از عاملی تعیین کننده بهره می برند و آن، تمایل دستگاه های حکومتی به "ناگفته گذاشتن" بخش مهمی از وقایع جنگ است.
روایت های جدید اصولگرایان از پایان جنگ ایران و عراق، به لحاظ سیاسی قابل فهم است، اما با طیفی گسترده از مستندات مربوط به ماه های پایانی جنگ همخوانی ندارد. مستنداتی از قبیل حکم رهبر وقت جمهوری اسلامی برای "اعدام" فرماندهان مسئول شکست های نظامی ایران، هشدار آیت الله خمینی که اگرسپاه پاسداران نتواند عقب نشینی ها خود را جبران کند "برای همیشه یک سپاه ذلیل ومرده می شود"، حضور فرماندهان سپاه در یک همایش "سیاسی" در هنگام سقوط فاو، نوشته محسن رضایی فرمانده وقت سپاه که برای مقابله با عراق "بمب اتم" لازم است، اصرار دادگاه نظامی به محاکمه احمد وحیدی (فرماندار نظامی کرمانشاه که بعدها وزیر دفاع شد) و مخالفت اکبر هاشمی رفسنجانی با نظر بعضی از مسئولان در مورد "اعدام" فرماندهانی همچون رحیم صفوی (مسئول وقت عملیات سپاه پاسداران که بعد ها فرمانده سپاه شد).
این آخرین مورد، همین دو هفته پیش خبر ساز شد. زمانی که اکبر هاشمی رفسنجانی، به صحبت های چندی پیش یحیی (رحیم) صفوی فرمانده سابق سپاه پاسداران پاسخ تندی داد که گفته بود وی به دنبال رهبر شدن بعد از آیت الله خمینی بوده است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، بدون نام بردن مستقیم از سرلشکر صفوی تاکید کرد که وقتی این فرمانده، فاو را "با آن همه امکانات و اموال" رها کرده، صادق خلخالی -حاکم شرع سابق دادگاه های انقلاب و نماینده وقت مجلس- خواستار اعدام او و دو نفر دیگر بوده ولی با مخالفت اکبر هاشمی رفسنجانی مواجه شده است. هاشمی رفسنجانی در اشاره ای دیگر، گفت در آخر جنگ نیز آیت الله خمینی دادگاه رسیدگی به تخلفات فرماندهان را زیر نظر او تشکیل داده که قصد داشته "بعضی ها را اعدام کند" و حتی "رئیس جمهور وقت" (آقای خامنه ای) نیز با دادگاه هم نظر بوده، اما او باز مانع شده است.
دادگاه مورد اشاره اکبر هاشمی رفسنجانی، ظاهرا همان است که دستور تاسیس آن، تنها چند روز بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، در نامه ۲ مرداد ۱۳۶۷ آیت الله خمینی به علی رازینی رئیس سازمان قضایى نیروهاى مسلح آمده است. در این نامه، رهبر وقت جمهوری اسلامی دستور می دهد تا "دادگاه ویژه تخلفات جنگ را در کلیه مناطق جنگى"، آن هم "بدون رعایت هیچ یک از مقررات دست و پاگیر" تشکیل شود و می افزاید: "هر عملى که به تشخیص دادگاه موجب شکست جبهه اسلام و یا موجب خسارت جانى بوده و یا مى‏‌باشد مجازات آن اعدام است." دستوری که به وضوح، متوجه فرماندهان مقصر در شکست های نظامی ایران است.
فرمان آیت الله خمینی در مورد اعدام مقصران جنگ، چهار روز قبل از دستور دیگر او برای اعدام زندانیان عضو مجاهدین خلق صادر شده و این در حالی است که بر خلاف اجرای سریع دستور دوم، فرمان اول عملا بلااجرا مانده است. پدیده ای که ظاهرا، میانجیگری های برخی مسئولان سیاسی در آن بی تاثیر نبوده است.
در کتاب خاطرات سال ۱۳۶۷ اکبر هاشمی رفسنجانی، جانشین وقت فرمانده کل قوا، اشاراتی نیز وجود دارد که نشان می دهد که چنین میانجیگری هایی، بعضا به نارضایتی مقام های قضایی منجر شده است. به عنوان مثال، در ۶ شهریور ۱۳۶۷ دخالت او برای آزادی احمد وحیدی، که به حکم دادگاه نظامی زندانی شده، با واکنش سازمان قضایى نیروهاى مسلح مواجه می شود که از هاشمی رفسنجانی می خواهد دستور آزادی آقای وحیدی را به طور "مکتوب" بنویسد.
احمد وحیدی، که در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد به وزارت دفاع رسید، در زمان عملیات مرصاد فرماندهی نظامی کرمانشاه را بر عهده داشت و دادگاه نظامی، خواستار محاکمه او به علت عملکرد ضعیفش در هنگام عملیات نیروهای عراقی و سازمان مجاهدین خلق در استان کرمانشاه بود.
جانشین فرمانده کل قوا، در سوم مرداد ۱۳۶۷، در توصیف عقب نشینی نیروهای نظامی ایران در این مناطق از عبارت "مفتضحانه" استفاده کرده و می افزاید شدت عقب نشینی به حدی بوده که "مردم عشایر منطقه در جاده ها جلوی آنها را گرفته و معترض آنها شده اند".
خاطرات ۲ مرداد همان سال، اکبر هاشمی رفسنجانی، نشان می دهد که به دنبال اصرار صادق خلخالی برای گرفتن "مسئولیت دادگاه زمان جنگ برای تنبیه مخلفین"، به او گفته که صرفا "به امور نظامیان متخلف جبهه نظاره کند و پیشنهاد تنبیه و تشویق بنماید"، در حالی که این روحانی مشهور به صدور احکام شدید، مایل بوده "خودش اختیار تنبیه داشته باشد".

درخواست "بمب اتم" برای شکست عراق

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در اظهارات اخیر خود در مورد زمزمه های اعدام برخی فرماندهان سپاه در پایان جنگ، گفته که از جمله دلایل این فضا، قصورهای منتهی به سقوط فاو و "عملیات خیبر" بوده است.
او یادآوری کرده که در جریان عملیات، "الحاق بین نیروها از جزیره وبیرون جزیره ممکن نشد و یک گردان نیروی ما به‌کلی نابود شد". اشاره هاشمی رفسنجانی به "جزیره" در اینجا، جزیره مجنون است که در جریان عملیات خیبر در اسفند ۱۳۶۲، ارتباط میان نیروهای ایرانی مستقر در آن و نیروهای دیگری که به سمت بصره رفته بودند، به علت اشتباهات عجیب فرماندهی -در حد برداشت متفاوت دو قسمت از نیروهای عمل کننده از زمان شروع عملیات- قطع شد. نتیجه، محاصره و قتل عام نیروهای نفوذ کننده و کشته شدن جمعی از معروف ترین و محبوب ترین فرماندهان جنگ از جمله محمدابراهیم همت و حمید باکری بود.
اشاره اکبر هاشمی رفسنجانی به اتهامات یحیی (رحیم) صفوی بر سر سقوط فاو، حکایت از شکستی جداگانه در آخر فروردین ۱۳۶۷ دارد.
مسئولیت این شکست، نه تنها با آقای صفوی در مقام مسئول عملیات کل سپاه، که با مجموعه ای از فرماندهان ارشد سپاه بود که متهمند که در زمان حمله عراق، برای انجام "فعالیت های سیاسی" جبهه نبرد را ترک کرده بودند.
حسن روحانی، که در اواخر جنگ معاون جانشین فرماندهی کل قوا بود، در مصاحبه ای در سال ۱۳۸۷ روایت می کند که با بالا گرفتن منازعه سیاسی میان جناح های چپ و راست حکومت ایران در جریان انتخابات فروردین ۱۳۶۷ مجلس سوم، "سپاه یکی از ذهنیت‌هایش این بود که اگر تعدادی از نیروهای سپاه به مجلس بروند، مشکلات آنها بهتر حل می‌شود و پشتیبانی بهتری از جبهه‌ها می‌شود."
روحانی می افزاید: "آمدند عده‌ای از مسئولین سپاه و سرداران را تشویق کردند تا کاندیدا شوند و خود آنها هم در این زمینه فعال شدند. لذا وقتی که فاو سقوط کرد، سپاه سمیناری در کرمانشاه داشت و عمدۀ فرماندهان در غرب بودند." در همین ارتباط، عباس ملکی عضو تیم مذاکره کننده ایران در مورد قطعنامه ۵۹۸ نیز، در مرداد ۱۳۹۳ در گفت وگو با روزنامه شرق می گوید که در آستانه سقوط فاو "توجه بعضی از فرماندهان به مساله انتخابات معطوف شد... شاید آنها فکر ‌می‌کردند برای اینکه گرایش‌هایشان وارد مجلس شود، باید فعالیت‌های داخلی را در شهرستان‌های مختلف شروع کنند".
حسن روحانی، شهادت می دهد که حتی وقتی خبر در حال سقوط بودن فاو رسیده، محسن رضایی گفته است "فاو سقوط نخواهد کرد، مگر اینکه عراق بمب اتمی به کار ببرد". نقل قولی که حکایت دارد فرماندهان ارشد سپاه نه تنها درک درستی از وضعیت منطقه نداشته اند، که با اصرار بر اشتباه، آخرین فرصت ها برای دفاع از جزیره را نیز از دست داده اند.
غلامعلی رشید، معاون وقت عملیات فرمانده کل سپاه، در مصاحبه جداگانه ای با فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق (تابستان ۱۳۸۶) تایید کرده که پس از حمله عراق به فاو "محسن رضایی یک حمله سراسری را باور نکرده است".
اما شاید قابل تامل ترین شهادت در مورد وضعیت فرماندهان سپاه در تابستان ۱۳۶۷، از شخص آیت الله خمینی باشد. رهبر سابق جمهوری اسلامی، در پیام ۲۵ تیر ۱۳۶۷ خود در جمع مسئولان ارشد نظام، که در صحیفه نور نیامده و مدت ها بعد از درگذشت وی فاش شده، به نامه ای از محسن رضایی فرمانده وقت سپاه اشاره دارد که محتوای آن را "تکان دهنده" توصیف می کند.
به نوشته آیت الله خمینی: "فرمانده مزبور نوشته است تا پنج سال دیگر ما هیچ پیروزی نداریم. ممکن است در صورت داشتن وسایلی که در طول پنج سال به دست می‌آوریم قدرت عملیات انهدامی و یا مقابله به مثل را داشته‌ باشیم و بعد از پایان سال ۷۱ اگر ما دارای ۳۵۰ تیپ پیاده و ۲۵۰۰ تانک و ۳۰۰۰ توپ و ۳۰۰ هواپیمای جنگی و ۳۰۰ هلیکوپتر باشیم و قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاحهای لیزری و اتمی که از ضرورت‌های جنگ در آن موقع است، داشته باشیم می‌توان گفت به امید خدا بتوانیم عملیات آفندی داشته باشیم. وی می‌گوید قابل ذکر است که باید توسعه نیروی سپاه به هفت برابر و ارتش به دو برابر و نیم افزایش پیدا کند، او آورده است البته امریکا را هم باید از خلیج فارس بیرون کنیم والا موفق نخواهیم بود."
در گزارش های منتشر شده از نامه آقای خمینی که سال ها پس از درگذشت او منتشر شده، اشاره او به تاکید عجیب محسن رضایی بر نیاز به "قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاحهای لیزری و اتمی" برای مقابله با عراق سانسور شده و به جای آن، سه نقطه (...) آمده است.
تاکید فرمانده وقت سپاه بر اینکه تنها در صورت تامین شرایط غیرممکنی چون هفت برابر شدن نیروهای سپاه و دسترسی به سلاح هسته ای ممکن است بتوان تا پنج سال بعد علیه عراق به عملیات تهاجمی پرداخت، تنها یک معنا دارد: اینکه فرماندهان این نیروی نظامی، به طور "مطلق" از در رویارویی با ارتش عراق ناامید بوده اند، هرچند که با گذشت سال ها از آن واقعه، بعضی از آنان مدعیند که کماکان به ادامه جنگ اعتقاد داشته اند.
قابل توجه است که آیت الله خمینی در بخشی دیگر از آن نامه معروف، در کنایه ای تلخ به فهرست مطالبات محقق ناشدنی محسن رضایی برای مقابله با عراق تاکید دارد که فرمانده وقت سپاه، "با ذکر این مطالب می‌گوید باید باز هم جنگید که این دیگر شعاری بیش نیست".
ناخوشنودی آیت الله خمینی از فرماندهی سپاه پاسداران در مقطع پذیرش قطعنامه، به میزانی نظرها را به خود جلب می کند که منجر به رواج شایعه زندانی شدن محسن رضایی می شود.
در خاطرات ۲۹ تیر ۱۳۶۷ اکبر هاشمی رفسنجانی، وضعیت روحی فرمانده سپاه در آن روزها چنین توصیف شده است: "آقای محسن رضایی آمد. ناراحت است. کمی گریه کرد. دلداریش دادم. آماده استعفاست؛ گفتم در سمت خود بماند. قرار شد فردا مصاحبه تلویزیونی داشته باشد که شایعه بازداشت رد شود."

عتاب آیت الله خمینی به سپاه

بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، ارتش عراق که به تازگی شکست های سنگینی را به نیروهای نظامی ایران وارد کرده و از جمله جزایر فاو و مجنون را بازپس گرفته، هجوم گسترده ای را انجام می دهد تا در صورت امکان، در آخرین روزهای جنگ قدرت نظامی خود را به رخ جمهوری اسلامی بکشد.
در مورد جزئیات نبردهای دو کشور در این مقطع، تاکنون اطلاعات متفاوتی منتشر شده است. اما شاید توصیف ساده سعید قاسمی، از فرماندهان میانی دوران جنگ و منتقدان سرسخت پذیرش قطعنامه ۵۹۸، برای درک بهتر شرایط آن زمان مفیدتر باشد.
او در تیر ماه گذشته، طی سخنانی در جمع گروهی از اصولگرایان گفت: "دشمن وقت نمی‌کرد غنیمتی‌ها را جمع کند. به یک اعتبار دوازده‌هزار و برخی روایات بیست و چند هزار نفر، ظرف دو -سه روز اسیر دادیم. ۶۰ درصد زمین‌هایی را که ظرف ۸ سال گرفته بودیم، طیِ سه شب از دست دادیم."
در همین مقطع است که آیت الله خمینی، در پیامی کوتاه که احمد خمینی به طور تلفنی آن را به رحیم صفوی ابلاغ می کند، به سپاهیان تشر می زند: "اینجا جایی است که باید متر به متر جنگید و هیچ چیز از هیچ کس پذیرفته نیست، یا سپاه، دشمن را به عقب می‌راند یا برای همیشه یک سپاه ذلیل و مرده‌ای می‌شود."
از این پیام تند نیز، که نشان دهنده نارضایتی شدید رهبر وقت از شکست های سریع سپاه در مقابل عراقی هاست، اثری در صحیفه نور وجود ندارد.
این شکست ها در شرایطی به وقوع می پیوندد که در ماه های پایانی جنگ، ایران نه تنها به لحاظ بودجه و سلاح، که حتی از نظر تعداد رزمندگان نیز در وضعیتی به شدت بحرانی قرار دارد.
در مورد توازن عددی نیروهای ایرانی و عراقی در ماه های پایانی جنگ، ارقام مختلفی منتشر شده که بعضا اغراق آمیز به نظر می رسند. اما فارغ از تعداد دقیق نیروها، وضعیت ایران در آن مقطع به گونه‌ای بوده که اکبر هاشمی رفسنجانی، در ۱۹ خرداد ۱۳۶۷، "مشکل عمده" جبهه ها را کمبود نیرو دانسته است. نیروهایی که حتی مشخص نیست که تبلیغات معمول حکومت ایران در مورد برتری روحی آنها نسبت به سربازان عراقی، تا چه حد مقرون به واقعیت باشد.
هاشمی رفسنجانی در ۲۳ خرداد با اشاره به وضعیت دشوار جبهه ها برای نیروهای ایرانی و عراقی می نویسد: "دشمن هم در زحمت است، ولی آنها طاقت بیشتری از بسیجی های جوان ما نشان می دهند." وی حتی پیش از سخت شدن بی سابقه کار جبهه ها در سال ۱۳۶۷، در آذرماه ۱۳۶۶ از "کمبود نیروی داوطلب خدمت در نیروهای مسلح" و طرح "پیشنهاد اعزام اجباری طلاب برای سربازی" خبر می دهد.
جانشین فرمانده کل قوا، به ویژه در روزهای بعد از سقوط مهران و جزیره مجنون، اشارات قابل تاملی به وضعیت مصدومان شیمیایی ایران در هفته های پایانی جنگ دارد.
او در ۵ تیر ۱۳۶۷ می گوید "حدود ۴ هزار نفر مصدوم شیمیایی به بیمارستان مراجعه کرده اند" ولی جز ۵۰ نفر، سایر آنها مرخص شده اند. به نوشته هاشمی رفسنجانی: "مثل اینکه حالت روانی شیمیایی، بیشتر از اصل ماده تاثیر می گذارد و بهانه خوبی برای عقب نشینی است. آنها که نمی خواهند بجنگند به آسانی می توانند تظاهر به ابتلا به شیمیایی کنند و یا دچار خیال می شوند."
دلیل حساسیت ویژه وی بر روی این مساله، ظاهرا دردسری است که اطلاعات غلط در مورد وضعیت مصدومان شیمیایی، برای دستگاه دیپلماسی ایران ایجاد کرده: "گفته بودیم خبرنگاران و هیات بازرسی شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی [بمباران ] شیمیایی بیایند که بیمارستان ها می گویند آثار زیادی نمانده است."
هاشمی رفسنجانی یک روز بعد، در اشاره ای دیگر به وضعیت مصدومان شیمیایی می نویسد: "سرعت مرخصی مصدومان شیمیایی از بیمارستان ها که تقریبا خالی شده نشان می دهد که وحشت از شیمیایی بیش از خود آن موثر بوده است."
روند شکست های نیروهای نظامی ایران در ماه های پایانی جنگ، پس از عتاب بی سابقه آیت الله خمینی به نیروهای مسلح که "باید متر به متر جنگید" و افزایش ناگهانی حضور مردم در جبهه ها - که از تشدید حملات عراق بعد از پذیرش قطعنامه به شدت خشمگین شده بودند- متوقف می شود. تحولی که بخشی از آن ریشه در افزایش قدرت مقابله ایران در جبهه ها دارد و بخشی دیگر، ناشی از تصمیم اجتناب ناپذیر عراقی هاست که می‌دانند حامیان بین المللی آنها پس از پذیرش قطعنامه توسط ایران، از ادامه تجاوزات نظامیشان حمایت نمی کنند.
برخی از اصولگرایان منتقد قبول قطعنامه ۵۹۸، در سال های اخیر ادعا کرده اند که آیت الله خمینی، پس از افزایش حضور مردم در جبهه ها گفته اگر می دانسته مردم تا این حاضرند پای جنگ بایستند، قطعنامه را نمی‌پذیرفته است. اما محسن رفیقدوست که در زمان پذیرش قطعنامه وزیر سپاه پاسداران بود (این وزارتخانه بعدها منحل شد) در مرداد ۱۳۹۰ در مصاحبه ای با سایت تاریخ ایرانی می گوید که احمد خمینی، پیش از مرگ خود تکذیب کرده که پدرش چنین سخنی را بر زبان رانده باشد.
در متن پیام عمومی رهبر سابق جمهوری اسلامی در مورد پذیرش قطعنامه آمده است: "تأکید مى‏‌کنم که گمان نکنید که من در جریان کار جنگ و مسئولان آن نیستم. مسئولین مورد اعتماد من مى‏باشند، آنها را از این تصمیمى که گرفته ‏اند شماتت نکنید که براى آنان نیز چنین پیشنهادى سخت و ناگوار بوده است."
تاکیدی که احتمالا، نوعی آینده نگری برای اجتناب از ادعاهایی بوده که به تصور آیت الله خمینی، احتمال داشته پس از مرگ او، توسط منتقدان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ مطرح شود.

هزینه های "شفاف سازی جنگ"

در طول جنگ ایران و عراق، نیروهای نظامی و شبه نظامی ایران، بدون دسترسی به سلاح های مورد نیاز خود، میزان بی سابقه ای از فداکاری، ابتکار و استقامت را برای دفاع از کشور به کار گرفتند و در عین حال، در مقایسه با اغلب دیگر جنگ های معاصر، بی رحمی کمتری را علیه شهروندان یا حتی نظامیان عراقی مرتکب شدند. در عین حال، بسیاری از فرماندهان جنگ، از محمد ابراهیم همت و برادران باکری گرفته تا جواد فکوری و ولی الله فلاحی، جزو اسطوره های ملی طیف متنوعی از ایرانیان محسوب می شوند.
با وجود این، قابل انکار نیست که محاسبات اشتباه بسیاری از فرماندهان و سیاستمداران ایران در مورد توانایی جمهوری اسلامی برای ادامه جنگ، از مقطعی مشخص به شکست های فاجعه باری منجر شده است. به عنوان نمونه، اگر ایران قطعنامه ۵۹۸ را تنها یک سال زودتر – همان زمانی که صادر شد – قبول می کرد، می توانست جنگ را در شرایطی به پایان ببرد که هنوز مناطق مهمی از خاک عراق و از جمله فاو و مجنون را در اختیار داشت و به وضعیتی نرسیده بود که – به قول سعید قاسمی – "۶۰ درصد زمین‌هایی را که ظرف ۸ سال گرفته بود، طیِ سه شب از دست بدهد".
در روایت های رسمی حکومت ایران از جنگ هشت ساله، یادی از ناکامی های سپاه پاسداران -به ویژه در سال پایانی جنگ- نمی شود. عزم مجموعه حکومت بر اختقای این بخش از تاریخ معاصر ایران، به میزانی بوده که حتی به سانسور یا دستکاری پیام های آیت الله خمینی انجامیده است. تا حدی که به عنوان نمونه، در "صحیفیه نور" اثری از هشدار اواخر جنگ آیت الله خمینی به سپاه که اگر خوب نجنگد "برای همیشه ذلیل و مرده" است یا نامه او در جمع مسئولان نظام در مورد دلایل پذیرش قطعنامه نیست.
با توجه به مجموعه این واقعیت ها، به نظر می رسد که اصرارهای اخیر برخی اصولگرایان بر مشابه سازی وقایع منجر به قبول قطعنامه و مذاکرات هسته ای، زمینه های کاملا جدیدی را برای پرداختن به جنبه های پنهان جنگ ایران و عراق - به ویژه در ارتباط با عملکرد فرماندهان نظامی - ایجاد کرده است.
جنبه هایی که بعید است در مجموعه حکومت ایران، تمایلی به شفاف شدن آنها وجود داشته باشد.

۱۳۹۳/۰۶/۲۷

مهمانداران قطار

اغلب تصورات ما از یک مهماندار، خانم و آقایی آراسته و خوش برخورد است که با خوشرویی به مسافران خوشآمد میگوید و خواسته های آنها را در طول سفر برآورده میکند. مهمانداری یکی از آن شغلهایی است که در مدت زمان کوتاهی پس از شناخته شدن، طرفداران زیادی پیدا کرد. مهمانداری اگرچه در ظاهر یک شغل شیک و بیدردسر به نظر میرسد؛ اما مهمانداران چیز دیگری میگویند و مشکلات پنهان آن را مانند نداشتن ساعت کار منظم، خسته کننده میدانند. البته نباید فراموش کرد که هر شغلی حتی شغلهای پر زرق و برق هم مشکلات خاص خود را دارند. یکی از شاخه های شغل مهمانداری، مهمانداری در قطار است که نسبت به دیگر شاخه های مهمانداری کمتر شناخته شده و تفاوتهای زیادی با مهمانداری در هواپیما و هتل دارد.


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۱۳۹۳/۰۶/۲۵

بزرگترین هیات دانشگاهی آلمان، به ایران سفر کرد

 
جانشین وزیر علوم، تحقیقات و فناوری ایران گفت که بزرگترین هیات علمی و دانشگاهی آلمان - که تاکنون به یک کشور دیگر سفر کرده - وارد ایران شده است.
حسین سالارآملی گفت: روسای بزرگترین و معتبرترین دانشگاه‌های آلمان از جمله اعضای این هیات علمی آلمانی هستند که هم اکنون در ایران به سر می‌برند.
تحریم‌های بین‌المللی علیه برنامه هسته‌ای و اقتصاد ایران طی سالهای گذشته، روابط فرهنگی و علمی ایران با دیگر کشورها را نیز تحت تاثیر قرار داده بود. با روی کار آمدن دولت حسن روحانی و دستیابی ایران و قدرتهای جهانی به یک توافق موقت هسته‌ای، ایران موفق شد روابط خود را کشورهای غربی ترمیم کند.
به گفته جانشین وزیر علوم ایران، روسای ۶ دانشگاه بزرگ آلمان به ایران سفر کرده‌اند. رئیس دانشگاه آخن، یکی از ۴۰ دانشگاه برتر جهان و رئیس دانشگاه روستاک، یکی از قدیمی‌ترین دانشگاه‌های جهان، در هیات دانشگاهی آلمان حضور دارند.
حسین سالار آملی هدف از سفر این هیات به ایران را تفاهم برای تبادل دانشجو، انجام تحقیقات مشترک و برنامه‌ریزی برای دوره‌های مشترک، اعزام اساتید ایرانی به آلمان و حضور اساتید آلمانی در ایران اعلام کرد.

۱۳۹۳/۰۶/۲۰

بهترین نرم افزارهای ضد ویروس رایگان رایانه در سال 2014

عصرایران؛ - فناوری به رغم جنبه های مثبت و روشن بسیاری که به همراه دارد عاری از جنبه های منفی و تاریک نیز نیست. بدافزارها یا نرم افزارهای مخرب یکی از این جنبه های تاریک محسوب می شوند که با گسترش و نفوذ چشمگیر اینترنت تهدید آنها جدی‌تر از هر زمان دیگری است. با توجه به ارتباط رایانه ها در شبکه های مختلف، امروزه یک ویروس و یا کرم رایانه ای به راحتی می تواند میلیون ها دستگاه را تحت تاثیر قرار دهد.
به گزارش "گروه فناوری و آی تی" عصرایران، شرکت های تولیدکننده نرم افزارهای ضد ویروس برای مقابله با حملات بدافزارها تلاش می کنند تا محصولات خود را با کمترین تاثیر بر سرعت عملکرد رایانه کاربران و محافظت از هویت آنلاین و اطلاعات شخصی آنها عرضه کنند. برنامه های ضد ویروس مطرح و شناخته شده ویژگی های مختلفی مانند حفاظت کاربران از صفحات وب آلوده و مخرب، مدیریت امنیت دستگاه، نظارت بر دیوار آتش رایانه، آپدیت های نرم افزاری و ... را ارائه می کنند.
با این وجود، پرداخت هزینه خرید بسته های ضد ویروس این شرکت ها ممکن است بسیاری را از نصب نرم افزار ضد ویروس منصرف کند. برخی شرکت های فعال در این زمینه با در نظر گرفتن مساله مذکور محصولاتی رایگان را عرضه می کنند. در ادامه این مطلب برخی از پرکاربردترین و محبوب‌ترین برنامه های ضد ویروس رایگان بر اساس معیارهایی مانند کاربرد آسان، ویژگی ها، میزان حفاظت و تاثیر کلی بر عملکرد رایانه را معرفی می کنیم.
بهترین ضد ویروس در مجموع تمامی بخش ها: آویرا (Avira Free Antivirus)
بهترین نرم افزارهای ضد ویروس رایگان رایانه در سال 2014
بنابر داده های آزمایشگاه ارزیابی AV-TEST، آویرا قوی‌ترین محافظت در برابر بدافزارهای شایع و روز صفر (Day-Zero) را ارائه می کند. رابط کاربری پیچیده آن در ابتدا ممکن است اندکی مشکل آفرین باشد. همچنین، ویروس یاب آویرا ممکن است بر سرعت عملکرد رایانه هایی که از رم پایینی برخوردار هستند، تاثیرگذار باشد. با این وجود، ویژگی هایی خوبی در این نرم افزار وجود دارند که از آن جمله می توان به تنظیمات موبایل پورتال و ایمنی کودک اشاره کرد. در مجموع، آویرا بهترین انتخاب رایگان برای مقابله با بدافزارها در نظر گرفته شده است.
بهترین خط دوم دفاعی: مالوربایتس (Malwarebytes Anti-Malware Free)
بهترین نرم افزارهای ضد ویروس رایگان رایانه در سال 2014
از نظر فنی، مالوربایتس یک نرم افزار ضد ویروس محسوب نمی شود اما مکملی عالی برای هر نرم افزار ضد ویروس است. این برنامه دارای کانون لیزر مانند به منظور از بین بردن بدافزارهای روز-صفر از روی رایانه کاربر است. ویژگی "آفتاب پرست" (Chameleon) نرم افزار مالوربایتس را استتار کرده و از این رو بسیاری از برنامه های مخرب قادر به شناسایی و یافتن آن نیستند. استفاده از این نرم افزار برای هر کاربری توصیه می شود.
بهترین رابط کاربری: آوست (Avast Free Antivirus)
بهترین نرم افزارهای ضد ویروس رایگان رایانه در سال 2014
نرم افزار ضد ویروس آوست به واسطه رابط کاربری دوستانه و کاربرپسند، عملکرد خوب و منحصر به فرد و مجموعه از ویژگی های مختلف مورد توجه کاربران دوستدار یک ضد ویروس رایگان قرار گرفته است. آوست نرم افزار ضد ویروس قابل اعتمادی بوده اما از نظر محافظت ضد ویروسی و یا ویژگی های اضافی بهترین محسوب نمی شود.
بهترین برای ویندوز 8: ای‌وی‌جی (AVG Antivirus Free)
بهترین نرم افزارهای ضد ویروس رایگان رایانه در سال 2014
از ویژگی های نرم افزار ضد ویروس محبوب ای‌وی‌جی می توان به قدرت بالاتر از سطح متوسط شناسایی بدافزار و تاثیر حداقلی بر سرعت عملکرد رایانه های کاربران اشاره کرد. دوستداران ویندوز 8 از رابط کاربری کاشی محور مدرن ای‌وی‌جی راضی خواهند بود اما تبلیغات موجود در این نرم افزار ممکن است آزار دهنده باشند.
حفاظت داخلی: ویندوز دیفندر (Windows Defender)
بهترین نرم افزارهای ضد ویروس رایگان رایانه در سال 2014
ویندوز دیفندر به همراه ویندوز 8 ارائه شد اما این به معنای عدم استفاده از گزینه های دیگر برای مقابله با حملات بدافزارها نیست. ویندوز دیفندر کمترین میزان تاثیرگذاری بر سرعت عملکرد رایانه کاربر نسبت به نرم افزارهای معرفی شده دیگر در این مطلب را دارد. با این وجود، در تشخیص بدافزارها خوب عمل نکرده و ویژگی های اضافی چندانی در آن یافت نمی شوند. بر همین اساس، اتکای محض به ویندوز دیفندر برای محافظت از رایانه توصیه نمی شود. 

۱۳۹۳/۰۶/۱۷

آیت‌الله خامنه‌ای تحت عمل جراحی قرار گرفت

حسن روحانی در حال عیادت از علی خامنه‌ای در بیمارستان. ۱۷ شهریور ۹۳.         ۱۳۹۳/۰۶/۱۷                
به گزارش رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها از ایران، آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، صبح روز دوشنبه تحت عمل جراحی قرار گرفته است؛ دلیل این عمل جراحی «عارضه پروستات» عنوان شده است.
واحد مرکزی خبر، وابسته به تلویزیون دولتی ایران، می‌گوید این عمل در یکی از بیمارستان‌های دولتی انجام شده و «با موفقیت به پایان رسیده است».
خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا برپایه این گزارش از آیت‌الله خامنه‌ای پیش از رفتن به بیمارستان نقل کرده است که «جای نگرانی نیست. این به معنای آن نیست که مردم دعا نکنند لیکن ان شاءالله جای نگرانی نیست و یک عمل خیلی معمولی و عادی است.»
او افزوده است «ان‌شاءالله لطف خدای متعال شامل خواهد شد و کارها به خوبی پیش خواهد رفت».
خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا و دیگر رسانه‌ها در ایران نیز خبر مشابهی را منتشر کرده‌اند.
وب‌سایت دفتر رهبر ایران نیز همین خبر را منتشر کرده و تصاویری از او را در حالت ایستاده در برابر میکرفن خبرنگار تلویزیون ایران منتشر کرده است. مصاحبه کوتاه واحد مرکزی خبر نیز تصاویری از او را در برابر میکروفون خبرنگار نشان می‌دهد.
پیشتر گزارش‌هایی در منابع خارج از ایران در مورد بیماری رهبر ایران منتشر شده بود.
روزنامه گاردین در سال ۲۰۰۹ میلادی نوشته بود که مایکل لدین، از نومحافظه‌کاران مشهور آمریکایی، مطلبی را به نقل از منبعی منتشر کرده است که به موجی از شایعات در مورد وضعیت آیت‌الله خامنه‌ای دامن زده است.
مایکل لدین در اکتبر آن سال گفته بود او یک روز بعد از ظهر بیهوش شده و به بیمارستان انتقال داده شده است؛ «هیچ‌کس به جز پسر و دکترهایش اجازه نزدیک شدن به او را نداشتند».
 
 
البته آقای لدین پیشتر گزارش‌هایی را منتشر کرده بود که شایعاتی غیرواقعی بودند؛ مانند آنچه نشریه ونیتی فیر ارتباط او با خبر غیرواقعی مربوط به خرید کیک زرد توسط صدام حسین از نیجریه عنوان کرده است.
خبر و شایعات مربوط به وضعیت آیت‌الله خامنه‌ای اما در همان زمان بازتاب پیدا کرده و از جمله در مطلبی از جرج استفانوپولس خبرنگار شبکه ای‌بی‌سی، در جروزالم‌پست و پراودای روسیه منتشر شده بود.
رابرت تیت، خبرنگار گاردین در تهران، خود همان زمان، به وجود موجی از شایعات در ایران در مورد وضعیت جسمانی آیت‌الله خامنه‌ای از جمله شایعات در مورد ابتلای او به «سرطان پروستات» یا «سرطان غدد لنفاوی» اشاره کرده بود.
رسانه‌های رسمی ایران جزئیات چندانی در مورد وضعیت جسمانی آیت‌الله خامنه‌ای منتشر نمی‌کنند. خبر جدید نیز هنوز جزئیات چندانی را در بر نمی‌گیرد. 
با این همه شبکه‌های اجتماعی و وب‌سایت‌های غیررسمی معمولا اخبار و حتی شایعات در این مورد را با حساسیت دنبال کرده و بازتاب می‌دهند. 
در این میان طی ماه‌های گذشته خبرهایی در مورد مجلس خبرگان و «هشدارهایی» در مورد انتخابات پیش روی آن نیز از سوی هوادارن اصول‌گرای رهبر ایران منتشر شده‌اند.
در اردیبهشت ماه گذشته قربانعلی دری نجف‌آبادی، عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان، نهادی که وظیفه تعیین رهبر جمهوری اسلامی را برعهده دارد، گفته بود «خدا رهبری را حفظ کند و به ایشان طول عمر دهد انشاالله. اما به هر حال باید برای بعد از ایشان به فکر باشیم.»
یک ماه پیش از این گفته‌های آقای نجف‌آبادی، احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، نیز در مورد آینده این مجلس و «تصرف مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی» هشدار داده‌ بود. 
آیت‌الله خامنه‌ای زاده سال ۱۳۱۸، دومین رهبر جمهوری اسلامی‌ست که از سال ۱۳۶۸ بر ایران حکومت می‌کند.

۱۳۹۳/۰۶/۱۶

با رئیس "پلیس شریعت" آلمان آشنا شوید

حضور کوتاه اما خبرساز سلفی‌ها در خیابان‌های شهر ووپرتال آلمان با جلیقه‌هایی که بر روی آنها "پلیس شریعت" نوشته شده بود، در کانون توجه قرار گرفت. رئیس "پلیس شریعت" آلمان کیست؟ همراهان و هدف او تا چه حد نگران‌کننده هستند؟
 
سون لاو سون لاو
 
در تصاویری که از گشت‌زنی "پلیس شریعت" در خیابان‌های تاریک شهر ووپرتال آلمان منتشر شده، رفتار ارشادکنندگان بی‌خطر و دوستانه به نظر می‌رسد. "سراغ قمار نرو، سراغ مواد مخدر نرو، پا در راه نادرست نگذار". این‌ها جملاتی هستند که یکی از "مأموران" در حالی که برادرانه دست بر شانه مخاطب گذاشته، بر زبان می‌راند.
این "مأمور" ۳۳ ساله سون لاو (Sven Lau) نام دارد. او مبتکر ایده "پلیس شریعت" است. لاو در شهر مونشن‌گلادباخ در ایالت نوردراین-وستفالن آلمان به دنیا آمده و بزرگ شده و زمانی مأمور آتش‌نشانی بوده است.
لاو یکی از چهره‌های شناخته‌شده جریان سلفی در آلمان است؛ جریانی که صدای آن هر روز بلندتر می‌شود. او در زادگاه خود، مونشن‌گلادلاخ، مدیر یک مسجد و زمانی رئیس انجمن بنیادگرای "دعوت به بهشت" بود.
پیر فوگل (Pierre Vogel) هم‌کیش و همسنگر سون لاو و یکی از هواداران سرسخت گسترش قوانین مبتنی بر شریعت اسلام است. او حتی در میزگردهای کانال‌های تلویزیونی که هزینه آن را مالیات‌دهندگان آلمانی می‌پردازند هم از عقاید خود دفاع کرده است.

سون لاو؛ متفاوت در رفتار

سون لاو هر چند به‌عنوان واعظی نفرت‌پراکن یا مبلغ رفتار خشونت‌آمیز شناخته نمی‌شود، اما مأموران اداره امنیت داخلی و پلیس جنایی آلمان سال‌هاست که او را زیر نظر دارند.
ابتکار خبرساز لاو – "پلیس شریعت" – البته تنها اقدام از این دست نبوده است. تابستان ۲۰۱۳ هم اخباری از فعالیت "پلیس مذهبی" در یکی از مناطق شهر بن، پایتخت پیشین آلمان منتشر شد. در این منطقه از شهر که مشکلات اجتماعی فراوانی دارد، گروهی از اسلامگرایان تندرو تلاش کرد خواست خود را به زور به کرسی بنشاند.

 پیر فوگل (چپ) در کنار سون لاو
 
به نوشته پایگاه اینترنتی اشپیگل به نقل از گزارش پلیس، "پلیس مذهبی" بن قصد داشت دختران جوان را به سرکردن چادر وادار کند. اعضای این گروه همچنین یک نوجوان پسر را کتک زدند چون در یک مهمانی نوشیدنی الکلی نوشیده بود. البته "پلیس مذهبی" بن بر خلاف "پلیس شریعت" ووپرتال از رفتار خود تصویربرداری نکرد. این اقدام چندان هم خبرساز نشد.
سون لاو در مقابل بیشتر تلاش می‌کند مخاطبان خود را دوستانه جذب کند. رفتار او شبیه منش برادر بزرگتر و باتجربه‌تر است؛ رویه‌ای که لزوما به معنی بی‌خطر بودن پیامدهای آن نیست. به‌ویژه این‌که لاو در بازی با رسانه‌ها و افکار عمومی ورزیدگی خاصی دارد.
او به خوبی می‌داند که اقدامات خشن تروریست‌های "دولت اسلامی" در سوریه و عراق انزجار افکار عمومی در آلمان را برانگیخته‌اند. ناظران می‌گویند سون لاو با به راه انداختن "پلیس شریعت" در چنین شرایطی با یک تیر دو نشان را هدف گرفته است: از یک سو پایگاه جدید او – مسجد ووپرتال – شلوغتر می‌شود. از سوی دیگر اسلامگرایان معتقدی که نوک پیکان انزجار عمومی را به سوی باورهای خود می‌بینند، ساده‌تر به سوی او جذب می‌شوند.
هر دو این عوامل به تثبیت موقعیت سون لاو کمک می‌کنند.

اقدامی یک‌باره و تبلیغی

سون لاو روز شنبه (۶ سپتامبر/ ۱۵ شهریور) فایل ویدیویی کوتاهی روی پایگاه اینترنتی خود منتشر کرد که در آن "پلیس شریعت" اقدامی یک‌باره توصیف شده است. بر این اساس، "پلیس شریعت" در آلمان هرگز وجود خارجی نداشته و افرادی که در تصاویر دیده شده‌اند تنها برای چند ساعت جلیقه‌های نارنجی‌رنگ را به تن کرده‌اند: «ما می‌دانستیم که این اقدام مورد توجه قرار می‌گیرد». او می‌گوید می‌خواسته با این حرکت توجه‌ها در آلمان را به قانونگذاری بر اساس شریعت اسلام جلب کند.

 
 سون لاوم با نام مستعار "ابو آدم" و رئیس وقت انجمن "دعوت به بهشت" در سال ۲۰۱۱ در حال سخنرانی در زادگاهش، مونشن‌گلادباخ
سلفی‌ها سال‌هاست در آلمان فعالیت می‌کنند. موفقیت آنان روزافزون بوده است. آنها تلاش می‌کنند با پخش‌کردن تراکت‌های تبلیغاتی، پخش وسیع قرآن به زبان آلمانی به صورت رایگان یا حضور در مدارس و برگزاری گردهمایی‌های بزرگ، نظر مردان جوانان را به باورهای بنیادگرایانه خود جلب کنند.
قانون در حکومت مورد نظر این جریانات مبتنی بر شریعت اسلام است؛ اصول آن هم از قرآن و سیره پیامبر اسلام برآمده‌اند. بر این اساس، بین نهاد دین و نهاد دولت جدایی وجود ندارد و قوانین جزایی، حقوق خانواده و قوانین مذهبی برگرفته از شریعت هستند.
نهادهای امنیتی آلمان راه‌های نوین یارگیری اسلامگرایان را به دقت زیر نظر دارند. آنها تا کنون هیچ مدرکی نیافته‌اند که نشان دهد دیگر چهره‌های شاخص جریان سلفی در آلمان با کارزار "پلیس شریعت" همراه شده باشند. جهادگرایانی که از سوریه بازگشته‌اند و در آنجا می‌جنگیدند هم تا کنون به این حرکت تمایلی نشان نداده‌اند.
اما جریان‌های افراطگرا مانند اسلامگرایان افراطی یا جریان‌های راستگرای افراطی به تنهایی امنیت و آرامش آلمان را تهدید نمی‌کنند. هر از چند گاهی رویارویی این جریان‌ها صحنه‌های خشونت‌باری خلق می‌کند.
در روزهای اخیر نئونازی‌ها در ووپرتال تبلیغات اینترنتی خود علیه هواداران سون لاو را آغاز کرده‌اند. در این میان حزب کوچک "Die Rechte" (راست‌ها) که باورهای راستگرایانه افراطی (نئونازی) دارد، جریانی موسوم به "محافظت از شهر ووپرتال" (Stadtschutz Wuppertal) را پایه‌گذاری کرده است. در تبلیغات اینترنتی این گروه آمده است که اعضا با پیراهن سرخ‌رنگ و در حالی که دستگاه‌های بی‌سیم به دست دارند، در جهت برقراری "امنیت، قانون و نظم بیشتر" فعالیت خواهند کرد.
روز دوشنبه (۸ سپتامبر/ ۱۷ شهریور) ممکن است بار دیگر اسلامگرایان و جریان‌های راست افراطی در آلمان رویاروی هم قرار بگیرند. در این روز جلسه دادگاه ۴ اسلامگرای سلفی در شهر دوسلدورف برگزار می‌شود. این افراد متهم هستند که در ایستگاه راه‌آهن شهر بن مواد منفجره قرار داده‌اند و همچنین قصد داشتند سیاستمداران راستگرا در آلمان را به قتل برسانند. گفته می‌شود این گروه به تلافی نمایش عمومی کاریکاتورهای پیامبر اسلام توسط یک جریان راستگرای افراطی در آلمان تصمیم به چنین اقداماتی گرفته بود.

۱۳۹۳/۰۶/۱۵

تشکیل "پلیس شریعت" توسط مسلمانان افراطی در آلمان

سلفی‌ها در شهر ووپرتال آلمان شب‌ها گشت می‌‌زنند و جوانان را به رعایت قوانین شریعت فرامی‌خوانند. آنها با پوشیدن جلیقه‌های نارنجی‌رنگ خود را همانند ماموران پلیس نشان می‌دهند. چنین عملیاتی را مسئولین دولت تحمل نمی‌کنند.
 
 
گروهی از سلفی‌ها در شهر ووپرتال آلمان به هنگام شب گشت می‌‌زنند و جوانان را به اصرار به شریعت در اسلام هدایت می‌کنند. آن‌ها با پوشیدن جلیقه‌های نارنجی‌رنگ خود را همانند ماموران پلیس نشان می‌دهند. چنین عملیاتی را پلیس آلمان و مسئولین دولت تحمل نمی‌کنند.
 
 
بر روی جلیقه‌های آنها نوشته شده است: Sharia Police. گروهی از جوانانی که متعلق به سلفی‌های آلمان هستند، شب‌ها در خیابان‌های شهر ووپرتال عابران را متوقف می‌کنند و برای آنها قوانین اسلام را توضیح می‌دهند: الکل ننوشید، به موسیقی گوش ندهید، پورنوگرافی و مواد مخدر مصرف نکنید، قمار نکنید و ...
 
 
برای مثال آن‌ها عابران جوان را متوقف می‌کنند و از آن‌ها می‌خواهند که به دیسکو نروند. افزون بر این، این سلفی‌ها حتی وارد مغازه‌ها شده‌اند و مشتریان آن‌جا را متوجه قوانین اسلامیشان کرده‌اند.
 
 
این افراد درباره فعالیت‌های خود ويدیویی چند دقیقه‌ایی و تبلیغاتی نیز در اینترنت منتشر کرده‌اند. این اسلام‌گرایان افراطی بین ۱۹ تا ۳۳ سال دارند.
 
 
افزون بر این، آن‌ها عکس‌هایی از فعالیت شبانه خود در خیابان‌های ووپرتال در فیسبوک قرار داده‌اند. پلیس آلمان معتقد است که آن‌ها با این کار قصد جذب افراد بیشتری را در گروه خود دارند.
 
 
پلیس شهر ووپرتال حضور خود را در قسمت مرکزی شهر پررنگ‌تر کرده است و از مردم این شهر می‌خواهد که به هنگام مشاهده افراد مشکوک، به پلیس اطلاع دهند.
 
 
رئیس پلیس شهر ووپرتال می‌گوید: «در آلمان قدرت تنها در دست دولت است. ترساندن و تحریک مردم غیر قابل تحمل است.
 
 
توماس د مزیه، وزیر کشور آلمان نیز به این مساله واکنش نشان داده و گفته است: «شریعت در خاک آلمان غیر قابل تحمل است. هیچ کس حق این را ندارد که از نام پلیس آلمان سوء استفاده کند.
 
 
 
هایکو ماس، وزیر دادگستری آلمان نیز گفته است: «در کشور آلمان حکومتی مبتنی بر قانون حاکم است. اجرای قانون تنها مسئولیت دولت است»
 
 
شهر ووپرتال مرکز سلفی‌های آلمان محسوب می‌شود. در مجموع، تعداد سلفی‌های استان نورد-راین وستفالن آلمان به ۱۸۰۰ نفر می‌رسد.
 
 
الگوی سلفی‌های ووپرتال، سلفی‌های شهر لندن هستند که در سال گذشته در خیابان‌های این شهر گشت می‌‌زدند. این اسلام‌گرایان افراطی اعلام کرده‌اند که در آینده عملیات مشابه‌ای را در شهرهای دیگر آلمان اجرا می‌کنند.
 
 
در ماه‌‌های اخیر هانس گئورگ ماسن، رئیس اداره فدرال حمایت از قانون اساسی آلمان، پس از تعقیب و دستگیری چندین اسلام گرا در مصاحبه‌ای با خبرنگار نشریه آلمانی "بیلد" اعلام کرد سلفی‌ها دیگر حق پخش شعارهایی با محتوای نفرت از دیگران را ندارند.
 
 
گفته می‌شود پلیس آلمان مدت‌هاست گروه‌های سلفی‌افراطی را در این کشور زیر نظر دارد.
 
 
این در حالی است که چهر‌ه‌های اصلی اسلام‌گرایان رادیکال در آلمان بیش از پیش در حال تشویق هواداران خود برای رفتن به سوریه هستند. بنا به آمارهای رسمی تا کنون ۲۷۰ اسلام‌گرا از آلمان برای جنگیدن در کنار گروه‌های اسلامی تندرو به سوریه رفته‌اند.
 
 
گیدو اشتاین‌برگ، کارشناس امور تروریسم در آلمان اخیرا گفته است ساختار منسجم اسلام‌گرایان در آلمان، هم در سفر افراد به سوریه کمک می‌کنند و هم در بازگشت، آن‌ها را بیش از پیش در ارتباط با خود نگه می‌دارند و "این منشا خطر بزرگی برای آلمان است".
 
بر روی جلیقه‌های آنها نوشته شده است: پلیس شریعت . گروهی از جوانانی که متعلق به سلفی‌های آلمان هستند، شب‌ها در خیابان‌های شهر ووپرتال عابران را متوقف می‌کنند و برای آنها قوانین اسلام را توضیح می‌دهند: الکل ننوشید، به موسیقی گوش ندهید، پورنوگرافی و مواد مخدر مصرف نکنید، قمار نکنید و .. برای مثال آنها عابران جوان را متوقف می‌کنند و از آنها می‌خواهند که به دیسکو نروند. افزون بر این، این سلفی‌ها حتی وارد مغازه‌ها شده‌اند و مشتریان آنجا را متوجه قوانین اسلامیشان کرده‌اند.
این افراد درباره فعالیت‌های خود ويدیویی چند دقیقه‌ایی و تبلیغاتی نیز در اینترنت منتشر کرده‌اند. افزون بر این، آنها عکس‌هایی از فعالیت شبانه خود در خیابان‌های ووپرتال در فیسبوک قرار داده‌اند. پلیس آلمان معتقد است که آنها با این کار قصد جذب افراد بیشتری را در گروه خود دارند.

پلیس آلمان مدرکی ندارد

پلیس شهر ووپرتال حضور خود را در قسمت مرکزی شهر پررنگ‌تر کرده است و از مردم این شهر می‌خواهد که به هنگام مشاهده افرادی مشکوک، به پلیس اطلاع بدهند. اما پلیس ووپرتال نتوانسته است این اسلام‌گرایان افراطی، که بین ۱۹ تا ۳۳ سال دارند را دستگیر کند، زیرا مدرکی قانونی بر علیه آنها نداشته است. به گفته دادستان شهر ووپرتال، صرف "توصیه قوانین یک مذهب" عملی غیر قانونی نیست. تنها زمانی که این افراد سعی کنند مانع ورود یک فرد برای مثال به یک دیسکوتک شوند، این عمل قابل مجازات است. اما رئیس پلیس شهر ووپرتال می‌گوید: «در آلمان قدرت تنها در دست دولت است. ترساندن و تحریک مردم غیر قابل تحمل است.»

«شریعت در خاک آلمان غیر قابل تحمل است»

توماس د مزیه، وزیر کشور آلمان نیز به این مساله واکنش نشان داده و گفته است: «شریعت در خاک آلمان غیر قابل تحمل است. هیچ کس حق این را ندارد که از نام پلیس آلمان سوء استفاده کند.» هایکو ماس، وزیر دادگستری آلمان نیز گفته است: «در کشور آلمان حکومتی مبتنی بر قانون حاکم است. اجرای قانون تنها مسئولیت دولت است؛ نه گروهی که خود را پلیس می‌نامد.»

شهر ووپرتال مرکز سلفی‌های آلمان

شهر ووپرتال مرکز سلفی‌های آلمان محسوب می‌شود. در مجموع، تعداد سلفی‌های استان نورد-راین وستفالن آلمان به ۱۸۰۰ نفر می‌رسد. الگوی سلفی‌های ووپرتال، سلفی‌های شهر لندن هستند که در سال گذشته در خیابان‌های این شهر گشت می‌‌زدند. این اسلام‌گرایان افراطی اعلام کرده‌اند که عملیاتی از چنین قبیل در شهرهای دیگر آلمان برای آینده برنامه‌ریزی کرده‌اند.

۱۳۹۳/۰۶/۱۳

آیا شما قربانی 'همیشه آنلاین' هستید؟

نگرانی از اعتیاد به آیفون و غیراجتماعی شدن، کوین هولش (سمت چپ) را بر آن داشت اپلیکیشنی طراحی کند که میزان استفاد او از آیفون را کنترل کند
 
 اگر در تعطیلات به سر می‌برید اما به محض بیدار شدن مخفیانه ایمیل‌های کاری‌ خود را چک می‌کنید.
اگر هتلی که در آن اقامت دارید وای‌فای نداشته باشد یا موبایل بالای کوه آنتن ندهد مضطرب می‌شوید.
اگر شارژ موبایل‌تان در حال تمام شدن باشد بی‌قرار می‌شوید و نگرانید وقتی سر کار نیستید کارها بد پیش بروند.
این‌ها همه نشانه‌های بارز استرس ناشی از"همیشه آنلاین بودن" است که نتیجه‌ اعتیاد به تلفن‌های هوشمند است.
برای بعضی از مردم، دستگاه‌های قابل حمل و اینترنت‌دار الزام ساعت کار اداری ۹ صبح تا ۵ عصر را از بین برده است. انعطاف در ساعت کاری به زندگی کاری آن‌ها استقلال داده و اجازه می‌دهد زمان بیشتری را با دوستان و خانواده خود سپری کنند.
اما برای خیلی‌های دیگر، تلفن‌های هوشمند تبدیل به دیکتاتورهایی در جیب‌‌هایمان شده‌اند که هیچ وقت اجازه نمی‌دهند به طور کامل خاموش شویم، استراحت کنیم و باتری‌های خود را دوباره شارژ کنیم.
این نشانه‌ها برخی از مفسران را شدیدا نگران کرده است.

تعادل در کار و زندگی

کوین هولش، برنامه‌نویس ساکن پیتسبورگ، به قدری از زمانی که به استفاده از آیفون اختصاص می‌داد و معاشرت با خانواده و دوستان را فدای آن می‌کرد نگران بود که تصمیم به طراحی اپلیکیشنی به نام مومنت (Moment) گرفت تا میزان استفاده او از آیفون را کنترل کند.
این اپلیکیشن به کاربران اجازه می‌دهد ببینند چقدر از زمان خود را صرف استفاده از دستگاه خود می‌کنند و می‌توانند برای استفاده از آن محدودیت بگذراند و هرگاه زمانی که خود مشخص کرده‌اند نقض شد، اخطار دریافت کنند.
وبسایت این اپلیکیشن می‌گوید:"هدف مومنت، ترویج تعادل در زندگی شما است. تخصیص مدتی به استفاده از موبایل و مدتی هم برای معاشرت با دوستان و عزیزان اطراف شما بدون موبایل."


بسیاری از ما اولین کاری که صبح و آخرین کاری که شب می‌کنیم چک کردن تلفن‌های هوشمندمان است

 برخی از کارفرمایان نیز اقرار می‌کنند ایجاد تعادل بین کار و زندگی آسان نیست. به کمک نیاز داریم.
به عنوان مثال، شرکت آلمانی خودروسازی دایملر به تازگی سیستمی طراحی کرده که به طور خودکار ایمیل‌ کسانی که در تعطیلات هستند را پاک می‌کند، زیرا به این نتیجه رسیده برخی از کارمندان ممکن است اراده قطع کامل از کار در تعطیلات را نداشته باشند.

'همیشه مضطرب'

دکتر کریستین گرنت، روانشناس در مرکز پژوهش در روانشناسی، رفتار و پیشرفت در دانشگاه کاونتری به بی‌بی‌سی گفت: "اثرات منفی این فرهنگ 'همیشه آنلاین بودن' این است که ذهن شما هیچ‌گاه استراحت نمی‌کند، به بدن خود اجازه تجدید قوا نمی‌دهید، بنابراین همیشه مضطرب هستید."
 "هرچقدر بیشتر خسته و مضطرب شویم، اشتباه‌های ما نیز بیشتر می‌شود. سلامت جسم و روان آسیب می‌بیند."
او معتقد است این واقعیت که در هر جای دنیا می‌توانیم با کارمان در ارتباط باشیم یک ناامنی عمیق به وجود می‌آورد.
دکتر گرنت می‌گوید "یک اضطراب عظیم در دست کشیدن از کنترل وجود دارد. در تحقیقی که انجام دادم آدم‌های زیادی بودند که تمام مدت با تکنولوژی سفر می‌کردند، فارغ از این‌که به کدام منطقه زمانی می‌روند، در نتیجه خیلی خسته بودند."
 "زنان به طور خاص مستعد بودند که یک روز کامل را در دفتر بگذرانند، به خانه بیایند، شام درست کنند و به بچه‌های برسند، و بعد قبل از خواب دوباره کار کنند. این شیفت سه‌گانه می‌تواند تاثیر زیادی بر سلامتی بگذارد."
دکتر السدیر امسلی، رئیس جامعه طب کار نیز با نظرات دکتر گرنت موافق است: "هر سال نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر در بریتانیا گزارش می‌کنند که استرس ناشی از کار آن‌ها را مریض کرده است."
 "تغییرات در تکنولوژی یکی از عوامل تاثیرگذار است، به خصوص اگر باعث شود کارمندان احساس کنند نمی‌توانند از پس مطالبات روزافزون برآیند یا کنترل کمتری بر مدیریت میزان کار خود دارند."

ناتوانی در تصمیم‌گیری

بنا به گزارش آفکام، نهاد ناظر بر رسانه‌های بریتانیا، ۶۱٪ بزرگسالان در بریتانیا امروزه می‌گویند صاحب یک تلفن هوشمند هستند، و تعداد خانوارهایی که تبلت کامپیوتری دارند نیز در یک سال اخیر دو برابر شده و به ۴۴٪ رسیده است.


کارشناسان می‌گویند تعداد رو به رشدی از شاغلان، از استرس ناشی از “همیشه آنلاین بودن” رنج می‌برند 

بنا به گفته آفکام، از سال ۲۰۱۰ تا امروز، استفاده روزانه از رسانه‌ در بریتانیا از ۸ ساعت و ۴۸ دقیقه در روز به بیشتر از ۱۱ ساعت رسیده است، افزایشی که بخش بزرگی از آن ناشی از ظهور تلفن‌های هوشمند است.
در حال حاضر در بریتانیا زمانی که مردم به استفاده از رسانه‌ها اختصاص می‌دهند از زمان خواب‌شان بیشتر است.
هرچقدر تعداد تلفن‌های همراهی که به اینترنت متصل می‌شوند بیشتر می‌شود، میزان اطلاعاتی که در اختیارمان قرار می‌گیرد نیز بیشتر می‌شود.
مایکل رندل شریک شرکت پی‌دبلیوسی معتقد است این ماجرا به نوعی به ناتوانی در تصمیم‌گیری منجر می‌شود.
 "مردم با محدوده وسیع‌تری از اطلاعات و وسایل ارتباطی مواجه‌اند و مدیریت کردن همه آن‌ها سخت است، که این شرایط در محیط کار اضطراب بیشتری به وجود می‌آورد."
 "در واقع تصمیم‌گیری سخت ‌تر می‌شود و کارایی بسیاری از مردم کم می‌شود، زیرا غرق در اطلاعات می‌شوند و احساس می‌کنند هیچ وقت نمی‌توانند از دفتر فرار کنند."
در گزارش پی‌دبلیوسی، با چشم انداز آینده کار و سفر در سال ۲۰۲۲، با ۵۰ هزار شاغل در سراسر دنیا مصاحبه شده است.
آقای رندل می‌گوید: "نیروی کار بریتانیا با وجود این‌ همه ارتباطات و اطلاعات، بهره‌وری بیشتری نسبت به قبل ندارد."


روانشناس‌های سنگاپوری در تلاشند اعتیاد به اینترنت به عنوان بیماری به رسمیت شناخته شود

تیم فورر، وکیل مدافع، با بلاک مورگان کارشناس قانون کار هم‌نظر است: "چرا دستمزد‌ها با تورم افزایش پیدا نکرده است؟ برای این‌که تعداد بیشتری نیروی کار داریم که کم‌تر کار می‌کنند."
 "فکر می‌کنیم چک کردن ایمیل کار محسوب می‌شود در حالی که در بسیاری مواقع کار مفید و مولد نیست."

روز کاری؟

اما خط ماتی که کار و تفریح را از هم جدا می‌کند، تنها مساله‌ سلامتی کارمندان نیست.
عواقب آن برای کارفرماها نیز جدی است.
آقای فورر می‌گوید: "بر اساس دستورالعمل، زمان کار در اروپا حداکثر ساعت کار در یک هفته ۴۸ ساعت است و هر کس باید بین هر ۲۴ ساعت کار ۱۱ ساعت استراحت داشته باشد."
 "اما اگر اولین کاری که صبح و آخرین کاری که شب قبل از خواب می‌کنید چک کردن اس‌ام‌اس و ایمیل‌های کاری است، به راحتی این مرزها شکسته می‌شود."
او معتقد است "این شرایط وظیفه شرکت‌ها در مراقبت از کارمندان‌شان را خدشه‌دار می‌کند."
سولار ویندز، یک شرکت مدیریت نرم‌افزار مدیریت اطلاعات، معتقد است اطمینان از کار کردن قسمت‌های مربوط به تکنولوژی شرکت‌ها، فشاری مضاعف بر بخش فناوری آن‌ها می‌گذارد.
اتکای کارمندان به اپلیکیشن‌های کاری بیشتر شده است، اما صبر و تحمل افراد هنگامی که این اپلیکیشن‌ها از کار می‌افتند شدیدا رو به کاهش است.
 

اگر ایمیل کاری خود را حتی زمانی که حمام می‌کنید نیز چک می‌کنید، احتمالا یک مشکلی دارید... 

بنا به تحقیقات شرکت سولار ویندز، بیش از نیمی از کارمندان احساس می‌کنند با توجه به راه‌های ارتباطی زیاد، از آن‌ها انتظار می‌رود سریع‌تر کار کنند و کارها را زودتر از موعود تحویل دهند، همچنین نزدیک به نیمی از کارمندان معتقدند کارفرمایشان از آن‌ها انتظار دارد همیشه و همه جا در دسترس باشند.

مدیریت حجم کار

مسلما شرکت‌های تولید کننده موبایل و سایر تکنولوژی‌های مربوط به آن معتقدند ارتباط از طریق موبایل کاملا سودمند است، نه مضر، و بسیاری از جوانان، کارمندهای دفتری و افرادی با شغل آزاد نیز با آن‌ها موافقند.
گراهام لانگ معاون تیم بیزنس شرکت سامسونگ در بریتانیا می‌گوید: "تلفن‌های همراه و تبلت‌ها… به کارها سرعت می‌بخشند و انعطاف‌پذیری را بالا می‌برند که هم کارفرما و هم کارمند به یک اندازه از آن سود می‌برند."
از طرف دیگر کریس کزاپ مدیر ارشد اروبا نتورکز نیز می‌گوید: "در تحقیقی که با فیوچر لابراتوری انجام دادیم، به این نتیجه رسیدیم که ایده‌ 'همیشه آنلاین' و همیشه در ارتباط بودن به کارمندان کمک می‌کند تعادل بین کار و زندگی را مدیریت کنند."
نکته کلیدی این است که از این انعطاف‌پذیری به درستی استفاده کنید و استفاده بی‌رویه از تلفن‌های هوشمند را مهار کنید.
بنابراین اگر دارید برای رفتن به کنار دریا آماده می‌شوید، ایمیل خودکار "در دفتر نیستم" را راه بیندازید، تلفن همراه خود را خاموش کنید و هنگامی که به تخت می‌روید آن را دور از دسترس‌ خود بگذارید، و توصیه دکتر گرنت را به گوش بسپارید: "به ندرت پیش می‌آید شما تنها کسی باشید که توان حل کردن یک مشکل را دارد."